depression3

در اینجا بسیار لازم است تاکید شود که فقط با استفاده از روان درمانی توسط برخی ابزار مشاهده عینی می توان از باورهای خود تباه کننده خویش آگاهی یافت. این کار از طریق خویشتن نگری همانند تلاش برای دیدن پشت سر خود غیر ممکن است. باورهای افسردگی آفرین درون مانع می شود که خود را به روشنی ببینیم. از این رو بهتر است به ثبت کردن آن ها بپردازیم. در درمانگری شناختی بخشی از سهم بیمار برای بهبود یافتن این است که توانمندی ها و مهارت های جدیدی را برای جایگزین شدن روش های قدیمی که تقویت کننده افسردگی بوده اند در خود ایجاد کند.
ساختار این قالب ها ممکن است شباهتی به مجلات سنجش خلق و خو داشته باشد چون هر دوی آن ها با هدف یاری دادن به بیمار برای شناخت الگوهای رفتاری مربوط به واکنش به اتفاقات بیرونی طراحی شده اند. مجلات سنجش خلق و خو برای شناخت الگوهای واکنش های هیجانی طراحی شده در صورتی که قالب های ثبت روزانه افکار ناشی  از اختلال کارکردی برای شناختن الگوهای تفکری است. الگوهای مربوط به اختلال کارکردی در احساسات و تفکر انسان نمونه هایی از فعالیت های دفاع روانی اوست تا او را به منظور مصونیت در برابر رویارویی با واقعیت های ناخوشایند یاری دهد. نمونه های واقعیت های ناخوشایند عبارتند از: انسان نمی تواند همیشه آنچه را دلش می خواهد داشته باشد، من از دست فرزندم بسیار خشمگین شده ام. من ادعا نمی کنم که استفاده درست و مستمر از هر یک از این ابزار آسان است. اگر ساختار دفاعی بدن برای حفظ انسان در برابر واقعیت های خشن نباشد پس به چه درد می خورد؟ اما باید در نظر داشته باشیم که واقعیت هر چه هم خشن باشد همان است که هست در صورتی که افسردگی ای که در نتیجه تلاش به منظور پرهیز کردن از واقعیت ها گریبان ما را می گیرد هم خشن تر است و هم غیر ضروری.

این مطلب توسط  مجله پزشکی دکتر سلام تهیه شده است. استفاده از آن فقط با ذکر منبع دکتر سلام(hiDoctor.ir) مجاز می باشد