index

روی هم رفته افسردگی تجربه احساسی شدیدی است که غمگینی اساس آن است. چنین احساسی اغلب در گریه کردن های مدام و غیر قابل کنترل تجلی پیدا می کند. من عمدا واژه گریستن را برای توصیف این احساس به کار بردم تا به جوشیدن اشک و سرازیر شدن آن در بسیاری از افراد افسرده اشاره کرده باشم. عامل شروع کننده گریه می تواند یک فیلم، یک کتاب، یا یک خاطره دردناک باشد. به نظر می رسد که وقتی غمگین و افسرده هستیم دنیا با یادآوری خاطرات غم انگیز ما را عذاب می دهد. در برخی موارد ممکن است غمگینی فراتر از تحمل فرد باشد و شخص افسرده به لحاظ هیجانی از پا درآید. در این صورت دستخوش احساس بیهودگی و کرختی گسترده ای می شود.

غمگینی یکی از احساسات طبیعی انسان است. این احساس زمانی به سراغ ما می آید که چیز با ارزشی مثل یک رابطه مهم را از دست بدهیم یا از رسیدن به یک هدف مهم بازمانده باشیم، یا باشد. ممکن است غمگینی بسیار شدید باشد مثل زمانی که شخص عزیز خود را از دست می دهد. اما افسردگی همان غمگینی نیست که بسیار شدید باشد یا رهایی از آن دشوار باشد. کمابیش می توان چنین گفت که افسردگی به این دلیل با غمگینی متفاوت است که موجب تغییر احساس ما در مورد خودمان می شود. وقتی افسرده هستیم احساس می کنیم چندان که باید آدم خوبی نیستیم یا این که به خاطر مشکلی که داریم صرفا باید خودمان را سرزنش بکنیم. چنانچه غمگینی باعث شود که احساس ما در مورد خودمان تغییر کند آن گاه می توان گفت که در شرف ابتلا به افسردگی قرار گرفته ایم.

این مطلب توسط  مجله پزشکی دکتر سلام تهیه شده است. استفاده از آن فقط با ذکر منبع دکتر سلام(hiDoctor.ir) مجاز می باشد