psy1

رشد عزت نفس در فرد به نگرش ها، عقاید و رفتار والدین همراه با تجربه کودکان از تسلط بر محیط بستگی دارد. در طول سال ها احساسات کودکان درباره ارزش و توانایی های خودشان به تدریج به صورت فزاینده ای درونی شده و از وابستگی آن ها به پاسخ های فوری اطرافیان خود کاسته می شود. عزت نفس حاصل دوست داشتن و دوست داشته شدن و نیز داشتن احساس تعلق است. بنابراین عزت نفس برآیند ارزیابی های گروه های دیگر مثل خانواه و دوستان است. کودکان از سال های اولیه زندگی سعی می کنند در بین گروه هایی از قبیل دوستان، باشگاه ها و گروه های مذهبی جایگاه خود را پیدا کنند. کودکان به موازات طی مسیر از یادگیری تاتی کردن بر راه رفتن، کشف محیط، بازی کردن، صحبت کردن و انجام انواع تعاملات اجتماعی به والدین و سایر بزرگسالان نظر دارند تا واکنش آن ها را ببینند. تمام این موارد به نوبه خود بخشی از رشد عزت نفس در کودکان است. در خانواده های سالم واکنش والدین نسبت به فرزندان توام با خوش بینی و حمایت گرانه است حتی اگر فرزندان آنان محدودیت هایی در رفتار خود داشته باشند. در عین حال لازم است که والدین از کودکان خود انتظارات واقع بینانه ای داشته باشند. بنابراین عزت نفس ابتدا در نتیجه ارتباطات بین فردی، در درون خانواده رشد می کند و به تدریج تحت تاثیر غالب مدرسه و افراد جامعه بزرگتر قرار می گیرد. به هر حال برای کودکان در سنین مدرسه تاثیرپذیری اساسی عزت نفس از طرف افراد مهم در زندگی آنان که معمولا شامل معلمان، والدین و همسالان هستند ادامه پیدا می کند.
رشد عزت نفس در سراسر دوران کودکی، نوجوانی و بزرگسالی ادامه پیدا می کند. گمان می رود که این رشد از دوره نوزادی با رشد اعتماد اساسی و رشد روابط همدلانه با سایرین و هم چنین بروز توانایی کودکان در جهت انجام موفق وظایف خود شروع می شود. برای آن که کودک از نظر هیجانی و اجتماعی رشد کند والدین باید به سر و صداها و صحبتهای او توجه کافی داشته باشند. همین توجه و حساسیت از طرف چهره های آشناست که سبب ایجاد احساس امنیت لازم برای رشد شایستگی های اجتماعی و هیجانی کودکان می شود. پیوند توام با ایمنی پایه ای برای ایجاد توانایی کنجکاوی، یادگیری و همدلی با دلمشغولی ها و نگرانی های دیگران است. در سال اول زندگی رشد احساس جدایی خود از دیگران، اولین گام در رشد مفهوم خود- پنداره و یکی از مهم ترین دستاوردهای این دوره است. در سال دوم زندگی، نوزاد توانایی خود- تشخیصی را به دست می آورد و این از اولین مقوله های تشخیص سن و جنس است. در مرحله درک پایداری شیء و رفتار تعمدی کودک محیط خود را با اطمینان بسیار بیشتری مورد کاوش قرار می دهد. کودکان در سنین مدرسه، تعریف خود را که شامل دوست داشتن، دوست نداشتن و مقایسه خود با سایرین است گسترش می دهند. در دوره میانه کودکی
حلقه های اجتماعی کودک توسعه می یابد به طوری که عزت نفس او در معرض تاثیرپذیری از بسیاری مردم قرار می گیرد تاثیر نگرش ها و عقاید دیگران در این دوره بر عزت نفس کودکان بستگی به ارزشیابی آنان نزد کودکان دارد. شکست و موفقیت کودکان نیز مهم است. کودکانی که دچار ناتوانی هستند ممکن است خود را به نحوی نامطلوب با دیگران مقایسه کنند و این گونه قیاس حفظ احساس تسلط بر محیط خود را که عنصر مهمی در عزت نفس به شمار می رود برای آن ها مشکل می کند. در نوجوانی تصور از خود قسمتی از ساختار شخصیتی فرد می شود و اگر چه این تصور هم چنان در معرض تغییر و تحول است اما تغییر و تحول آن با افزایش سن مشکل تر می شود. دوره نوجوانی دوره تجدید ارزیابی از خود شخصی است.

این مطلب توسط  مجله پزشکی دکتر سلام تهیه شده است. استفاده از آن فقط با ذکر منبع دکتر سلام(hiDoctor.ir) مجاز می باشد