3

داشتن یک روحیه ی شاد و مثبت اندیش ، در زندگی روز مره افراد تاثیر بسیار مهمی دارد. کسانی که روز خود را با افکار مثبت آغاز می کنند و تا پایان شب هرگونه فکر منفی را از خود دور می کنند ، زندگی شاد تری نسبت به دیگران دارند. اما دلیل به وجود آمدن افکار منفی چیست؟

افكار منفی از پیدایش تا ریشه كنی

مثل هر روز در آشپزخانه مشغول به كار بود. روی اجاق گاز هم غذا داشت قل قل می زد. او هم سخت مشغول شستن ظروف بود. هركس او را می دید، حس می كرد كه حسابی مشغول كار است اما واقعیت امر چیز دیگری بود.

او جسمش در آشپزخانه بود اما روح و فكرش در جای دیگری مشغول بود. داشت فكر می كرد. البته فكر داریم تا فكر. قرار بود با اعضای خانواده به مسافرت بروند و او چند روز بود كه مشغول فكركردن بود: <اگر تصادف كنیم چه می شود؟ اگر ماشین خراب شد؟ حتما باز هم پسرمان مثل دفعه قبل در راه مریض می شود… مگر توی این مسیر دكتر پیدا می شود؟! اگر دكتر نبود چه؟ حتما كار به جای باریك می كشد و حال پسرمان بدتر می شود. با این اوضاع به جز دردسر چیز دیگری نیست…>

دانشمندان و محققان دائم اخبار جدیدی در مورد تاثیر افكار منفی بر روی زندگی انسان اعلام می كنند. چندی قبل محققان آمریكایی اعلام كردند افكار منفی حتی باعث بیماری جسم می شود.

در این تحقیق به وضوح بیان شده است فعالیت منفی مغز (ناشی از فكر منفی) باعث ضعف سیستم ایمنی می شود، جالب اینكه عكس این مطلب هم صادق است. افكار مثبت باعث تقویت سیستم ایمنی می شود. حتی در تحقیقی دیگر مشخص شد افرادی كه افكار مثبت، روشن و خوش بینانه دارند بیشتر عمر می كنند و حتی متوسط عمر این افراد ۵/۷ سال بیشتر از افراد منفی نگر است كه دائم افسوس گذشته را می خورند.

نكته مهم اینكه این محققان اعلام كردند تاثیر فكر مثبت بیشتر از پایین بودن فشارخون؛ كنترل كلسترول و یا كاهش وزن است! در مطالعات بعدی مشخص شد قلب و عروق افرادی كه منفی نگر هستند به استرس پاسخ مناسبی نمی دهد و به این ترتیب امید به زندگی در این افرادكمتر است. شاید باور نكنید كه حتی دانشمندان نقاطی را در مغز كه به افكار منفی و مثبت پاسخ می دهد، شناسایی كردند و افرادی كه نقاط مثبت مغزشان بیشتر فعال است سرحال تر بوده و زندگی شادابی دارند .

حتی روان شناسان معتقدند دعواهای پدر و مادر باعث می شود در بچه ها تنش ایجاد شده و آنها دچار افكار منفی شوند كه آثار این تفكر منفی در ازدواج و زندگی خانوادگی آنها در آینده تاثیر بدی می گذارد به طوری كه خشونت، بی تفاوتی و عدم مسئولیت پذیری از نتایج سوء این تفكرات منفی است.

بازار فكر منفی داغ است

حتما شما هم این سوال معروف و به اصطلاح فلسفی را شنیده اید: اول مرغ به وجود آمد یا تخم مرغ؟! حالا به این سوال هم دقت كنید: اول افسردگی به وجود آمد یا افكار منفی؟ شاید ما نتوانیم به سوال اول جواب بدهیم اما پاسخ سوال دوم برای همه شما بسیار جالب خواهد بود.

در بسیاری از موارد، حقیقتا افسردگی در نتیجه افكار منفی به وجود می آید.

