male-doctor

آیا توجه کرده‌اید که با این مدلی که در کشور برنامه‌های پزشکی ساخته می‌شود و پزشکان نامی و بانفوذ در برنامه‌های گوناگون با زیرنویس نام و تخصص، به توضیح بیماری‌های مختلف در زمینه تخصص خود، ‌مانند کلاس درس می‌پردازند، چه میزان نگرانی در آحاد جامعه شکل گرفته و چگونه انبوه مخاطبانی، ترسیده از بیماری فوق، راهی مطب پزشکان می‌شوند؟ این روش از کجا الگوبرداری شده و کدام کارشناس خبره علوم رسانه، آن را تأیید کرده است؟ که والله‌العظیم، شبکه‌های ماهواره‌ای که فقط هدف مالی دارند، نیز این‌گونه نمی‌کنند؛ چه برسد به رسانه ملی و بیت‌المال. چرا با این برنامه‌های غیر‌کارشناسی‌شده و بی‌توجهی به نظرات کارشناسان خبره در علوم رسانه، باعث به‌هم‌خوردن اعتمادبه‌نفس مردم نسبت به سلامتی خود شده و سرعتی بیشتر به تداوم چرخه معیوب سیستم درمانی می‌دهید؟

به گزارش سلامت نیوز به نقل از روزنامه شرق، ما پزشکان مفتخریم به صاحب علم‌الا‌بدان‌بودن که هم‌سنگ علم‌الادیان گفته شده. در فرهنگ ما، انتظار نوعی حکمت و معرفت در جامعه پزشکی، مقبول افتاده و این رشته آن‌چنان قداستی دارد که دیگران حق دارند بهترین‌ها را از ما طلب کنند و کمترین خطایی را برنتابند. حتی بر سر ما فریاد بزنند و از سر استیصال انتظار معجزه داشته باشند. حتی اقلیتی ناچیز با میلیاردها ثروت، حق دارند بر ما بتازند و تهمت مال‌اندوزی زنند و صدها برابر آن ویزیت را هزینه تفریحات یک‌ساعته خود کنند و نُقل محفلشان هم پول‌پرستی پزشکان باشد. آری؛ حتی آنها نیز حق دارند و انتظاری بزرگ از این رشته و صاحبان آن، در فرهنگ ما نهادینه شده است. بر جای حکما تکیه‌زدن، بهایی دارد. چون همیشه حق با بیمار است، نباید گله‌ای کرد؛ حتی اگر من و امثال من، پس از سال‌ها طبابت، هنوز در هزینه‌های زندگی خود مانده باشیم. نباید گله‌ای کرد؛ حتی اگر با سیلی، صورت خود را سرخ نگاه داریم ‌که سرِ خود فراز نگه داشته و به حضور در میدان علم و هنر بر خود می‌بالیم و در مقابل زراندوزان، گردن بالا گرفته و چه‌ زیبا با ضعیفان، بدون دریافت ویزیت، می‌گوییم و می‌خندیم و گریستن آغاز می‌کنیم. کدام حرفه‌ای این‌چنین مفتخر است؟

از جمعیت تقریبا صد‌هزار نفری ما، حدودا کمتر از ١٠ درصد هم نیستند که با مردم درست رفتار نمی‌کنند و اکثر ما، چوب بی‌کفایتی اخلاقی و گاهی علمی آنها را به جان خریده‌ایم و در جایی که حتی در کشورهای جنوبی ما، با بهترین امکانات مالی و رفاهی، آرزوی همکاری با ما را دارند، با همه سختی‌های معیشتی، با افتخار تمام در کشور خود زندگی کرده و سربلندیم. حرف بسیار است. آری می‌شود فوتبالیست نبود ولی فوتبال را فهمید. می‌شود دانشمند نبود ولی ارزش یک کار علمی را درک کرد. می‌شود پهلوان نبود ولی پهلوانان را شناخت؛ و می‌شود پزشک نبود، ولی پزشک خوب و مردم‌دار و اخلاق‌مدار را شناسایی کرد و نقدشان کرد.

