images

اگر درباره داروهای روان پزشکی مطالعه داشته باشید می دانید در اکثر مواقع مکانیسم اثر آن ها ناشناخته است. روان درمانی ها نیز وضعیت مشابهی دارند. برخی مطالعات کارایی انواع روان درمانی ها را برای اختلالات به خصوصی در یک قالب زمانی خاص نشان داده اند اما به تبیین این که درمان چگونه رخ می دهد نپرداخته اند. کتاب درمان از طریق صحبت کردن نوشته دکتر سوزان واگان به خوبی تبیین می کند که چگونه بر اثر روان درمانی ترکیبات شیمیایی مغز تغییر می کنند.
او طرحی را بیان می کند که اگر درست باشد تبیینی خواهد بود برای یک حقیقت بالینی که در زندگی روزمره مشاهده می کنیم: مردم بر اثر روان درمانی خاصی که در آن احساس
می کنند از جانب درمانگرشان درک شده اند احساس بهتری پیدا می کنند. در اغلب درمان ها شما احتمالا جنبه های شخصیتی درمانگرتان را تشخیص می دهید و آن ها را چه به صورت هشیار و چه ناهشیارانه در شخصیت خود ترکیب خواهید کرد. همین طور درمانگرتان هم می بایست از شخصیت و تاریخچه زندگی اش برای معنا دادن به شخصیت و تاریخچه زندگی شما استفاده کند.
پس از آن درمانگر باید شما را به درمان متعهد سازد. این تعهد اساس بهبودی شماست. پس از متعهد شدن می توانید بگویید درمان شما احتمالا موثر خواهد بود چرا که تعهد به شما کمک می کند اطلاعات ناهشیارتان را به هشیار بدل سازید، جایگزین های بهتری برای کنار آمدن با دشواری های زندگی تان پیدا کنید از شرمی که شما را گرفتار کرده است رها شوید احساس تنهایی کمتری داشته باشید، عشق بیشتر را تجربه کنید، صمیمی تر شوید، کمتر دست هایتان را بشویید، صحبت هایتان در جمع متقاعد کننده تر باشد، کمتر الکل مصرف کنید، پول بیشتری به دست آورید، همسر خود را بیشتر دوست بدارید والد بهتری باشید، تنهایی و پوچی خود را بهتر تحمل کنید، احساس درد و رنج جسمانی کمتری را تجربه کنید و همه کارهای خود را بدون ابتلا به حمله هراس انجام دهید. شما در سرزمین مکانیسم های عمل ناشناخته هستید. پس منطقی است که اگر درمانی موثر نبود نه شما به عنوان درمانجو مجبورید به این درمان ادامه دهید و نه درمانگرتان موظف است زندگی و شغل خود را برای کمک به دیگران با این نوع درمان فدا کند.

این مطلب توسط  مجله پزشکی دکتر سلام تهیه شده است. استفاده از آن فقط با ذکر منبع دکتر سلام(hiDoctor.ir) مجاز می باشد