30

خرید کردن یکی از مسائل روزمره است ، این موضوع کاملا عادی است ، تا وقتی که حالت وسواسی پیدا نکرده باشد ، شاید شما نیز افرادی را دیده باشید که ساعت ها برای خرید یک وسیله ی کوچک زمان میگذارند. این اختلال یک تا شش درصد جامعه را در بر گرفته است.

خرید وسواسی حالتی است که در حدود یک تا شش درصد جمعیت کلی را در بر می گیرد و بیشتر در زنان مشاهده می شود.

مطالعات علت آن را عزت نفس پایین، اضطراب و نیاز به کاهش استرس دانسته اند. از نظر روانپزشکان این ناراحتی می تواند توأم با سایر اختلالات کنترل تکانه مثل جنون دزدی و اختلالات خلقی و وسواس باشد. شروع این اختلال معمولا از ۱۸سالگی است. با این حال بیماران تا دهه سوم یا چهارم یعنی زمانی که دچار مشکلات مالی جدی می شوند، در پی درمان برنمی آیند.

آنها معمولا چندین کارت اعتباری دارند و با آنها خرید می کنند. اکثرا مشکلات مالی دارند و دچار ورشکستگی می شوند. معمولا یک بدهی

۳۰ ۲۰ میلیون تومانی دارند. آنها ناگهان تمایل زیادی به خرید دارند با آنکه سعی در جلوگیری ناموفق از آن دارند آنها خرید وسواس گونه دارند و هیچ نیازی به کالایی که می خرند، ندارند. آنها به طور وسواسی به یک کالا مثل لباس یا اجناس تزیینی، وسایل آرایشی و… علاقه پیدا می کنند.

در این ناراحتی بیمار هیچ هدفی از خرید از جمله جلب توجه یا تنوع طلبی و برطرف کردن یک مشکل اساسی ندارد. بیمار با خرید، کاهش تنش و کاهش اضطراب پیدا می کند ولی پس از خرید احساس ندامت و پشیمانی می کند.

از آنجا که بیشترین مبتلایان، زن هستند، به خرید لباس و وسایل تزیینی علاقه زیادی دارند؛ مثلا ممکن است به علت علاقه به یک رنگ، ده ها نوع لباس یا مثلا کیف بخرند و هیچ کدام را هم استفاده نکنند. فرد مبتلا به وسواس خرید کردن نمی تواند در برابر اجبار پول خرج کردن مقاومت کند و در اغلب موارد بسیاری از لوازمی را که به آنها نیاز ندارد می خرد.

راهکارهای درمانی:

۱ به هیچ وجه در فردی که این کار را انجام می دهد، نباید احساس گناه به وجود آورد و او را مقصر دانست بلکه باید به آرامی سعی در تغییر دیدگاه او کرد. اجناس خریداری شده فرد را جمع کنید و مقابلش قرار دهید و درباره خریدهایی که کرده از او پاسخ بخواهید.

اگر ماهانه به او پول می دهید، پول را روزانه یا هفتگی در اختیارش بگذارید زیرا دادن پول زیاد باعث می شود یک باره کالاهای غیرضروری اش را تهیه کند. وقتی به خرید می رود، حتما یک نفر از قبیل خواهر یا مادر و… را همراهش بفرستید تا لااقل آنها بتوانند مدیریت خرید را به دست گیرند. گرچه افرادی که وسواس خرید دارند، اغلب سعی می کنند تنها به خرید بروند.

۲ باید به بیمار آموخت که رفتار اعتیادآمیز خود را با دقت زیرنظر بگیرد. مثلا به او بگویید: جدولی تهیه کنید و در آن تاریخ، دفعات انجام این رفتارها، مدت زمان صرف شده در هر بار، مقدار پولی که خرج کرده اید، احساسی که داشته اید، افرادی که در این رفتار با شما همراهی کرده اند و هر چیز دیگری را که فکر می کنید مرتبط است، ثبت کنید. هرچند روز یک بار جدول را مرور کنید و در آن به دنبال کشف الگو باشید.

مثلا ممکن است بتوانید بفهمید در چه ساعت هایی از روز بیشتر احتمال دارد او به رفتار اعتیادآمیز روی بیاورد یا چه احساسات، افراد یا مکان هایی بیشتر او را به سمت آن رفتار سوق می دهند.

سپس به او آموزش دهید که تا آنجا که ممکن است در مقابل خرید وسواسی مقاومت و اضطراب به وجود آمده را تحمل کند. این کار به تسلط آنها بر رفتارشان بسیار موثر است.

۳ برای تغییر الگوهایی که در جدول فرد کشف کرده اید، گام های سازنده بردارید. سعی کنید فعالیت جایگزینی برای او پیدا کنید تا وقتی میل پرداختن به رفتار اعتیادآمیز به سراغش آمد، حواس خودش را متوجه آن فعالیت جایگزین کند. باید سعی کنید فرد از شرایط و مکان هایی که رفتار اعتیادآمیزش را تحریک می کند، دور بماند.

در نهایت باید این را بدانید که این حالت یا علامت ممکن است ناشی از یک بیماری اعصاب و روان تشخیص داده نشده باشد (از جمله اختلال وسواسی یا اضطرابی یا اختلال دوقطبی یا حتی شدیدتر… .) و فرد باید از این لحاظ مورد بررسی دقیق روانپزشکی و روان شناسی قرار گیرد.