اینجا روی سخنم با همکارانی است که در کمال تعجب می‌گویند: چرا مردم درباره ما قضاوت می‌کنند؟ مگر مردم پزشکی می‌دانند؟ این چه سخن سخیفی است؟ وجدان عمومی و خرد جمعی، همین است. مردم عزیز ما می‌فهمند و فرق پزشک خوب را از دیگری تشخیص می‌دهند. مردم که به قول شما، پزشکی نمی‌دانند، قطعا روش درمانی «الف» یا «ب» را نقد نمی‌کنند. آنها نتیجه را می‌بینند و رفتارهای ما را رصد و نقد می‌کنند. وقتی که با مردم رابطه خوبی برقرار باشد و با احترام با آنها صحبت شود و برایشان وقت گذاشته شود و با دقت و حوصله، روش‌های تشخیص و درمانی برای ایشان توضیح داده شود، آنجاست که اگر نقدی باشد، به نفع پزشکان بوده و در بالاترین جایگاه در جامعه، خواهند نشست. ولی آیا ما این‌گونه‌ایم؟ چه تعداد از ما خود را از قافله سرمایه‌داران و تجار محترم کشور جدا کرده است؟ ما را با آنها چه‌کار، که در مسابقه‌ای بی‌پایان، وارد شده و اعداد و ارقام شماره می‌کنیم؟ این هدف اصلی ما بود وقتی که طب را آغاز کردیم؟ در کجای دنیا یک طبیب خود را با بازرگانان مقایسه می‌کند که ما این‌گونه الگوبرداری کرده‌ایم؟ تعرفه‌ها ناعادلانه است؟ تعرفه‌ای که تنها محل درآمد اکثریت قریب‌به‌اتفاق این قشر عظیم است. آری.

ناعادلانه است. همه می‌دانیم. اما آیا راه درست، برای جبران آن، انجام روش‌های متداول فعلی است؟ که آنگاه، دردمندی که اتفاقا دست به قلم هم دارد یا تریبونی برای سخن‌گفتن، این‌گونه همه ما را به یک چوب بنوازد؟ آری جامعه ما پویا و هوشمند است. همه می‌دانند ولی گاها سخن نمی‌گویند. بارها و بارها، همه ما گلایه‌های بیماران را از بی‌حوصلگی پزشکان و بی‌اخلاقی‌هایشان شنیده‌ایم که پول را مقدم بر جان مریض خود می‌دانند. آیا نمی‌شود مدیریت مطب و بیمارستان را اصلاح و تعداد محدودی بیمار را ویزیت کرد؟ و بیماران اضافی را با روی خوش و بادقت، به همکاران و مراکز دیگر ارجاع داد؟ سال‌هاست به همه بیمارانی که از موارد گفته شده گله‌مند هستند، توصیه می‌کنیم: در هر مرکز درمانی و مطبی که بودید و پزشک، وقت و احترام لازم را برای شما منظور نکرد، با برخوردی انسانی، اجازه و افتخار تشخیص و درمان را از او سلب کنید. مردم ما چرا این‌گونه نمی‌کنند؟ از چه چیزی می‌هراسند؟

پس بدانیم از ماست که برماست. هم‌وطنان عزیزم شما هم وظیفه‌ای دارید. همکاری گفته است: مردم چون سیستم سلامت را نمی‌شناسند، پزشک را نقد می‌کنند. آیا اینجا تقصیری بر مردم وارد است؟ خود من و شما برای اصلاح این سیستم چه کرده‌ایم؟ چقدر پافشاری کرده‌ایم؟ و پس از مدتی، خود نیز، متأسفانه، قسمتی از این چرخه معیوب شده‌ایم. کجا سراغ داریم که پزشکان پردرآمد و نامی، به حمایت از سایر پزشکان کم‌درآمد، سخنرانی و برنامه‌ریزی کنند؟ یا درد پرستاران را دریابند؟ و در کجای دنیا این‌همه اختلاف شدید در درآمد گروهی پزشکی گزارش می‌شود؟ چگونه ممکن است پزشکان عمومی و متخصصان داخلی و اطفال و عفونی و… پرستاران عزیز که بیشترین بار درمانی کشور را برعهده دارند، حداکثر در بهترین شرایط هم، شرمنده خانواده خود شوند و آنگاه افراد دیگری به کمتر از چند صد‌ میلیون و‌ میلیارد هم راضی نباشند و شانه‌به‌شانه تجاوز گفته شده پیش بروند؟

