14

امروزه یکی از مهم ترین موضوعاتی که بسیاری از متخصصان بر روی آن تحقیق و بررسی انجام می دهند ، بیش فعالی کودک است. شما می توانید با جستجو در سایت ، مطالب بیشتری در این رابطه بخوانید ، یکی از مهم ترین موضوعات در رابطه با این اختلال ، برخورد پدر و مادر با کودک است.

در جهان امروز بسیاری از بیماری های اختلال رفتاری مانند بیش فعالی (ADHD) در نخستین سال های کودکی، یک معضل اجتماعی محسوب می شود زیرا برخی از این کودکان علاوه بر این که از بدو تولد با گریه و حرکات ناموزون باعث سردرگمی والدین و پزشکان می شوند، مشکلاتی از قبیل عدم کنترل گردن از ابتدای تحرک نیز دارند.

 

در چنین مواقعی اگر پزشک متخصص تجربه کافی از مسائل تکاملی داشته باشد، می تواند حتی از سن شش ماهگی تا دو سالگی مشکوک به این اختلال شود.

 

همچنین والدین نیز می توانند با مشاهده افزایش تحرکات بی هدف کودکان شان در شناسایی این اختلال به پزشکان کمک کنند.

 

اصولا علائم ظاهری این اختلال از سن حدود دو تا سه سالگی براحتی برای هر شخصی قابل تشخیص است زیرا در این سنین است که حرکات بی هدف، نامربوط و بی اختیار در این کودکان مشاهده و از این سنین است که برچسب بیش فعالی به این کودکان زده می شود، اما سوالی که بیشتر ذهن ها را متوجه خود می کند، این است که چرا برخی کودکان دچار اختلال بیش فعالی می شوند؟ مگر در مغز این افراد چه حوادثی اتفاق افتاده است که آنان را مبتلا به این عارضه کرده و کنترل حرکات را از دستان آنان خارج می کند؟ از همه مهم تر چرا این نوع اختلال رفتاری، یک معضل جدی اجتماعی محسوب می شود؟

 

معمولا اختلال بیش فعالی بنابر دلایل متعددی مانند مسائل ژنتیکی و مشکلات صدمات مغزی همچون عفونت های مغزی و نارسایی تکاملی مغزی (تولد زود هنگام نوزاد در ۳۷ هفته و وزن کمتر از ۲۵۰۰ گرم) به وجود می آید. هر چه این نارسایی ها بیشتر باشد، امکان اختلال اشکالات رفتاری بیشتر می شود.

 

بتازگی مستندات قوی علمی با به کارگیری مانیتورهای مختلف در سنین کودکی بویژه زیر سه سال نشان داده اند که ساختار مرحله به مرحله توجه و تمرکز این کودکان به وسیله کاربرد زودرس تصویرهای مجازی به هم ریخته می شود یعنی هنوز ساختار دید اجسام واقعی برای مغز این کودکان شکل نگرفته است.

 

این کودکان با به کارگیری مانیتورهای گوناگون، این اجسام را از طریق صفحه های مانیتور (تلویزیون، کامپیوتر و موبایل) مشاهده می کنند. به باور آنها این اجسام مجازی بصورت واقعی دیده می شوند.

 

مشخصه های یک کودک بیش فعال

 

بیش فعالی دو جزء اصلی دارد. یک جزء آن اشکال در توجه و تمرکز و جزء دوم آن به صورت تحرکات بیش از حد است.

 

بیش فعالی بر حسب شدت آن به انواع مختلف تقسیم می شود. با وجود این که مساله مشکلات توجه و تمرکز، موجب صدمات تحصیلی و رفتاری می شود، نوع پرتحرکی این عارضه بیش از همه در جامعه ملموس تر و مشهود است.

 

برای فهم بهتر پرتحرکی و ارتباط آن با اشکالات تمرکز، بهتر است ابتدا به فرآیند اشکالات سیستم مغزی، نخاعی به زبان ساده پرداخته شود.

 

به طور فرضی نیمکره های مغز را از وسط پیشانی تا انتهای پشت سر به صورت باز شده مجسم و هر نیمکره را به شکل یک پله هندوانه تشبیه می کنیم.

 

اگر این هندوانه را از ناحیه پوست و خارج آن بنگریم، در وسط قسمت پوست خارجی این نیمکره (هندوانه فرضی) شیاری وجود دارد.این شیار باز نیم پله هندوانه را تقریبا به دو جزء تقسیم می کند که به آن شیار مرکزی گفته می شود.

 

اطراف این شیار دو شکنج وجود دارد؛ قسمت عقبی را منطقه اولیه و اصلی حسی و قسمت جلویی آن را منطقه حرکتی می گویند. این مناطق مسوول اولیه انجام اعمال حسی و حرکت هستند.

 

پیام های تمام حس های بدن، سر و صورت ابتدا به مراکز اصلی و اولیه حسی می رسد و پس از آن هر گاه حرکتی انجام بگیرد این دو منطقه ناحیه اصلی مسوول اجرای حرکات می شوند.

