12

خودشیفتگی نوعی اختلال شخصیتی محسوب می شود. در دوران کودکی بسیاری از افراد خودشیفتگی هایی دارند اما به مرور زمان این مسئله حل می شود. اختلال شخصیت خود شیفته از اوایل بزرگسالی به وجود می آید و فردی که این اختلال را دارد ، در خیال و رویا هایش هود را شخصی بزرگ منش می داند.

چشم انداز بیماری

نیاز به تحسین و فقدان همدلی که از اوایل بزرگسالی آغاز شده و در زمینه های گوناگون، با پنج (یا بیشتر) مورد از موارد زیر مشخص می شود:

احساس بزرگ منشی مبنی بر مهم بودن برای مثال در پیشرفتها و استعدادهای خود اغراق می کند، و انتظار دارد که بی تناسب با پیشرفتهایش برتر شناخته شود.

با خیال پردازی های مربوط به موفقیت نامحدود، قدرت، زیرکی، زیبایی یا عشق آرمانی اشتغال ذهنی دارند.

معتقد است استثنایی و بی همتا است و تنها افراد طبقهٔ بالا می توانند او را درک کنند و باید با افراد (یا نهادهای) استثنایی سطح بالا ارتباط داشته باشد.

نیازمند تحسین افراطی است.

احساس محق بودن دارد، انتظارات غیرمنطقی برای رفتار مطلوب از سوی دیگران یا موافقت حتمی با خواسته های خود دارد .

در روابط بین فردی استثمارگر است یعنی از دیگران برای رسیدن به اهداف خود استفاده می کنند.

فاقد حس همدلی است :

اشتیاقی برای شناختن یا همانندسازی با احساسها و نیازهای دیگران ندارد.

اغلب به حال دیگران غبطه می خورند و معتقد است دیگران به وی رشک می ورزند.

رفتارها یا نگرشهای تکبرآمیز و خودخواهانه نشان می دهند(سیلگمن،روزنهان، ۲۰۰۱).

چشم اندازابعادی

در اینجا مدل پنج عاملی شخصیت برای اختلال شخصیت خودشیفته یک نیمرخ فرضی را ایجاد کرده است (مک کری ،۱۹۹۴) :

الف ـ نوروزگرایی بالا: عواطف منفی مزمن که شامل اضطراب ، ترسویی ، تنش ، تحریک پذیریی، خشم، اندوهگینی، گناه، شرم، دشواری کنترل تکانه (برای مثال در خوردن، نوشیدن یا خرج کردن پول) باورهای نامعقول (برای مثال: انتظارات غیرواقع گرایانه طوری که خود را مجبور کند که همیشه کامل عمل کند)، بدبینی ، اضطراب بدنی بیمورد ، درماندگی و وابستگی به دیگران برای حمایت هیجانی وتصمیم گیری.

ب ـ برونگرایی بالا : پرحرفی، خودافشاگری، عدم توانایی در گذراندن زمان به تنهایی، جلب توجه کردن، حرکات نمایشی در نشان دادن هیجانها، برانگیختگی جنسی بی ملاحظه، تلاشهای نامناسب برای کنترل و تسلط بر دیگران.

ج ـ گشودگی پایین : دشواری در سازگاری اجتماعی یا هر گونه تغییر شخصی، تحمل پایین، سبک زندگی متفاوت یا درک متفاوت، بی تفاوتی هیجانی و عدم توانایی در فهم و درک احساسات خویش، دامنه علائق کاهش یافته، بی تفاوتی نسبت به هنر و زیبایی، همنوایی زیاد با مرجع.

د ـ توافق پایین: بدبینی و تفکر پارانوئیدی، عدم اعتماد حتی به دوستان یا فامیل، ستیزه جویی، همچنین آمادگی برای جنگ، بهره کشی و سلطه گری، دروغگویی، خشونت، و بیگانگی با دوستان با بی پروایی، محدود کردن حمایت اجتماعی، فقدان عرف اجتماعی می تواند فرد را در مقابل قانون قرار دهد، حس خودبزرگ بینی و تکبر.

ه ـ وظیفه شناسی پایین : روشنفکر، فقدان لذت، هنرپیشه بالقوه، ضعف در عملکرد تحصیلی با توجه به تواناییهای نسبی،رعایت نکردن نقشها و تعهدات می تواند فرد را در مقابل قانون قرار دهد ،ناتوانی در خود انضباطی (برای مثال: گرفتن رژیم ،تمرین طرح) حتی زمانی که به دلایل پزشکی نیاز است، بی هدف بودن شخصی و حرفه ای.

چشم انداز رفتاری

اختلال شخصیت خودشیفته با احساس خودوالابینی و فقدان همدلی با دیگران مشخص شده است.

در این افراد خودبزرگ بینی، خودشیفتگی، خیالپردازی دربارهٔ موفقیت نامحدود، قدرت، زیبایی همچنین نیاز دائمی به تحسین دیگران وجود دارد. افرادی با اختلال شخصیت خودشیفته در مورد ارزیابی خود کمتر از قضاوت در مورد دیگران سخت گیر هستند(رونیگستام،۱۹۹۸،تاگنی، واگنرو کرامزو ۱۹۹۲). اگر این افراد از جانب دیگران مورد انتقاد و بی تفاوتی قرار گیرند؛ و یا این که عزت نفس شان تهدید شود، خشمگین می شوند. البته اشتغال ذهنی کامل در مورد خود، روابط بین فردی را در آنان به اشکال گوناگون برهم می زند. این افراد توانایی تشخیص احساس دیگران را ندارند. به طور اغراق آمیزی احساس استحقاق می کنند، و بدون پذیرفتن مسئولیتهای متقابل از دنیا طلبکار هستند. آنها به سادگی می توانند بهره کش باشند و برای ارضاء امیال شخصی، امتیازات دیگران را از آن خود می کنند. وقتی قادر به برقراری یک رابطه می شوند بین آرمان گرایی افراطی و بی ارزش نمودن بیش از حد طرف شان در نوسان هستند. ولی ریشه های نامرئی خودشیفتگی می تواند موجب عزت نفس پایین و ترس از شکست باشد(سیلگمن،روزنهان ،۲۰۰۱).