دردناک است. به‌ویژه وقتی یک پزشک اینها را بگوید. آری کارد دیگر به استخوان رسیده و اتفاقا اینجا دیگر، چاقو دسته خود را هم می‌برد.
آنگاه انتظار داریم ما را نقد نکنند، چون پزشک نیستند؟ حق نقد ندارند! چون به ما بی‌حرمتی می‌شود؟ آری همکارانم، حق با مردم است. با اینکه اکثر ما مظلوم واقع شده‌ایم، ولی کلا بد عمل کرده‌ایم و جامعه به ما بدبین شده است. وقتی خودمان، پیگیر نقایص سیستم خود نباشیم، ‌جامعه و روزگار با بی‌رحمی، تروخشک را با هم می‌سوزاند.

بنده حقوق‌دان نیستم؛ ولی این را می‌دانم که خطاهای انجام‌شده در هر صنفی، با سازوکارهای خاصی که قانون‌گذار مشخص کرده، ابتدا در محکمه تخصصی آن صنف بررسی می‌شود. برای مثال اگر یک وکیل توانایی دفاع از حقوق موکل خود را نداشته باشد و همه ‌چیز او و خانواده‌اش را بر باد دهد، آیا در دادگاه‌های عمومی، باید پاسخ‌گوی شکایت موکل خود باشد؟ یا قاعدتا با سازوکارهای مشخص‌شده قانونی، در دادگاه‌های خاص صنف وکلا، این شکایت پیگیری می‌شود؟ از طرف دیگر، اگر یک پزشک در جامعه، جرمی را مرتکب شود، آیا او را به سازمان نظام‌پزشکی ارجاع می‌دهند؟ خیر، بلکه او هم مثل همه مردم عادی و طبق قانون، در دادگاه‌های عمومی حاضر و محاکمه خواهد شد؛ اما درباره آن محکمه‌های خودمانی در سازمان نظام‌پزشکی که متهم به ساده‌انگاری و مدارا شده‌اند، به وسیله ضابطان، به عرض می‌رسانم که در آن سازمان، برای حفظ حقوق بیماران، چنان برخوردهای تند و جدی‌ای صورت می‌گیرد که پزشک آرزو می‌کند که ‌ای‌ کاش در دادگاه‌های عادی محاکمه می‌شد و به زندان فرستاده می‌شد. نگران نباشید جناب وکیل، در اکثر موارد، ضمن توبیخ و دیگر روش‌های اعمال قانون، چنان آن پزشک به دلیل خطای انجام‌شده سرزنش می‌شود که تا پایان عمر، آن لحظات سخت و دردناک را فراموش نکرده و هرگز هوس تکرار خطا به ذهن او خطور نخواهد کرد. حال اگر استثنائی وجود داشته که جناب‌عالی خبر دارید، درباره آن نظری نداشته و ندارم؛ پس به قول بزرگی که به‌تازگی فرموده بودند که سکوت عاقلانه از طلا هم ارزشمندتر است، آب را بیشتر گل‌آلود نکنیم و حرمت خود و دیگران را حفظ کنیم.

و کلامی دیگر با مسئولان رسانه ملی: آیا توجه کرده‌اید که با این مدلی که در کشور برنامه‌های پزشکی ساخته می‌شود و پزشکان نامی و بانفوذ در برنامه‌های گوناگون با زیرنویس نام و تخصص، به توضیح بیماری‌های مختلف در زمینه تخصص خود، ‌مانند کلاس درس می‌پردازند، چه میزان نگرانی در آحاد جامعه شکل گرفته و چگونه انبوه مخاطبانی، ترسیده از بیماری فوق، راهی مطب پزشکان می‌شوند؟ این روش از کجا الگوبرداری شده و کدام کارشناس خبره علوم رسانه، آن را تأیید کرده است؟ که والله‌العظیم، شبکه‌های ماهواره‌ای که فقط هدف مالی دارند، نیز این‌گونه نمی‌کنند؛ چه برسد به رسانه ملی و بیت‌المال. چرا با این برنامه‌های غیر‌کارشناسی‌شده و بی‌توجهی به نظرات کارشناسان خبره در علوم رسانه، باعث به‌هم‌خوردن اعتمادبه‌نفس مردم نسبت به سلامتی خود شده و سرعتی بیشتر به تداوم چرخه معیوب سیستم درمانی می‌دهید؟
salamatnews.com