230px-AoDissekt_scheme_StanfordB_en

 

آئورت یک شریان بزرگ است که خونرسانی به قلب را انجام میدهد. کسی که مبتلا به  دیسکسیون آئورت شده است، به این معنی که خون دیواره عروق، بین لایه های درونی  ​​وارد شده است. این  زمانی  اتفاق می افتد که لایه داخلی آئورت از بدنه اصلی  عروق به دیواره وارد شود

سندرم دیسترس تنفسي بالعين  مجموعه اي از نشانه ها و علايم باليني است كه با كاهش پیشرونده محتوای اکسیژن خون سرخرگي بدنبال بيماري يا صدمه مهم مشخص مي گردد . مبتلايان به اين سندرم معمولاً به تهويه مكانيكي با فشاري بالاتر از فشار طبيعي راههاي هوايي احتياج دارند .
عوامل گوناگوني در بروز سندرم دیسترس تنفسي بالغين دخالت دارند كه از جمله آنها مي توان صدمه مستقيم به ريه ها مثل استنشاق دود يا صدمات غير مستقيم بدن ( مثل شوك)‌ را  نام برد .

عوامل موثر در پيدايش سندرم زجر تنفسي بالغين :

– آسپيراسيون ( ترشحات معدي ، غرق شدن در آب ، هيدرو كربنها )
–  مصرف بيش از حد داروها
– اختلالات خوني ( اختلال انعقادي منتشر داخل عروقي ، ترانسفيوژن با حجم زياد ، باي پس قلبي – ريوي )
– استنشاق طولاني غلظت هاي زياد  O2 ، دود يا مواد سوزاننده
– عفونتهاي موضعي ( پنوموني باكتريال ، قارچي ، ويروسي )
– اختلالات متابوليك ( پانكراتيت – اورمي )
– شوك به هر علتي كه باشد.
– تروما (شكستگي هاي متعدد ، كانتيوژن ريه ،  ضربه سر )
– جراحي هاي بزرگ ، آمبولي چربي يا هوا ، عفونت هاي سيستميك
ميزان مرگ و مير در اين سندرم بين 50 تا 60 درصد است . زماني كه بتوان علت را مشخص كرد و درمان به موقع و همه جانبه را به مرحله اجرا گذاشت ممكنست ميزان مرگ و مير تا حدودي كمتر بشود . ( بخصوص در صورت استفاده از فشار مثبت در انتهاي بازدم )

معيارهاي تشخيصي

نارسايي حاد تنفسي
انفيلتراسيون هاي دو طرفه ريه
هايپوكسمي فشار سهمي اكسيژن سرخرگي كمتر از 50 تا 60 ميلي متر جيوه و  فشار وج مويرگي ريه بيشتر از    18mmHg

مراقبت و درمان

شامل موارد زیر است :
–    شناسایی و درمان علت
–    برقراری تهویه کافی
–    حمایت گردش خون
–    درمان کافی با مایعات
–    حمایت تغذیه ای
شناسایی و درمان به موقع علت این سندرم اهمیت زیاد دارد . بیمار در ابتدا ممکنست فقط به اکسیژن احتیاج داشته باشد . با پیشرفت بیماری ، از لوله تراشه و تهویه مکانیکی استفاده می شود . غلظت O2و دستگاه تهویه مکانیکی بر اساس وضعیت بیمار تنظیم می شود . فشار مثبت در انتهای بازدم یکی از اجزای اساسی درمان برای سندرم دیسترس تنفسي بالعين می باشد که باعث افزایش ظرفیت باقیمانده عملی و جلوگیری از کلاپس آلوئولها یا بازگشت دادن کلاپس می گردد و در نتیجه اکسیژناسیون سرخرگی را بهبود می بخشد .
اختلال تعادل بین تهویه و پرفیوژن با کمک فشار مثبت در انتهای بازدم کمتر می شود . با استفاده از این روش می توان فراکسیون O2 در هوای دمی را کاهش داد .
هایپوتانسیون سیستمیک در مبتلایان به این سندرم چندان غیر شایع نیست و علت آن در اغلب موارد کاهش حجم خون ثانوی به نشت مایع به داخل فضاهای بینابینی است . بنابراین کاهش حجم خون را باید به دقت تحت درمان قرار داد .حفظ تعادل مایعات بدون تحمل بیش بار حجمی در این گونه بیماران کار مشکلی است . برای این منظور باید از محلولهای کریستالوئید داخل سیاهرگی استفاده و وضعیت ریه را به دقت کنترل کرد .
در مواردی بایستی از داروهای تقویت کننده انقباضی یا داروهای تنگ کننده رگهای خونی استفاده شود . برای کنترل وضعیت مایعات بیمار می توان از کاتتر سوان گنز استفاده کرد .
استفاده از کورتیکوستروئیدها برای درمان مبتلایان به سندرم دیسترس تنفسی بالغین مورد قبول همگان نیست . عده بیشتری معتقدند مصرف این داروها باعث بدتر شدن وضعیت دستگاه تنفس و اضافه شدن عفونت می شود
تغذیه کافی در مبتلایان به سندرم دیسترس تنفسي بالغين اهمیت حیاتی دارد . این بیماران برای تامین نیازمندیهای تغذیه ای خود به 35 تا 45 کیلوکالری به ازای هر کیلوگرم وزن بدن انرژی در شبانه روز احتیاج دارند . برای این منظور روش تغذیه روده ای مناسب تر است ولی می توان از روش تغذیه کامل پارنترال نیز استفاده کرد .

