Portrait of angry couple with problems sitting on sofa

 روانشناسان و مشاورین خانواده توصیه های مختلفی برای زوجین در زمینه رفتارهایشان در منزل با یکدیگر دارند آن ها دچار برخی اشتباهات رایج می شوند که می تواند زندگی آن ها را در خطر بیاندازد و موجب برهم خوردن رابطه آن ها شود

رضا زیبایی: یکی از علت های اصلی ستیز و کشمکش های دائمی، عذاب آور و جان فرسا بین زن و شوهرها، این است که مردان، زنان را از منظر و نگاه مردانه خود ارزیابی می کنند و انتظارات مردانه از آن ها دارند و زنان نیز مردان را زنانه تفسیر می کنند و توقعات زنانه از آن ها دارند. این امر کاملا ناهوشیارانه و نامحسوس رخ می دهد. درست مانند تفاوت برداشت فردی با سواد وقتی به این صفحه روزنامه می نگرد با فردی که کاملا بی سواد است.

، اگرچه هر دو به یک چیز می نگرند، ولی دو تلقی کاملا متفاوت دارند اولی گفته های فرد دیگری را می بیند و می خواند و انگار دارد نویسنده برایش حرف می زند، دومی با دیدن خطوط و کلمات فقط یکسری اشکال کاملا نامفهوم و بی معنی را دریافت می کند و فقط ممکن است قدری با تصاویر مطلب ارتباط برقرار کند. حال برای این که زوجین به دریافت های بهتر و بهینه تری از یکدیگر نائل شوند به چند تفاوت بنیادین زنان و مردان به قصد تقابل صحیح انتظارات در ازدواج می پردازیم.

نگرش های متفاوت برای رفتار با همسر عصبانی
شاید شنیده باشید که مردان نسبت به زنان خشن ترند، عصبانیت آن ها دیرتر فروکش می کند و در عصبانیت ابرازگری خشم آلود بیشتری از خود نشان می دهند و بیشتر اهل قهر کردن و ابراز قدرت از طریق انزوا پیشه کردن هستند، سکوت می کنند و کمتر می خواهند با گفت و گو مشکل را حل کنند. حال دلیل آن چیست و اگر زنان دلیل را بدانند آیا نحوه برخورد مبتنی بر پذیرش و انعطاف پذیری زنانه و در نهایت آرام سازی مرد بهتر و قابل قبول تر صورت نمی گیرد؟ اما علت این تفاوت چیست؟ دلیل این امر تفاوت زیستی هورمونی بین زن و مرد است. در بدن مردها پس از عصبانیت به دلایل تکاملی و کارکردی، میزان بالاتر هورمون خشم تولید می شود و خیلی دیرتر از زنان به سطح معمول خود باز می گردد، به زبان ساده یک مرد عصبانی خیلی دیرتر از یک زن عصبانی به حالت عادی بر می گردد و این واقعیت به زوجین می تواند بیاموزد که چطور با همسر خود رفتار بهتر و کنترل شده تری داشته باشند. زنان تلاش برای آرام کردن و مردان تلاش برای جلوگیری از تشدید عصبانیت و تمهیداتی برای زودتر آرام شدن، زنان پرهیز از تشدید خشم همسر و مردان پرهیز از مجادله کلامی، تحقیر و تخریب همسر خود داشته باشند. زنان پذیرش مرد خود را و مردان خویشتن داری بیشتر را باید به کار گیرند. در نهایت زنان باید تلاش کنند در هر رفتار خود در مقابل مرد، عشق، احترام و اهمیت را به وی متبادر و مردان نیز توجه، منحصر بودن و خواستن بی قید وشرط را به همسر خود منتقل کنند. تفاوت زیستی یاد شده نیز می تواند پاسخ این باشد که چرا معمولا مردان بیشتر از زنان بیمار می شوند و حتی عمر کوتاه تری دارند، مردان فشار روانی را مدت بیشتری در خود نگه می دارند ولی زنان زودتر از شر آن خلاص می شوند و این امر کاملا درون زاد و زیستی است. جالب است بدانید که زنان در مشاوره گرفتن و پیدا کردن راه حل از مردان به شدت متمایزتر هستند و این خود دلیل دیگری است که آن ها به طور تکاملی و زیستی سطح فشار روانی را با این اقدام به شدت کاهش می دهند در صورتی که مردان این گونه نیستند. همین جا مردان می توانند درک کنند که چرا همسران آن ها بیشتر با تلفن صحبت می کنند، بیشتر اصرار به مراجعه به پزشک و روانشناس دارند و در مجموع بیشتر در صدد کمک خواستن از متخصصان برای خروج از بحران هستند. خانم ها نیز بدانند که بیشتر استعداد تبدیل شدن این خصیصه ذاتی را به رفتاری وسواس گونه که برای هر مشکل کوچکی نیز از دیگران کمک بخواهند، دارند. پس هم مردان و هم زنان باید بیاموزند که نه مثل مردان باید بدون این که از کسی سوالی بکنند، ساعت ها به دنبال آدرس بگردند و نه مثل خانم ها بی توجه به تابلوها، دائم اصرار به پرسش داشته باشند.