وقتی اتفاقات بدی رخ می دهد ما باران افكار منفی را بر سر خود می ریزیم: <من خوب نیستم. تقصیر من بود، من سراپا تقصیر و اشتباهم. هیچ راه حلی برای من وجود ندارد…> تمام این افكار ما را به سمت افسردگی عمیق حركت می دهد چون این تفكر ماست كه وجود و نحوه زندگی كردن ما را می سازد. دانشمندان ۱۰ نوع الگوی فكری غلط را شناسایی كرده اند كه ما را به سمت افسردگی می برند.

۱) تفكر همه یا هیچ: او اخیرا در شركت تقاضای ترفیع كرده بود اما آنها ترفیع را به كارمند دیگری دادند كه تجربه اش بیشتر بود. حالا او به این نتیجه رسیده است كه هیچ وقت ترفیع نمی گیرد. او احساس می كند كاملا در شغلش شكست خورده است.

۲) زیاده از حد عمومیت دادن: او خیلی تنهاست و بیشتر وقتش را در منزل می گذراند، بعضی اوقات مردم به او می گویند كمی بیرون برود و با آدم ها ارتباط داشته باشد اما او احساس می كند اینكار بی فایده است چون بر این باور است هیچ كس نمی تواند واقعا او را دوست داشته باشد.

۳) غربال كردن روانی: او روز بدی داشته است. حین رانندگی به سمت منزل، راننده ای مهربان به كمك او آمد تا از ترافیك سنگین نجات پیدا كند. درست بعد از آن راننده بی دقت دیگری با ماشین او تصادف كرد. او به این نتیجه رسیده است كه در این شهر همه بی دقت، بی مسئولیت و خطاكارند.

۴) بی ارزش كردن موارد مثبت: اخیرا او در عكاسی عكس انداخته بود. دوستش با دیدن عكس به او گفت بسیار خوب افتاده است اما او با عصبانیت شاكی شد كه اتفاقا اصلا عكس خوبی نیست. این درحالی است كه همه می گفتند تا به حال چنین عكس خوبی از او گرفته نشده است.

۵) نتیجه گیری سریع و سطحی: منتظر دوستش در رستوران نشسته است. دوستش ۲۰ دقیقه دیر آمد. او بلافاصله به این نتیجه رسید كه دوستش حتما سراغ چند تا كار دیگر رفته و برای این قرار ارزش قائل نیست. این در حالی است كه دوستش در ترافیك گیر كرده بود.

۶) بزرگنمایی و كوچك نمایی: مشغول بازی فوتبال است. اما حین بازی دچار خطای بزرگی شد كه هم بازی ها را كمی ناراحت كرد. اما بلافاصله بعد از آن گل زد. در آخر بازی دائم اشتباهش را به یاد می آورد و اصلا گلی را كه زده فراموش كرده بود.

۷) استدلال عاطفی: او به خانه نگاهی انداخت. كاملا به هم ریخته بود. بلافاصله احساس بدی به او دست داد: به هم ریختن خانه یعنی اینكه من ناتوانم. اصلا امیدی به تمیزی نیست پس اصلا چرا باید سعی كنم كه همه جا تمیز و مرتب باشد؟!

۸) بایدهای بی مورد: در مطب دكتر منتظر بود. دكتر تاخیرداشت. او دائم به خود می گفت: وقتی پول ویزیت می دهم او باید سر موقع به مطب بیاید. باید بیش از این توجه و دقت داشته باشد. اصلا باید قانونی باشد كه این جور آدم ها را درست كند. كه البته اكثرا نتیجه این باید و بایدها چیزی به جز تلخی و عصبانیت نیست.

۹) انگ زدن اشتباه و بی مورد: او یك بار در طول رژیم لاغری خود بیسكوئیت خورد. هنوز كه هنوز است می گوید من آدم چاق و بی عرضه ای هستم كه یك بار رژیم خودم را به هم زدم.

۱۰) به خود نسبت دادن: فرزندش در درس ضعیف است. او دائم حس می كند كه مادر خوبی نیست و همه این مشكلات به خاطر كوتاهی و قصور او به وجود آمده است.