 

در شرایطی که حرکات با کنترل کامل انجام شود، منطقه ای زیر نیمکره های مغز، درست بالای ساقه مغز وجود دارد که دارای پنج منطقه تجمع عصبی (هسته های قاعده ای مغز ) است.

 

بین این هسته ها ارتباط بسیار پیچیده و متنوعی وجود دارد که با واسطه های شیمیایی متعدد، این ارتباط کنترلی را شکل می دهند. در مجموع اعمال اولیه آنها کنترل اعمال حرکتی، احساسی و شناختی است.

 

در مرحله اول، این منطقه دستور می دهد اعمال حرکتی چگونه انجام شده و از نظر بار احساسی، شناختی و عمل حرکتی در چه حدود و میزانی اجرا شود.

 

افرادی که این منطقه شان خوب کنترل نمی شود، معمولا در حرف زدن، مقدار صحبت کردن و نوع صحبت کردن، کنترل کمی داشته یا اصلا کنترلی ندارند.

 

در عمل حرکتی، عملکرد کورتکس فرد به حد مناسب کنترل می شود. مثلا یک بسکتبالیست یا یک والیبالیست زمانی می تواند به قهرمانی برسد که علاوه بر مهارت بازی به چگونگی و نوع حرکات دست و پای خود نیز کنترل کاملی داشته باشد.

 

گاهی هنگام بازی، بعضی بازیکنان اعمال و حرکات هنرمندانه اجرا می کنند که این اعمال ظریف و کنترل شده آنها به وسیله این هسته ها انجام می شود.

 

دیده می شود کودکان بیش فعال در اجرای اولیه این کنترل اشکال دارند. کنترل این قسمت باید در دو تا چهار سال اولیه عمر شکل بگیرد بنابراین لازم است در این سن برنامه توانبخشی کنترل اعمال اولیه حرکتی شکل گیرد.

 

پس از این دو ناحیه و هسته های قاعده ای مغز، جلوی قسمت اولیه منطقه حرکتی، منطقه ثانویه حرکتی (مسوول چگونگی انجام حرکات مختلف) و جلوتر از آن نیز منطقه تفکری حرکت قرار دارد.

 

در ناحیه تحتانی این منطقه، شکنجی (درست قسمت داخلی هندوانه فرضی) وجود دارد که به آن شکنج هلالی یا شیار «سینگولا» گفته می شود.

 

سمت جلویی آن دو ناحیه دارد که تعیین می کند انجام چه حرکتی خوب یا بد است.

 

تعادل عملکردی این دو ناحیه در عمق ناحیه تفکری حرکتی به هم می ریزد.

 

این کودکان نمی توانند اختلالات خوب یا بد را هنگام حرکت تشخیص دهند. لازم به ذکر است، این بدعملکردی حرکتی حتی در حرکات چشم نیز وجود دارد. این موضوع خود می تواند مزید بر ارتباط تنگانگ بیش فعالی با اختلال توجه و تمرکز باشد.

 

این کودکان درمان می شوند

 

ابتدا لازم است برای تکامل سیستم توجه و تمرکز کودک در سه ماهه اول زندگی، بوسیله نورهای سایه و روشن، سیستم اولیه نوری توجه و تمرکز کودک را تقویت کنیم. برای تحقق این کار ضروری است که سطح ساقه مغز در شرایط نور بسیار محدود و حتی تاریک قرار داده شود.

 

بخصوص با به کاربردن سیستم بینایی در فضای تاریک، این سیستم به مناسب ترین مسیر تکاملی توجه و تمرکز هدایت خواهد شد.

 

بعد ها این مسیر برای دیدن شکل حقیقی اجسام، سرعت و عمق به کار گرفته می شود. به همین دلیل لازم است سیستم بینایی شیرخوار در سه ماهه اول تحت بررسی قرار گیرد.

 

چنانچه از ابتدای تولد شیرخوار، سلول های مخصوص توجه و تمرکز بخوبی شکل نگیرد، پایه های اولیه دیدن برای توجه آنی و تمرکز فوری کودک مورد آسیب قرار خواهد گرفت.

 

در سنین بالاتر از سه سالگی ضرورت تکامل این سلول ها برای توجه و تمرکز و دیدن اجسام واقعی در بازی های کودکانه مشاهده می شود، اما با دیدن بازی های کامپیوتری، اجسام مجازی مانند بازی های مختلف جنگی و خشونت های مجازی داخل بازی به اشتباه در ذهن این کودکان واقعی جلوه داده می شود.

 

مستندات، تحقیقات علمی و یافته های روزافزون علم اعصاب کودکان نشان داده است که سیستم توجه و تمرکز کودکان محیط های شهری با قرارگرفتن زیر چراغ های پرنور و مشاهده صفحات مانیتوری از ابتدا دچار لطمه و صدمات شدید می شود بنابراین بهترین شرایط ارتقای تکامل اعصاب کودکان زیر سه و چهار سال، بازی با اجسام واقعی و قرارگرفتن در محیط تاریک است.

