bigstock-Rear-view-from-a-bald-head-man-39364396-900x497
در مورد عارضه خارش در مغز چه اطلاعاتی دارید و چه میزان در این مورد می دانید ؟خارش مغز از کجا منشا می گیرد و چرا به این نام شهرت یافته است متخصصین در این مورد چه نظری دارند و ایا می توان آن را برطرف کرد و چه آسیب هایی به ذهن انسان وارد می کند؟

مغز افرادی که دست به خودکشی می زنند با دیگران فرق دارد
،در پژوهشی در کانادا مشخص شده که مغز افرادی که دست به خودکشی می زنند از لحاظ ترکیبات شیمیایی با دیگران تفاوت دارد. پژوهشگران بافتهای مغز 20 جسد را تجزیه کردند و دریافتند در مغز افرادی که خودکشی کرده بودند، درصد بالاتری از یک فرایند شیمیایی که باعث تغییر رفتار می شود، وجود دارد.
این پژوهشگران در مقاله ای در نشریه «بایالاجیکال سایکالاجی»، نشریه تخصصی روانشناسی زیستی نوشته اند که اتفاقا عوامل محیطی در این تغییرات نقش دارند. این پژوهشگران که از دانشگاه های وسترن اونتاریو و اوتاوا مشغول تحقیق دراین باره بودند، بافت های مغز 10 نفر را که خود کشی کرده بودند و 10 نفر دیگر را که به طور ناگهانی به دلایل دیگر مرده بودند، تجزیه کردند.
آنها دریافتند که DNA افرادی که در گروه خودکشی قرار داشتند، تحت تاثیر فرایندی به نام متیلاسیون است که در تنظیم رشد سلولی دخیل است.
متیلاسیون همان جریانی است که جلوی فعالیت ژن های ناخواسته را در سلول ها می گیرد تا مثلا ژنی که برای ساخت پوست ضروری است، برای این کار فعال شود، نه برای ساختن بافت قلب.
میزان متیلاسیون در مغزهای گروه خودکشی تقریبا 10 برابر گروه دیگر بود و ژنی که غیر فعال شده بود، نوعی گیرنده پیام های شیمیایی بود که در تنظیم رفتار نقشی اساسی دارد. پژوهشگران در این مقاله احتمال می دهند که این روند در «طولانی شدن و یا بازگشت اختلالات افسردگی» دخیل باشد. در پژوهش هایی که پیش از این انجام شد، مشخص شد که تغییر در فرایند متیلاسیون می تواند حاصل ترکیبی از عوامل ژنتیک و محیطی به نام «اپیژنتیک» باشد.
دکتر مایکل پولتر، سرپرست این تحقیقات می گوید: «این مساله که ژنوم تا این حد در مغز منعطف عمل می کند، بسیار تعجب آور است چون سلول های مغزی تقسیم نمی شوند. نورونها در آغاز زندگی به وجود می آیند بنابراین دانستن این که مکانیزم های اپیژنتیک همچنان اتفاق می افتند، جالب است.»
یافته های این تحقیق راه را برای پژوهش در این باره و یافتن روش های درمانی تازه باز می کند.
جان کریستال، سردبیر نشریه بایالاجیکال سایکالاجی می گوید: «این شواهد نشان می دهد که عوامل ژنتیک و محیطی می توانند تغییرات طولانی مدت در مغز ایجاد کنند. به علاوه این تغییرات می توانند در روند زندگی فرد تغییرات اساسی ایجاد کنند. این تغییرات شامل افزایش اختلالات مربوط به افسردگی و احتمالا خودکشی هستند.»
«خارش مغزی» نغمه ها را ملکه ذهن می کند
تحقیقات تازه در آمریکا نشان داده که دلیل در خاطر ماندن برخی آهنگ ها و ترانه ها این است که باعث «خارش» مغز می شوند که تنها با تکرار همان نغمه برطرف می شود.
در آلمان، این نوع آهنگها که به «کرم گوش» معروفند معمولا دارای مضمونی شاد و ترجیع بندی تکرار شونده اند و حالتی میان گیرا و عصبی دارند. پروفسور کلاریس می گوید: «خارش ذهنی استعاره ای است برای توضیح چگونگی در خاطر ماندن آهنگها، برخی آهنگها دارای خواصی مشابه هیستامینها (موادی که در واکنش به آلرژی در بدن تولید می شوند) هستند و باعث خارش مغزی می شوند.» به گفته وی تنها راه خاراندن این خارش ذهنی این است که نغمه مزاحم را بی وقفه در مغز خود تکرار کنیم.
پروفسور کلاریس نتایج اولیه تحقیقات خود درباره «کرم گوش» را در همایشی در زمینه روانشناسی مصرف کنندگان عرضه کرد و گفت تقریبا همه انسانها گاه و بیگاه دچار خارش ذهنی می شوند.
