16

یکی از بیماری های نادر روانی ، بیماری از روان گسیختگی یا همان اسکیزوفرنی است. بسیاری از این افراد به پزشک مراجعه کرده و در مورد روابط اجتماعی خود سوال می پرسند. یکی از سوالاتی که از پزشکان پرسیده می شود ، در رابطه با ازدواج این افراد است.

خانواده بیمار دغدغه های متعددی دارد:

آیا پس از فوت والدین كسی هست كه از بیمار مراقبت كند؟

آیا می شود با ازدواج، بیماری را درمان و یا متوقف كرد؟

آیا تأمین نیاز جنسی بیمار در بهبودی وی مؤثر است؟

آیا مجرد بودن باعث بیماری او شده است؟

بیمار نیز اشتغالات فراوان درخصوص ازدواج دارد:

والدین و آشنایان خیلی اصرار به ازدواج من دارند. نمی دانم اقدام كنم یا نه ؟

آیا ازدواج برای وضعیت روانی من مفید است؟

فكر ازدواج من را نگران می كند ؛ آیا این نگرانی به حالم مضر است؟

دلم می خواهد ازدواج كنم آیا كسی حاضر است همسر من شود؟

آیا این بیماری مانعی برای ازدواج من هست؟

در این مقاله ی مختصر ، سعی می شود به ابهامات فوق پرداخته شده و در حد امكان راهكارهای عملی به بیماران و خانواده آنها ارائه شود. ابهامات بیشتر را می توانید از متخصصین و پزشك معالج خود جویا شوید.

قدم اول: برای یافتن پاسخ سؤالات خود ابتدا بهتر است مهمترین ابهام خود و یا بیمار خود را روشن كنید. در این جا سه حالت اساسی طرح می شود:

حالت ۱: بیمار قصد دارد بچه دار شود و مانند سایر افراد جامعه خانواده تشكیل دهد.

حالت۲: نیاز جنسی ، مهمترین مشكل بیمار است ولی او قصد تشكیل خانواده مجزا را ندارد.

حالت۳: بیمار قصد ازدواج ندارد ولی پدر و مادر برای تأمین مراقبت از بیمار برای سال های آینده قصد دارند او را متأهل كنند.

قدم دوم: برای این كه بدانیم فرزند بیمارما در كدام یك از حالات فوق قرار دارد توصیه می شود:

۱ با بیمار درخصوص ازدواج گفتگو كنید.

۲ با بیمار تا حد امكان روشن و شفاف صحبت كنید.

۳ سعی نكنید دریكی دو جلسه به نتیجه برسید، می توانید موضوع گفتگو را باز گذاشته و تا حصول نتیجه به مذاكره خود ادامه دهید.

۴ گفتگو را به صحنه ی بحث و بگو مگو نكشانید.

۵ سعی نكنید چیزی را به بیمار تحمیل كنید.

۶ صحبت و مذاكره در مورد ازدواج معمولاً با خجالت و رودربایستی همراه است، ولی بهتر است گام به گام ، مذاكرات شفاف تر شود.

۷ مذاكره در خصوص ازدواج، خصوصی و بدون حضور سایر اعضا خانواده و فرزندان باشد.

۸ حتماً لازم است به مكنونات قلبی بیمار پی ببرید و در گرفتن پاسخ و اخذ تصمیم عجله نكرده و فقط به پاسخ بله یا خیر از سوی بیمار اكتفا نكنید.

قدم سوم: پس از این كه خود را ( یا بیمار خود را) در یكی از حالات سه گانه قدم اول طبقه بندی نمودید، بهتر است به شرایط و مقدمات هریك از آنها توجه كنید:

حالت اول: آیا بیمار تمایل به داشتن بچه و تشكیل خانواده دارد؟

خوشبختانه در عصر حاضر با اقدامات درمانی مؤثر و در دسترس بودن داروهای بهتر، كم عارضه تر و مؤثرتر بسیاری از بیماران روان گسیخته مانند سایرشهروندان می توانند زندگی نسبتاً معمولی داشته باشند.

ازدواج برای بیماران منافع زیادی به همراه دارد مانند:

۱ ارضای نیازهای عاطفی.

۲ تشكیل خانواده و ایجاد حمایت خانوادگی.

۳ تأمین مراقبت بیشترتوسط همسر و فرزندان بیمار.

۴ ارضای نیاز جنسی.

برای ازدواج بهتر است شرا یط زیر رعایت شود:

الف همسر بیمار از بیماری وی اطلاعات لازم را داشته باشد.

ب در مورد ابهامات و طول بیماری آگاهی یابد.