جلوی این فكر پلید را بگیرید

اگر شما هم هریك از این انواع تفكر را در خود می بینید باید به فكر چاره باشید. البته وجود افكار منفی تا حدی طبیعی است اما اگر مستمر بوده و كل زندگی را تحت تاثیر قرار بدهد باید از شر آن خلاص شد. نكات كاربردی كه به شما معرفی می كنیم اثرات قوی و جالبی بر روی حذف افكار منفی دارند. اما بهتر است قبل از آن به این مثال ها توجه كنید:

اظهار مثبت:

صبح كه از خواب بلند می شوید در آینه نگاه كنید و بگویید: <امروز من چقدر سرحال هستم. چهره ام زیباتر از قبل شده است. من آنقدر باهوش و باكفایت هستم كه مطمئنا بیشتر مردم مرا دوست دارند.> در طول روز هم افكار مثبت و حتی اعمال مثبتی را كه انجام داده اید بنویسید. این كار اعتماد به نفس شما را تقویت می كند.

از تصویر تا تصور:

خودتان را درست آن طور كه دوست دارید با شید، تصور كنید. هر روز تصوری مثبت از خود داشته باشید مثلا تصور كنید در برنامه ریزی كه كرده اید به نتیجه خوبی رسیده اید و موفق شده اید. به موفقیت ها و شادی های گذشته فكر كرده و آنها را دقیقا در ذهنتان دوباره مجسم كنید. این كار روحیه شما را بهتر می كند.

تنفس مثبت:

در اكثر مواقع هجوم افكار منفی با استرس و تنش جسمی بسیار شدید شروع می شود. مثلا خیلی خسته اید یا به دلیل یك اتفاق ناگوار تمام انرژی شما تخیله شده است. اینجاست كه افكار منفی هجوم می آورد. در این شرایط بهتر است چند نفس عمیق بكشید. حین دم به این فكر كنید كه چرا دارم نفس عمیق می كشم؟

چون می خواهم برای كار دوباره و به دست آوردن شادابی آماده شده، مهارت پیدا كرده و توانمند ی ام را به دست بیاورم. حین دم در ذهنتان بگویید: <من آماده ام، من مشكلی ندارم، من اینكار را دوست دارم> و بعد حین بازدم با خود بگویید: <من این كار را قبلا انجام داده ام پس می توانم دوباره با آن روبه رو شوم. من كاملا آماده ام.> این تمرین ها باعث می شود بیشتر بر روی افكار مثبت تمركز كرده و بدنتان ریلكس شود.

و اما توصیه آخر…

چه بخواهید و چه نخواهید شرایط خارجی (خارج از ذهن و یا كنترل ما) و صحبت سایر آدم ها ما را ناراحت كرده و اینجاست كه افكار منفی به مغز ما تشریف می آورند! بنابراین گاهی در ورود آنها به ذهنمان هیچ كاری نمی توانیم بكنیم اما اینكه چقدر این افكار را گسترش می دهیم و می پرورانیم كاملا دست خود ماست. بنابراین دائم مثبت فكر كنید، حرف های مثبت بزنید.

سخنان مثبتی را كه شخصیت های بزرگ گفته اند بخوانید و مرور كنید. اطرافتان را پر از صحبت های مثبتی كنید كه از منابع مختلف به دست آورده اید. آنها را بنویسید و به در و دیوار اتاقتان بزنید. روی یخچال، روی آینه اتاق، روی داشبورد ماشین، زیر میز كار و خلاصه هر جا كه ممكن است باید با حرف های مثبت پرشده باشد تا هر روز و هر لحظه آنها را ببینید. اینكار خیلی مهم و حیاتی است و تنها اثر آنها وقتی دیده می شود كه طولانی مدت از آنها استفاده كنید.

نگذارید آثار افكار مثبت در ذهنتان ضعیف تر شود. وقتی دور هم جمع می شوید این قدر از خاطرات یا وقایع بد و ناخوشایند صحبت نكنید. حرف های خوب بزنید. خورشیدی را كه گفتیم یادتان هست؟ پس به محض اینكه به ذهنتان رسید: <من هرگز موفق نمی شوم> فورا بگویید:<خورشید ذهنم چقدر پر نور است. بله من حتما می توانم موفق شوم.>