images

از میان تمام پیشرفتها و پژوهشهای علمی هیچ یک به اندازه شناخت انسان توجه او را به خود جلب نکرده است. آدمی از دیرباز همواره کوشیده است تا افکار، عواطف، احساسات خود و همنوعان خویش را دریابد. علاقه همیشگی اکثر مردم به افسانه ها، داستانها، سرگذشتها، شرح حالها، زندگینامه ها و فیلمها گویای این نظر است. همان گونه که برخی از دانشمندان برای شناختن چگونگی آثار و پدیده های طبیعت در روی زمین، اعماق دریاها و کیهانها کوشش فراوان به کار می برند بیشتر مردم نیز به کشف و درک روابط آدمی اشتیاق نشان
می دهند.
در واقع انسان موجودی کنجکاو است و می خواهد به اسرار و رموز جهان درون و پیرامون خود پی ببرد و از چگونگی آنها اطلاع درست حاصل کند. از خود می پرسد چگونه ادراک می کنیم؟ امر یادگیری، یادآوری و فراموشی از چه راهی انجام می پذیرد؟ ایا از هوش و استعداد خود به طور کامل استفاده می کنیم؟ شخصیت آدمی چگونه رشد می کند؟ آیا می توان بر طغیان عواطف و احساسات خود چیره شد؟ چطور شخصیت فرد تکامل می یابد؟ انگیزه ها چگونه با هم تعارض پیدا می کنند؟ از چه راهی می توان بین این جهان مرموز و پیچیده و خویشتن یگانه سازگاری برقرار کرد؟ اینها پرسشهائی هستند که هر ذهن کنجکاوی ممکن است از خود بنماید. در حقیقت مانند این است که انسان گوش به فرمان فیلسوف و اندیشه ور بزرگ یونانی، سقراط حکیم که در 25 قرن پیش گفت: «برو خود را بشناس»، از پای نایستاده و در خودشناسی کوششهای فراوانی به کار برده است.

این مطلب اختصاصی سایت دکتر سلام می باشد استفاده از آن فقط با ذکر منبع مجاز می باشد