5

بلایای طبیعی خطراتی هستند که هر لحظه جان جوامع بشری را مورد تهدید قرار می دهد. سالانه بسیاری از افراد در هنگام بروز بلایایی مانند زلزله جان خود را از دست می دهند. معمولا در این هنگام همه ی توجه ها بر روی نجات جان افراد زلزله دیده است …

در حالی که اکثر مردم در این گونه مواقع به یاری آسیب دیدگان می شتابند، اما پس از مدت کوتاهی اوضاع به روال عادل خود بازمی گردد و قربانیان واقعی زلزله که همان بازماندگان و نجات یافتگان از حادثه هستند فراموش می شوند.

تحقیقات متعدد متخصصان علوم پزشکی نشان می دهد تمامی کسانی که از زلزله ، سیل یا سایر حوادث غیرمترقبه جان سالم به در می برند تا مدتهای مدیدی بعد از آن دامنه وسیعی از عکس العمل های روانی را نشان می دهند.این علایم در گروهی از افراد شامل اضطراب ، نگرانی و خاطرات ناخوشایند است.در حالی که در عده ای دیگر این حالات بسیار شدیدتر بوده و منجر به بروز بیماری روانی می شود که استرس متعاقب حوادث (P.T.S.D) نامیده می شود.کودکان و نوجوانان که شاهد درگذشت اعضای خانواده و مرگ عزیزان در اثر این حوادث بوده اند، آمادگی فراوانی برای ابتلا به بیماری های روانی دارند. اگرچه بزرگسالان نیز از این قاعده مستثنا نیستند.

کسانی که چنین وقایع ناگواری را تجربه کرده اند نیازمند کمکهای فراوان متخصصان روانپزشکی هستند. ضربه روحی و روانی: از دیدگاه روان شناسی ضربه یا تروما به تجربه یا حادثه ای دردناک و شوک آور گفته می شود که دارای اثرات و عوارض روحی و جسمی است.

ضربه روانی عمدتا پاسخ طبیعی بدن به یک حادثه شدید است.متخصصان تاکید می کنند هر چه میزان و شدت مواجهه با واقعه ناگوار شدیدتر باشد، احتمال بروز آسیبهای روحی ناشی از آن شدیدتر است.به عنوان مثال در یک واقعه زلزله افرادی که اعضای خانواده خود را از دست داده و یا مجروح و بی خانمان می شوند، در معرض بیشترین مشکلات روانی متعاقب آن قرار دارند.

استرس و بیماری روانی متعاقب حوادث (P.T.S.D): این بیماری مشکل جدی و درازمدت ناشی از وقوع حوادث است.

علایم عمده این بیماری شامل کابوس های شبانه ، تداعی مکرر حادثه در ذهن بیمار، رفتار تهاجمی ، کاهش تمرکز، مشکلات در بروز احساسات و خواب نامنظم و غیرعادی است. میزان شیوع این بیماری در میان بازماندگان مصایب طبیعی مثل زلزله فراوان است. برای درمان این حالات وجود متخصصان مجرب روانپزشک ضروری است.

البته باید توجه داشت حساسیت افراد مختلف نسبت به ابتلا به این بیماری متفاوت بوده و به عواملی مثل شدت و میزان مواجهه با حادثه ، سابقه خانوادگی ابتلا به بیماری روانی ، میزان حمایت های اجتماعی از مصدومان متعاقب بروز حوادث ، بستگی دارد.

در این میان زنان و کودکان ، بیش از مردان مستعد ابتلا به حالات فوق هستند. افراد مبتلا، به روشهای خاص روان درمانی و داروهای بخصوص و گاهی نیز با استفاده از ترکیب هر ۲ روش معالجه می شوند.

یکی از اشکال روان درمانی C.B.T نامیده می شود. در این روش بیمار فرا می گیرد که بر افسردگی و ترس خود غلبه کرده و افکاری مثل امکان مجدد وقوع حادثه را از خود دور کند.

