Mary-and-Kenneth-Hall-007

وقتی با سن بالا ازدواج می کنیم چه مشکلاتی پیش رویمان است با چه عوارضی مواجه خواهیم شد و تاثیرات منفی ازدواج در سنین بالا چگونه اند آینده این افراد چگونه رقم خواهد خورد توضیحات روانشناسان را در این باره جویا شدیم

انسان با پنج نیاز اساسی متولد می‌شود که عبارتند از نیاز به بقا، نیاز به عشق و عاطفه، نیاز به قدرت، نیاز به آزادی و نیاز به تفریح. به این دلیل به آنها نیازهای اساسی گفته می‌شوند که در ساختار ژنتیکی ما تعبیه شده‌اند. هر رفتاری که از تولد تا مرگ انتخاب می‌کنیم، به وسیله یک یا چند تا از این پنج نیاز برانگیخته می‌شود. معمولا وقتی یکی از این پنج نیاز ارضا می‌شود، احساس لذت می‌کنیم و وقتی در ارضای آنها با شکست مواجه می‌شویم، احساس درد و ناکامی خواهیم کرد.

نیاز به بقا اگرچه ضرورتا نیاز به غذا، سرپناه و ایمنی است اما بعد مهم دیگری هم دارد که اغلب باعث ازدواج می‌شود. بدون آنکه آگاه باشیم، برخی از قوی‌ترین انگیزاننده‌های جنسی به همان اندازه که تحت‌تاثیر نیاز به عشقند، تحت‌تاثیر نیاز به بقای نوع هم هستند. از این روز طبیعی است که عدم توجه به ارضای نیازهای فطری و طبیعی انسان، باعث بروز مشکلات جسمانی و روانشناختی یا فردی و اجتماعی می‌شود.

متاسفانه به دلایل گوناگون سن ازدواج بالا رفته است و این مساله می‌تواند باعث ایجاد آسیب‌های فردی و اجتماعی و روانی شود. در گفت‌وگویی که با نسرین ابراهیم‌زاده، زوج‌درمانگر و کارشناس ارشد روانشناسی عمومی داشته‌ایم نظر ایشان را درخصوص این آسیب‌ها جویا شدیم.

آسیب‌های بالا رفتن سن ازدواج 
ازدواج اهداف زیادی را دربردارد و از ابعاد گوناگون مورد توجه است. یکی از مواردی که با ازدواج می‌توان به آن دست یافت حصول آرامش روانی و رفع نیاز غریزی جنسی است. این امور آنقدر حائز اهمیت است که در تمام جوامع بشری برای ازدواج ارزش خاصی قائل شده‌اند، طوری که در هر جامعه‌ای با توجه به ارزش‌ها و معیارهای فرهنگی آن جامعه برای این امر قوانین و رسومات خاصی در نظر گرفته شده و این نشانه اهمیت دادن به این مقوله است.

ازدواج باعث ایجاد اعتماد و حمایت و امنیت روانی در فرد می‌شود و نیازهای عاطفی و فطری انسان را برآورده می‌کند. دست یافتن به امنیت روانی نیز منجر به شکل‌گیری شخصیت فردی و اجتماعی و همچنین افزایش مهارت‌ها و انگیزه‌های تلاش و در نتیجه تولید علم و ثروت می‌شود.

شیوع مشکلات روانی
متاسفانه در حال حاضر سن ازدواج در کشور افزایش یافته و این درحالی است که همانطور که ازدواج در سنین پایین می‌تواند مشکلات خاصی را به همراه داشته باشد، ازدواج در سنین بالا نیز باعث بروز مشکلاتی در زمینه‌های مختلف می‌شود. طبیعی است که اگر انسانی این نیاز فطری را در خود سرکوب کند، باعث ایجاد مشکلات روانی خواهد بود که به اشکال مختلف مثل احساس ناکامی، پرخاشگری، پوچی، بلاتکلیفی، طغیانگری و در مواردی تمایل به خودکشی نمود خواهند داشت. همچنین گرایش به مصرف مواد نیز در افراد مجرد بیشتر است.

افزایش روابط نامشروع 
از طرفی اگر فرد دچار مهارگسیختگی شود و نیاز جنسی خود را خارج از روابط زناشویی ارضا کند، آسیب‌های فردی و اجتماعی زیادی را برای خود و جامعه‌اش رقم خواهد زد. از جمله افزایش روابط نامشروع. این امر گاهی همراه با احساس گناه هم خواهد بود و فرد را آزار می‌دهد. علاوه بر این، افزایش بی‌بندوباری و بزهکاری، همجنس‌گرایی و انحرافات جنسی، خودارضایی، تنوع طلبی جنسی نیز باعث عدم ارضای روحی فرد می‌شود.

متزلزل شدن بنیان خانواده
درنتیجه گرایش‌های جنسی نادرست و خیال‌پردازی‌های شهوانی و تجاوز به عنف و… بنیان خانواده متزلزل می‌شود که می‌توان پیش‌بینی کرد در چنین شرایطی جامعه به کجا خواهد رسید!

کاهش حس مسئولیت‌پذیری
ضمن اینکه با بالا رفتن سن ازدواج، افراد دیرتر مسئولیت‌پذیری‌های فردی و اجتماعی را متقبل می‌شوند که این امر نیز در حوزه‌های کار و اشتغال و درآمدزایی جامعه تاثیر خواهد داشت.

عدم تربیت صحیح فرزندان
و در نهایت باید گفت با توجه به اینکه با افزایش سن ازدواج، شکاف عمیقی از لحاظ درک و تفاهم، بین والدین و فرزندان به وجود می‌آید، این مسئله می‌تواند در تربیت فرزندان و آینده آنها تاثیر بسزایی داشته باشد. وقتی سن والدین بالا باشد، حوصله و توان و انرژی کافی برای تربیت فرزندان کمتر خواهد بود که این باعث ایجاد سبک فرزندپروری نامناسب در یک اجتماع خواهد شد و عواقب ناخوشایند زیادی را در پی خواهد داشت. امید است که موانع و عواملی که باعث اجتناب جوانان از ازدواج می‌شود برطرف شده تا شاهد سلامت روان جامعه باشیم.