ج به سؤالات همسر آینده بیمار با متانت و بدون مخفی كاری پاسخ داده شود. در صورت لزوم همسر آینده بیمار می تواند با اجازه بیمار ، نزد پزشك معالج رفته و اطلاعات لازم در حد آگاهی های لازم برای خود كسب نماید.

بدین ترتیب برای انتخاب همسر برای بیمار مبتلا به بیماری روان گسیختگی بهتر است:

۱ از بلند پروازی اجتناب كنیم.

۲ تأمین نیازهای اولیه واساسی بیمار از جمله كسب حمایت خانوادگی و تأمین نیاز عاطفی او، را در اولویت قرار دهیم ، نه طبقه بندی اقتصادی – اجتماعی همسر آینده بیمار را.

مواردی كه با رعایت شرایط فوق ، پیوند ازدواج بر قرار می شود، زندگی موفقی برپا شده و در سیر درمان و بهبودی بیمار نیز نقش مؤثر و بسیار مفیدی دارد. در غیر این صورت باید منتظر بروز اختلافات بعدی و خانوادگی بود برای بیمار مسموم كننده بوده و می تواند به عود و یا تشدید بیماری منجر گردد.

خانواده بیمار توجه كنند كه حتی پس از ازدواج، حمایت های خود را از بیمار دریغ نكنند و حتی همسر بیمار را برای ایفای بهتر نقش خود از حمایت و محبت دو چندان خود برخوردار سازند، چرا كه حمایت مضاعف ازهمسر بیمار باعث حمایت بیشتر از خود بیمار خواهد شد.

حالت دوم: بیمار فقط نظر به ارضای نیاز جنسی دارد و نه تشكیل خانواده.

دراین صورت بهتراست بدانیم تنها راه تأمین ارضای جنسی برقراری ازدواج دائم نیست، بهتراست راه حل های دیگر را نیز مورد بررسی قرار دهیم.

در صورت ازدواج دائم، پیش از ازدواج ، نظر هر دو طرف را در مورد زندگی مشترك بدون فرزند جویا شویم.

حالت سوم : بیمار تمایل به تشكیل خانواده ندارد و میل جنسی او نیز به حدی نیست كه وی را به ازدواج ترغیب كند.

در این صورت بهتر است بدانیم فعالیت های بسیاری در جامعه وجود دارد كه اشتغال به آن در روند بهبودی بیمار و بازتوانی روانی وی نقش بسیار مؤثر و مفیدی دارد.

به یاد داشته باشیم بسیاری از افراد سالم جامعه كه مبتلا به هیچ گونه بیماری عصبی روانی نیستند، به دلایلی مجرد باقی مانده اند ولی نقش اجتماعی خود را به خوبی ایفا می كنند. به هرحال ازدواج نكردن بن بستی برای زندگی نیست.

راههای قانونی و سنتی متعددی را می توان برای مراقبت و حضانت از بیمار پیدا نمود.

در خصوص ازدواج ، نگرش های متعددی در میان مردم وجود دارد كه بعضاً سازنده و مفید نیستند.

۱ ازدواج باعث درمان بیمار مبتلا به اسكیزوفرنیا می شود.

بهتر است بدانیم اگر نكته ها و گفتگو های حالت اول رعایت شود البته كه می توانند مفید و مؤثر باشد. در غیر این صورت نتایج مضر نیز در پی خواهد داشت.

۲ ازدواج برای هر دختر یا پسر جوانی با استرس و نگرانی توأم است. اگر این نگرانی ها از قبل چاره اندیشی نشده باشند برای سلامت روانی بیمار مضر است.

مسئولیت پذیری، كسب در آمد بیشتر و اداره خانواده از مواردی هستند كه بهتر است از پیش چاره اندیشی شده باشند.

فشار نیاز جنسی ارضا نشده، علت بیماری روان گسیختگی نیست.

ازدواج یك سنت ایرانی و اسلامی است. اگر شرایط حالت اول تامین شود البته كه پیروی از سنت مفید است ، درغیر این صورت الزام و اجباری درآن نیست.

در پایان بهتراست اضافه شود كه در بین حالات و شرایط فوق نكته سنجی و ظریف اندیشی فراوان وجود دارد كه نیاز به مشورت و پیدا كردن راهكارهای مناسب خود را دارد. الگوی مطرح شده در این مقاله را بهتر است به عنوان یك ساختار و چارچوب فكری كه بتواند به نحوه ی اندیشیدن ما درخصوص ازدواج جهت دهد نگریست نه به عنوان راه عملی برای ازدواج.