او گفت: «در طول مطالعات دریافتم که نود وهفت تا نود ونه درصد جمعیت در مقطعی زمانی در برابر کرم گوش آسیب پذیرند، اما مسلما برخی از مردم آسیب پذیرتر از سایرینند؛ زنان معمولا بیشتر در معرض آن هستند و موسیقیدان ها بیش از سایر افراد دچار آن می شوند.»
این تحقیقات بخصوص برای صنعت موسیقی پاپ که در پی رونق بازار است و همچنین برای تولیدکنندگان آگهی های تجاری جالب است که معمولا برای فرو کردن نام های تجاری در مغز مصرف کننده از قطعات گیرا و کوتاه استفاده می کنند. کریس اسمیت که حرفه اش تصنیف چنین قطعاتی است می گوید هم در تولید آگهی و هم آهنگهای پاپ باید قطعه ای ساخت که وقتی شنیده شد براحتی و بسرعت فراموش نشود.
زدودن کرم گوش
به گفته آقای اسمیت، حتی بزرگترین موسیقیدان ها هم از کرم گوش رنج برده اند؛ برای مثال، فرزندان موزارت عادت داشتند زیر اتاق او شروع به نواختن آهنگی روی پیانو کنند اما پیش از پایان آهنگ دست از نواختن بکشند که این کار موزارت را «دیوانه» می کرد، تا آنجا که به طبقه پایین می دوید و قطعه را تمام می کرد چون نمی توانست به قطعه ای ناتمام گوش کند.
پروفسور کلاریس می گوید تحقیقات او نشان داده است که هیچ معیاری برای ایجاد کرم گوش وجود ندارد و واکنش آدمها به نغمه های مختلف متفاوت است.
به گفته وی، زدودن چنین آهنگهایی از مغز هیچ تضمینی ندارد، هرچند برخی از مردم ادعا می کنند اگر آهنگ را تا به آخر گوش کنید گاه مؤثر است و آهنگ را از ذهن خارج می کند.
جست‌وجو در اینترنت برای مغز مفید است
پژوهشی نشان داده که استفاده از اینترنت، حداقل برای افراد میانسال و مسن تر، به تقویت قوای مغز کمک می کند. گروهی از پژوهشگران در دانشگاه کالیفورنیا لس آنجلس (UCLA) دریافتند جست‌وجو در وب، بخش تصمیم گیری و استدلال مغز را تحریک می کند.
پژوهشگران می گویند این موضوع حتی ممکن است به مقابله با تغییرات فیزیولوژیک ناشی از افزایش سن، که باعث کند شدن مغز می شوند، کمک کند. نتایج این پژوهش در نشریه “Geriatric Psychiatry” منتشر شده است.
با افزایش سن تغییراتی در مغز رخ می دهد که از جمله می توان به کمتر شدن اندازه و کاهش فعالیت سلولی در مغز اشاره کرد که بر عملکرد انسان تاثیر دارند.
اعتقاد بر آن است که فعالیتهایی که مغز را فعال نگه می دارند، همچون حل کردن جدول، ممکن است اثرات افزایش سن را به حداقل برسانند و بر اساس پژوهش اخیر اینطور به نظر می رسد که «وب-گردی» را نیز می توان به فهرست اینگونه فعالیت ها اضافه کرد.
گری اسمال، پژوهشگر ارشد این برنامه تحقیقاتی می گوید: «جست‌وجو در اینترنت فعالیت پیچیده ای را در مغز به همراه دارد که می تواند به تمرین دادن و بهبود عملکرد مغز تاثیر بگذارد.» این پژوهش روی 24 نفر داوطلب انجام شده که بین 55 تا 76 سال سن دارند و نیمی از آنها کاربران باتجربه اینترنت بودند.
مقایسه با خواندن
مغز هر داوطلب، در حالیکه یک بار مشغول جست‌وجو در اینترنت و بار دیگر مشغول خواندن کتاب بود اسکن شد. هر دو کار باعث مشاهده میزان قابل ملاحظه ای فعالیت در بخش های مسوول زبان، خواندن، حافظه و قابلیت های بصری مغز شد.
با این وجود جست‌وجو در وب فعالیت مجزای بیشتری را در بخش دیگری در مغز که تصمیم گیری و استدلال های پیچیده را کنترل می کند ایجاد کرد که البته این موضوع تنها در کاربران با تجربه وب مشاهده شد.
پژوهشگران گفتند در مقایسه با خواندن ساده، وجود گزینه های بی شمار در اینترنت باعث می شود کاربران برای رسیدن به اطلاعات مورد نظر خود نیاز به تصمیم گیری داشته باشند.
با این حال آنها معتقدند کسانی که تازه استفاده از اینترنت را آغاز کرده اند هنوز استراتژی های لازم برای انجام موفقیت آمیز جست‌وجو روی وب را درک نکرده باشند.
پروفسور اسمیت گفت: «به نظر می رسد کاری ساده و روزمره همانند جست‌وجو در وب در افراد مسن تر مدارهای مغز را تقویت می کند که نشان می دهد با وجود افزایش سن، مغز ما حساس است و می تواند به فراگیری ادامه دهد.»