 

به همین دلیل دیده می شود سلول های تاریکی (سلول های استوانه ای) کودکان فقیر شهرستانی با وجود گرفتاری های متعدد والدین شان مانند فقر و کار زیاد و رسیدگی نکردن درست تربیتی و آموزش، صحیح تر شکل می گیرد زیرا سلول های این کودکان از شیرخوارگی با نور چراغ نفتی تکامل یافته و اکثرا برای دیدن اجسام و پیمودن راه های خشن و پرخاک و خاشاک و ناهموار مجبور بودند به دقت این سلول ها را به کار گیرند تا سنگی زیر پایشان گیر نکند که منجر به صدمه و شکستگی اندام آنان شود.

 

همچنین این کودکان در بازی های کودکانه خود از اجسام طبیعی مانند گل، خاک، شن، چوب و اشیای قابل دسترس استفاده کرده اند که در تکامل این سلول ها بسیار موثر است.

 

نقش توانبخشی در درمان

 

توانبخشی با درست کردن فرآیندهای حسی و تنظیم اعمال حرکتی و تعریف تمام اعضای بدن می تواند بمرور و بتدریج به توانمندی های قابل توجه برسد.

 

بعنوان مثال اگر کودک را در استخری قرار دهیم که نور استخر مختصر باشد و با او بازی کنیم، دیگر در کودک آن حالت جست و خیز و تحرکات بی هدف کمتر مشاهده می شود بلکه او بیشتر به شما و دست شما که برای او

به کار می گیرید، توجه می کند و به مرور متوجه بدن خود می شود و پس از آن با اختیار مغز، دست ها و پاهایش را به حرکت درمی آورد.

 

چنانچه از علوم اعصاب و تمرینات توانبخشی بخوبی استفاده شود، بتدریج توجه و تمرکز و اعمال حرکتی کودک طبق تصمیم گیری او انجام خواهد شد، اما اگر فرآیند غیرطبیعی (پاتولوژیک) ادامه یابد و کودک به شش یا هفت سالگی برسد، در آن صورت علاوه بر تثبیت اشکالات ذکرشده، اعمال و حرکات بی هدف چشم و دست و پا، در مخچه کودک سازمان و جایگاه خاص خود را پیدا می کند و اصطلاحا عادت او خواهد شد.

 

در این صورت اقدامات توانبخشی، هم به زمان بیشتری احتیاج دارد و هم نسبت به سنین پایین کم اثرتر خواهد شد.

 

علاوه بر آن، کودک از نظر احساس شناختی، آموزشی و حتی صحبت کردن نیز دچار اشکال می شود و به کلاس های متعددی نیاز پیدا خواهد کرد و مقدار بهبودی نیز بسیار مختصر و نامحسوس می شود بنابراین، بهترین زمان تاثیر توانبخشی روی کودکانی با اختلال رفتار، سنین پایین است؛ زمانی که حتی پزشکان نیز به طور مشکوک برچسب بیش فعالی را به کودکان می زنند.

 

آینده ای ناخوشایند در انتظار کودکان بیش فعال

 

در ابتدای شروع علائم اولیه، این کودکان افراد خانواده خود را آزار می دهند و با گذشت زمان اسباب زحمت اطرافیان و اقوام خود می شوند.

 

معمولا رفتار کودک بیش فعال غیرقابل کنترل است. به عنوان مثال ممکن است این کودک تمام ظروف شکستنی منزل را به صورت مستقیم یا غیرمستقیم از بین ببرد.

 

در حقیقت این کودکان متوجه این موضوع هستند که این وسایل برای استفاده خانواده لازم است، اما احتمال دارد زمانی که به ظرفی دست می زنند، در بین عمل حرکتی خود به فکر حرکتی دیگری باشند و بی اختیار آن ظرف را به زمین بیندازند.

 

در این شرایط است که با مقاومت و تذکر شدید والدین و اطرافیان مواجه می شوند و به دلیل این که قصد شکستن ظرف را نداشتند، از این برخوردهای والدین خود دلزده و ناراحت می شوند بنابراین ممکن است عکس العمل نامناسبی انجام دهند و حالت های غیرطبیعی به خود گیرند و به مرور در اثر تذکرها و گاهی تنبیه های مختلف، با همبازی های خود درگیر شوند به طوری که اعمال ضداجتماعی او به طور مشخصی قابل مشاهده باشد.

طبق آمار و مستندات کشورهایی مانند آمریکا، هم اکنون بیش از ۵۰ درصد نوجوانان زندانی جزو کودکان بیش فعال بوده اند.

طبق این نظریه، این کودکان ابتدا خواستار انجام خطایی نبوده اما با ملامت و سرزنش اطرافیان مواجه شده اند و بتدریج به علت انجام کارهای ناشایست مکرر از مدرسه اخراج شده و کار به مسائل و رفتارهای غیرقانونی کشیده شده است.

این مساله در کودکان با ضریب هوشی بالاتر بیشتر دیده می شود بنابراین در صورت درمان نکردن زودرس چنین کودکانی، از هر دو نفر آنها یک نفر می تواند به سمت کارهای غیرقانونی کشیده شود.