837807_986

می خواهیم به نشانه های مهم برای افسردگی اطفال پی ببریم و از نشانه های مهم برای این عارضه اطلاع پیدا کنیم چگونه می توانیم بر افسردگی در سنین کودکی غلبه کنیم

مشکل دیگری که فرزندان ما در این ایام می توانند با آن درگیر بشوند موضوع افسردگی است. مطالعات نشان می دهد که نزدیک ۱۵ درصد بچه ها در معرض این خطر قرار دارند و چون علائم افسردگی در کودکان در گذشته شناخته شده نبود این تصور وجود داشت که بچه ها دچار افسردگی نمی شدند. در حالی که امروز می دانیم که کودکان یا شیرخوارگان از ۵ ماهگی می توانند گرفتار این بیماری و اختلال بشوند.

نشانه ها و علائم افسردگی در کودکان
– فعالیت بیش از حد است.

– پرخاشگری و تجاوزی که آنها به حریم و حقوق دیگران دارند و به محض اینکه مطلبی مخالف میل و خواسته آنها باشد به موضوع یا به فرد حمله می کنند و رعایت حال و حق و سهم دیگران را نمی کنند.

– بی اشتهایی در این بچه ها برخی از اوقات سبب می شود که بسیار ضعیف باشند و موضوع تغذیه آنها مشکل بزرگی برای خانواده است.

– بی خوابی و خواب های همراه با کابوس، وحشت و چندین بار بیدار شدن در طی شب و مشکل دوباره به خواب رفتن و گرفتاری های مربوط به آن علامت دیگر افسردگی است.

– بچه ها در این سن و سال شکایت هایی از دردهایی دارند که برخی از اوقات واقعی و برخی از اوقات عجیب و غریب و غیرعادی هستند. ناله و شکوه ای که از دردها یا آسیب های بدنی دارند، خیال پردازی، دروغگویی برخی از اوقات حتی دزدی و حتی کارهایی از این قبیل علامت دیگر افسردگی در کودکان است.

– بهانه گیری و لجبازی و به هر حالتی دیگران را معطل نگه داشتن و به صورت های عجیب و غریب بازی درآوردن، پدران و مادران را در برخورد با آن دچار مشکل می کند یا تهدید در جهت آسیب زدن به خود و دیگران مسئله است که این وضعیت را بیشتر می کند.

– علامت دیگر افسردگی در کودکان خودزنی یا خودآزاری است.

– همچنان بچه های افسرده معمولاً از مردم ترس و وحشت دارند و برخورد نامناسبی با آنها دارند. در محیط های آموزشی علاوه بر گوشه گیری با معلم و بقیۀ شاگردان درگیری هایی نیز پیدا می کنند و غالب اوقات حالت خسته و بی حوصلگی دارند و از آنچه که لذت بخش و جاذب و جالب است بهره ای نمی گیرند.

– خیلی از اوقات با گریه و ناله و به نوعی ابراز احساس های بدی، پدر و مادر را آزار می دهند و در نتیجه این مجموعه علائم وقتی که در فرزند ما دیده شود این هشدار را به ما می دهد که شاید عزیزان من و شما دچار این اشکال و اختلال شده اند.

علل و عوامل افسردگی در کودکان
– عامل ارثی نقش بسیار مهمی در این زمینه دارد. به این معنا که اگر در خانواده پدر و مادر و کسانی بوده اند که با این بیماری همراه بودند و احتمالاً بیماری های دیگری که شبیه و مرتبط به این بیماری هست را داشته اند که فرزند ما می تواند به خاطر آن گرفتار شده باشد.

در اینگونه موارد دارو درمانی پاسخ بهتری به این مشکل خواهد داد. زیرا تعادل شیمیایی مغز به گونه ای بر هم ریخته که از طریق برقرار کردن آن تعادل از راه دور نتیجه مطلوب را به دست خواهیم آورد.

– محیط و شرایط و روابطی است که فرزند من و شما در آن زندگی می کند. اگر در محیطی باشد که از عشق و محبت خبری نباشد، اگر نوازش و تشویق و تایید در این خانه موج نزند و اگر فرزندان ما از امنیت و آرامش لازم برخوردار نباند بدون تردید خطر ابتلاء به افسردگی را خواهند داشت. به خصوص آن زمانی که زمینه افسردگی وجود دارد.

– بچه ها به خاطر از دست دادن عزیز یا عزیزانی که برای او اهمیت ویژه ای داشتند و نتوانسته مسئله مرگ و یا رفتن آنها را برای خودش توضیح و حل کند و آن را بفهمد و هضم و جذب کند می توانند گرفتار شوند.

– خیلی از اوقات اختلافات یا جنگ و جدال و طلاق و جدایی بچه ها را از پا درمی آورد. مانند:

کودکی که باید از پدر و مادر جدا بشود.

بچه ای که نباید دیگر پدر بزرگ و مادربزرگ را به دلیل اختلافات ببیند.

به خاطر مهاجرت شرایطی به وجود آمده که امکان دیدار عزیزانشان را ندارد و یا در این سن و سال از فرهنگ و جامعه ای که بوده به زبانی که به آن آگاهی و اشنایی داشته به یک باره وارد فرهنگ و جامعه دیگری می شود. به ویژه آن زمانی که مشکل زبان و ارتباط را دارد یا خانواده با مسائل و مشکلات مالی روبه رو می شود، به راحتی دچار افسردگی می شوند.

بسیاری از بچه ها به خاطر اینکه خواهر و برادرشان برای ادامه تحصیل و یا به دلیل ازدواج از آنها دور می شوند به نوعی در این زمینه آسیب می بینند.

علاقه بعضی از بچه ها به حیوانات و از دست دادن آنها به خصوص مرگ دلخراش آنها برخی از اوقات کافی است که کودکی را به ورطه افسردگی بکشاند.

در نتیجه مسئله اصلی و اساسی موقیت و شرایطی است که پدر و مادر برای فرزندانشان فراهم می کنند و رابطه ای است که پدر و مادر با بچه هایشان دارند. موضوع عشق و محبت و امنیتی که کودک باید در خانه احساس کند و مخصوصاً پدر و مادر را حامی و پشتیبان خودش برای این مسائل و مشکلات مدرسه بداند و از جانب دیگر آرامش در محیط مدرسه و آموزش، خاطر کودک را آسوده می کند که آسیب یا خطری او و خانواده اش را تهدید نمی کند.

کودکی که با عدم اعتماد و اطمینان به خود و دیگران همراه بوده و با موضوع شرم و خجالت درگیر بوده و احساس گناه و تقصیر در بیشتر زمینه ها داشته که ابداً به او مربوط نبوده در این سنین می توانند به خاطر این حالات و احساسات دچار افسردگی بشوند.