به عنوان مثال پزشک به بیمار کمک می کند که از مصیبت پنداری وقایع طبیعی و روزمره دوری کند. مثلا بیمار مطمئن می شود که وجود ابرهای تیره در آسمان الزاما به معنی بروز طوفان نخواهد بود.

دوره زمانی موردنیاز برای معالجه این بیماری بین ۶ تا ۱۲ هفته است. اما معالجه بسته به وضعیت بیمار می تواند طولانی تر باشد.یک متخصص روانپزشکی باتجربه در مواجهه با قربانیان حوادث و بازماندگان آنها بهترین شخصی است که می تواند به این گونه افراد کمک کند.

ضربه روحی در کودکان و نوجوانان: اگرچه حوادث ناگوار طبیعی تمام افراد را تحت تاثیر قرار می دهد، اما اثرات این شرایط بر کودکان و نوجوانان بسیار شدیدتر و قابل توجه است.این عکس العمل ها براساس سن افراد متفاوت است. در کودکان تا سن ۵ سالگی ، عکس العمل های مذکور شامل ترس از جدایی والدین از کودک ، گریه بی دلیل ، جیغ کشیدن ، بروز ترس در چهره کودک ، ترس از تاریکی ، شب ادراری و مکیدن انگشتان است.

در کودکان ۶ تا ۱۱ ساله بروز حالتهایی مثل کابوس شبانه ، بی خوابی ، ترس ، عدم تمایل به حضور در مدرسه و عدم تمرکز دیده می شود.

همچنین کودک از درد معده و یا دیگر بیماری هایی که هیچ گونه علایم ظاهری ندارند، شکایت دارد. این علایم در نوجوانان ۱۲ تا ۱۷ ساله شبیه بزرگسالان بوده و شامل افسردگی ، رفتارهای غیرطبیعی ، دوری از اجتماع و انزوا و کابوس های شبانه و بی خوابی است.نوجوانان و بزرگسالانی که از حادثه جان سالم به در می برند، به علت عدم توانایی کافی در نجات سایر اعضای خانواده ، احساس گناه و ناراحتی دایمی می کنند.کمک به بازماندگان : کمکهای اولیه و فوری به بازماندگان سوانح و حوادث طبیعی بسیار مهم و حیاتی است. متخصصان بهداشتی و روانپزشکان در این میان نقش مهمی ایفا می کنند.این حمایت های روانی باید از همان لحظه وقوع حادثه آغاز شود.

عمده ترین کارهایی که باید برای بازماندگان انجام شود، شامل موارد زیر است:

۱ حتی الامکان بازماندگان را از آسیبهای بیشتر محافظت کرده و از تماس آنها با شرایط ناگوار جلوگیری کنید.

۲ کودکان و نوجوانان آسیب دیده را از معرض تماس و تماشای غریبه ها و اخبار رسانه ها دور نگه دارید و آنها را از بازماندگان مجروح و مصدوم جدا کرده و در مکانی امن نگهداری کنید.

۳ افراد آسیب دیده تا زمانی که دچار ثبات جسمی و روحی نشده اند، نباید رها شوند. علایم آن شوک و اندوه شدید شامل هراس ، اضطراب ، حرفهای بی ربط و رفتارهای نابهنجار و غیرعادی است.

این گونه افراد را با رفتار و گفتار حاکی از همدردی همراهی کنید تا احساس آرامش داشته باشند. این رفتارها هرچند مختصر و کوتاه باشند، تاثیر فراوانی در شنونده خواهند داشت.

۴ کودک یا فرد مصدوم را تشویق کنید که احساس خود را بیان کند، بدون این که شما در مورد آن قضاوتی داشته باشید. سعی کنید شنونده خوبی برای بیان آلام و دردهای دیگران باشید.در پایان همواره به خاطر داشته باشید که زمان لازم برای بازگشت فرد آسیب دیده به زندگی طولانی بوده که در تمام این مدت نیازمند همراهی و همدلی همه مردم است.بعد از پایان هیجان اولیه و تثبیت اوضاع ، بازماندگان این گونه حوادث را که قربانیان واقعی به شمار می روند از یاد نبریم.