اقدامات پرستاري

بيمار مبتلا به نارسايي حاد تنفسي به مراقبتهاي بسيار دقيق پرستاري احتياج دارد زيرا وضعيت باليني وي ممكنست به سرعت به حالت خطرناك و مهلك تبديل شود. اغلب اقدامات درماني ويژه تنفسي ( شامل تحويل اكسيژن ، درمان با دستگاه بخور ، فيزيوتراپي قفسه سينه ، لوله گذاري تراشه يا تراكئوستومي ، ساكشن ترشحات راه هوايي ، مراقبت از تراكئوستومي مراقبت و كنترل تهويه مكانيكي ) در اين بيماران مورد استفاده قرار مي گيرند.
براي ارزيابي كفايت درمان بايد وضعيت بيمار را مراتب و در فواصل كوتاه بررسي كرد . پرستار علاوه بر اجراي برنامه مراقبت طبي بايستي به ساير نيازمنديهاي بيمار نيز توجه داشته باشد . اگر بيمار به دستگاه تهويه مكانيكي متصل باشد او را در وضعيتFowler  یا Semi fowler  قرار مي دهيم تا حداكثر حركات انبساط و انقباض قفسه سينه انجام شود . بيمار را در راحت ترين وضعيت ممكن قرار مي دهيم و با استفاده از بالش ، پتو يا ميزهاي روي تخت از او حمايت مي كنيم به شرطي كه بيمار محدوديت دريافت مايعات نداشته باشد ، براي جبران و اصلاح مايعات از دست رفته در جريان تنفس سريع و براي رقيق كردن ترشحات موجود در راه هاي هوايي او را به نوشيدن مايعات بيشتر تشويق مي كنيم .
بيمار به دليل هايپوكسي و تنگي نفس ممكنست به شدت مضطرب باشد. پرستار بايد درباره توانايي ها و توجه گروه مراقبت بهداشتي به بيمار اطمينان بدهد ، اقدامات مختلف را براي او تشريح كند و خدمات خود را به شكلي صميمي و دوستانه به بيمار ارائه بدهد و كم كردن اضطراب بيمار بسيار مهم است ، زيرا اين حالت باعث افزايش مصرف O2 و مانع استراحت بيمار مي گردد . استراحت در حفظ انرژي و  O2 بنابراين كم کردن مصرف بيمورد O2 حائز اهميت فراوان مي باشد .
روش فشار مثبت در پايان بازدم داراي خصوصيات منحصر به فردي است. فشار مثبت در پايان بازدم شكلي غير عادي از تنفس است كه بيمار به ان آشنايي ندارد . بيمار را نسبت به وضعيت او دلگرمي مي دهيم و از او  می خواهيم با دستگاه تهويه مرتب كاركند . در صورت وجود مقاومت براي رسيدن به فشار مثبت مورد نظر در پايان بازدم مي توان از پانكورونیوم يا ديگر داروهاي مسدود كننده ها عصبي – عظلاني استفاده كرد . در اين حالت بيمار قدرت حركتي خود را از دست مي دهد، ولي احساس او حفظ مي شود . بيمار فلج است و نمي تواند نفس بكشد ، صحبت كند يا پلكهايش را باز و بسته كند . پرستار بايد مطمئن باشد كه بيمار بعد از دريافت داروهاي فوق به هيچ عنوان از دستگاه تهويه جدا نشود . داروهاي مسدود كننده عصبي – عضلاني با فلج كردن عضلات تنفسي ، مقاومت بيمار را در برابر دستگاه تهويه و فشار مثبت انتهاي بازدمي از بين مي برند . به اين معني كه اگر بيمار از ونتيلاتور جدا شود قادر به تنفس نخواهد بود ، بنابراين پرستار بايد از كنترل بيمار در تمام لحظات مطمئن باشد . زمان جداشدن بيمار از ونتيلاتور براي ساكشن يا بررسيهاي مختلف بسيار كوتاه باشد . اين بيماران ممكنست دچار درد و ناراحتي باشند ولي نمي توانند ان را با پرستار يا ديگران در ميان بگذارند . بيمار به ظاهر هوشياري ندارد ولي مي تواند بشنود در اين حالت به بيمار اطمينان مي دهيم كه وضعيت او ناشي از مصرف داروهاست و در مدتي كوتاه بر طرف خواهد شد . پرستار باید وضعیت بیمار را بررسی کند و او را در راحت ترین پوزیشن ممکن قرار دهد و با او ، ولی نه در باره او با بیمار صحبت کند . چون بيمار قادر به باز و بسته كردن پلك هاي خود نيست براي جلوگيري از خراشيدگيهاي قرنیه لازم است  مراقبت از چشم ها با دقت انجام شوند .