picsart_1477604353186
 عده زیادی از افراد هستند که عادت دارند در مواقعی که عصبی می شوند شروع به پرخوری و خوردن تنقلات مختلف می کنند. محققان این اعمال را نوعی اختلال روانی می دانند. این افراد افرادی بسیار مستعد در  زمینه چاقی هستند. در ادامه با دکتر سلام همراه باشید.

برخی افراد در مورد الگوهای غذا خوردن مشکل دارند و ممکن است دچار اختلالاتی شوند که در زمره اختلالات مربوط به خوردن دسته‌بندی می‌شود. پرخوری عصبی (بولیمیا)، بی‌اشتهایی عصبی (آنورکسیا) و اختلال پرخوری دوره‌ای (پرخوری وسواسی) ازجمله اختلالات مربوط به خوردن است.

افراد مبتلا به این اختلال دچار مشکل پرخوری هستند و پرخوری در این اختلال با افزایش اشتهای عادی متفاوت است. آنورکسیا و پرخوری عصبی در دختران شایع‌تر است، اما پرخوری دوره‌ای در دختران و پسران به طور یکسان شایع است.

هم پرخوری دوره‌ای و هم پرخوری عصبی با خوردن بسیار زیاد همراه است و فرد موقع خوردن، کنترل خود را از دست می‌دهد و در پرخوری عصبی افراد بعد از پرخوری، برای این که خود را از شر اضافه شدن وزنشان نجات دهند، خود را وادار به استفراغ کرده یا از داروهای ملین استفاده می‌کنند و به طور افراطی ورزش می‌کنند، اما افرادی که دچار پرخوری دوره‌ای هستند از بالا آوردن و داروهای ملین برای کنترل وزن خود استفاده نمی‌کنند و ممکن است برای حل مشکلشان رژیم بگیرند، اما رژیم آنها معمولا افراطی یا ناسالم است و تلاش آنها برای دنبال کردن روش‌های تغذیه سالم معمولا کوتاه مدت و ناموفق است.

علائم پرخوری وسواسی عبارتند از:

ـ غالبا مقدار بسیار زیادی غذا را به طور مکرر مصرف می‌کنند.
ـ حمله‌های خوردن بیش از دوبار در هفته و حداقل به مدت شش ماه وجود دارد.
ـ بسیار سریع می‌خورند و موقع کارها (مثل تماشای تلویزیون، انجام تکالیف مدرسه یا حتی صحبت کردن با تلفن) به خوردن ادامه می‌دهند.
ـ با این که احساس سیری می‌کنند، اما دست از خوردن نمی‌کشند.
ـ معمولا دچار اضافه وزن هستند یا چاق‌اند و مقدار کالری‌ای که مصرف می‌کنند از مقدار کالری‌ای که می‌سوزانند بیشتر است.
ـ احساس بدی نسبت به خود و اندامشان دارند و از چاق بودنشان ناراحت هستند.
ـ در مورد توقف خوردن کنترل ندارند.
ـ آرزو دارند اندام متناسبی داشته باشند و چاقی به آنها استرس می‌دهد.
ـ هنگام عصبانیت یا استرس به طور افراطی می‌خورند و خوردن برای آنها لذتبخش است.
ـ پس از خوردن‌های افراطی دچار عذاب وجدان و افسردگی می‌شوند.
ـ اعتماد به نفس پایینی دارند و از بیان رفتارهای غیرقابل کنترل خود در مورد خوردن اجتناب می‌کنند.

برای درمان لازم است علائم و مدت زمان ابتلا و علل ابتلا شناسایی شود. مداخلات پزشکی و دارویی متخصص تغذیه به فرد کمک می‌کند مشکلات فیزیولوژیک خود را برطرف کند. و درمان‌ها در حوزه روان‌شناختی هم به صورت انفرادی و هم درمان‌های گروهی اثر بخش است.
در حوزه فردی تکنیک‌های کاهش استرس و درمان‌های شناختی برای کاهش افسردگی و افکار ناکارآمد و بیمارگون و ارتقای اعتماد به نفس به فرد کمک می‌کند خودکنترلی بیشتری پیدا کند و الگوهای صحیح خوردن را جایگزین رفتارهای افراطی و غلط کند.
همچنین آگاهی و همراهی اعضای خانواده و اجتناب از سرزنش فرد مبتلا به اختلال، جزو عوامل تسهیل‌کننده برای درمان است.

منبع: قدس آنلاین