نگرش های متفاوت برای احترام گذاشتن به همسر
زنان می خواهند مورد حمایت باشند و به این حمایت اهمیت می دهند. اگر زن حس کند از طرف همسرش مورد بی توجهی و بی مسئولیتی قرار گرفته، به شدت آزرده می شود و واکنش های عاطفی شدید نشان می دهد زیرا آنچه برای زن ها اهمیت دارد، آن است که حس کنند همسرشان به آنان احترام می گذارد، بی وقفه به آن ها توجه دارد و سلامت، شادابی و حتی تغییرات او برایش مهم است. خدمت به یکدیگر موضوعی است که در بحث حمایت و توجه خیلی مهم است. ازدواج در واقع نوعی خدمت رسانی متقابل بین همسران و فرزندان است. همسر شما در مقابل خدمتی که به وی می کنید عشق، احترام، توجه و محبت شما را دریافت می کند؛ برای مثال همه زنان سالم، برای مردان بیکار ولی پول دار اعتباری قائل نیستند و معمولا با آن ها مشکل دارند. علت این امر، درک نکردن و لمس نکردن قصد خدمت رسانی آن مرد به خودشان و خانواده است. زنان سالم برای یک مرد زحمت کش و ساعی ولی با درآمد معمولی اعتبار فوق العاده بیشتری قائل هستند، زیرا تلاش او را نشانه خواستن، عشق و توجه وحمایت از خود و فرزندانشان می دانند. متغیرهایی که نیازهای اصلی هر زن برای یک زندگی عاشقانه و زنانه است. در مقابل مردان به شدت منتظر دیدن و شنیدن رفتارهای عینی، کلامی و عاطفی زن هستند که هسته اصلی آن «احترام به غرور و جبروت مردانه» آن هاست. اگر می خواهید مردی را آزار دهید، تحقیرش کنید و غرورش را بشکنید و اگر هم می خواهید جوانی را مرد کنید، به او فرصت دهید و با احترام گذاشتن به حتی کارهای حداقلی وی، عزت نفس مردانه اش را شکل دهید. زنانی که با همسران خود مشکل دارند اگر قدری به گذشته رفتارهای خود دقت کنند، خواهند دید که هسته اصلی مشکلات با همسرشان این است که نقش یک مرد دیگر را در تقابل با مرد خود بازی کرده اند. در واقع آن ها خودشان مردشان را جنگ طلب کرده اند چون نقش یک مرد جنگجو را بازی کرده اند. نقش یک زن منعطف، پذیرنده و صلح جو را ایفا کنید تا تغییرات جالب و عجیبی را در همسر خود ببینید. ولی باید دانست مشکلات زوجین دلایل چندگانه دارد که تنها به دو مورد از اصلی ترین آن ها اشاره شد نه همه آن

*-روان شناس بالینی

روزنامه خراسان