همه ی ما تا به حال، با افرادی روبرو شده ایم که به نحوی غیر قابل اطمینان بوده اند و سعی در فریب ما داشته اند. هیچ کس، افرادی با این خصوصیت را دوست ندارد. برای اینکه جزء افراد قابل اعتماد باشید، سعی کنید این ویژگی ها را در خود ایجاد کرده و یا به آنها قوت بیشتری ببخشید. فراموش نکنید که اطمینان و اعتماد، دو بخشی هستند که در رابطه های شما هرگز از هم جدا نشدنی اند.

همچنان که سن‌مان بیشتر می‌شود و خردمندتر می‌شویم بسیاری از ما بهتر می‌توانیم این علف‌های هرز را از زندگی‌مان بیرون بیندازیم. در نتیجه توانایی‌مان برای تمرکز روی روابط سالم‌تر افزایش می‌یابد و ارمغان این آگاهی برای ما شادی بیشتر و به عقب راندن ناملایمت‌هاست.

در عین اینکه می‌توانید تا سر حد ممکن به بیرون کردن آدم‌های غیرقابل اعتماد از زمینِ زندگی‌تان ادامه بدهید، هنوز ممکن است با فردی رو‌به‌رو باشید که در مسیر مثبت‌اندیشی و رشدتان سنگ‌اندازی می‌کند؛ و آن فرد کسی نیست جز خودتان.

حاضر به اقرار آن باشید یا نه، ممکن است به اندازه‌ای که دوست دارید آدم قابل اعتمادی نباشید، اما قابل اعتماد بودن در تمام رابطه‌ها (عاشقانه، خانوادگی، دوستانه و با رئیس یا همکار) یکی از مهم‌ترین ارزش‌هایی است که می‌توانیم روی آن کار کنیم.

گرچه نمی‌توان یک شبه به این ویژگی دست پیدا کرد، اما کارهایی هست که می‌توانیم از امروز به شکلی متفاوت انجام بدهیم تا به مرور به آدمی قابل اعتماد، قابل اطمینان و پای‌بند به اصول تبدیل شویم.

۱. قابل اتکا باشید

به حرف‌هایی که می‌زنید عمل کنید. کار ساده‌ای به نظر می‌رسد اما هنوز آدم‌های بسیاری هستند که انگار نمی‌توانند سر حرف‌شان بمانند.

دوستی دارم که بارها قرار ملاقات‌هایی را تنظیم می‌کند که ظرف چند روز آنها را بر هم می‌زند و یا اصلا پیگیرشان نمی‌شود. از طرف دیگر تا به حال قرار ملاقات‌های فراوانِ ناکامی با دوستان دبیرستان‌مان گذاشته‌ایم که برخلاف توافقِ همگی آنها برای آمدن، هرگز همگی سر قرار حاضر نشده‌اند.

برای من آزاردهنده است که هر بار بخواهم حدس بزنم آیا کسی قرار را بر هم خواهد زد یا نه. مسئله باید به این سادگی باشد که قراری گذاشته‌ایم پس همدیگر را ملاقات خواهیم کرد اما اغلب در رابطه با آدم‌های غیرقابل اتکا، ماجرا به این شکل پایان نمی‌گیرد.

حالا می‌دانم که به تمام قرارهای این دوستم باید با دیده‌ی تردید نگاه کنم و به جای آن اگر قرار است برنامه‌ای واقعا عملی شود باید تکیه‌ام روی برنامه‌ی لحظه‌ی آخر باشد.

اما این وضعیت بسیار ناکام‌کننده است. خیلی آسان‌تر بود اگر او به حرفی که در وهله‌ی اول گفته بود عمل می‌کرد. برای اینکه قابل اعتماد باشید باید به آنچه می‌گویید عمل کنید و قابل اتکا باشید.

۲. صادق باشید

گاهی گفتن حقیقت و روراست بودن کار دشواری است. اما اگر قرار است آدم قابل اعتمادی باشید ضروری است که این‌طور رفتار کنید. دیگران به‌سختی به آدمی اعتماد می‌کنند که از دادن اطلاعات دریغ می‌کند، یا نمی‌گوید که حقیقتا چه احساسی دارد.

نامزد سابقم هیچ وقت به من نمی‌گفت که چه احساسی دارد یا نیازهای او چیست. خیلی سخت بود که هرگز نمی‌توانستم روی او حساب کنم که فقط صادق باشد و بگذارد بدانم در ذهن و قلبش چه می‌گذرد.

خودداری او از صداقت داشتن با من، به این سمت سوقم داد که حس کنم دارد به طریقی به من خیانت می‌کند. روراست نبودنِ او آزارم می‌داد و به‌ نظرم آدم قابل اعتمادی نبود. رابطه‌‌ی ما به دلیل اینکه مجبور بودم قصد و منظورهای او را حدس بزنم، سخت و پیچیده شد.

گاهی حقیقت دردناک است اما وقتی صادقانه ارتباط برقرار کنید آدم قابل اعتمادتری به نظر خواهید رسید زیرا افراد اطمینان پیدا می‌کنند که مسئله‌ی مهمی را از آنها پنهان نکرده‌اید.

۳. به قول‌ها، هرچند کوچک باشند، وفا کنید

وقتی به کسی قولی می‌دهید، لازم است برای آن حرمت قائل شوید، مهم نیست که از نظر شما آن قول چقدر ناچیز بوده است. اگر قول داده‌اید که مسابقه‌ی ورزشی دوست‌تان را تماشا خواهید کرد، این کار را بکنید. حتی اگر حدس می‌زنید این کار به معنی تماشای دو ساعت از کسل‌کننده‌ترین بازی‌های ممکن باشد. باید به قولی که داده‌اید وفا کنید. اما می‌توانید این کار را برای خودتان دلپذیرتر کنید، مثلا اگر تخمه دوست دارید یا ساندویچ الویه، این خوراکی‌ها را با خودتان به مسابقه ببرید تا آن‌قدرها هم حوصله‌تان سر نرود. فراموش نکنید که ممکن است همراهی شما بیش از آنچه فکر می‌کنید برای دوست‌تان مهم باشد.

موضوع دیگر این است که اکثر آدم‌ها به رغم مشکلات زیادی که در زندگی با آن دست‌وپنجه نرم می‌کنند اغلب دچار فقدان رابطه‌ای امن و قابل اطمینان برای به اشتراک گذاشتن درونیات‌شان هستند. اگر کسی مسئله‌ی محرمانه‌ای را با شما در میان گذاشت آن را برای دیگران آشکار نکنید «مگر در صورتی که حقیقتا موضوع سلامتی یا مرگ و زندگی در میان باشد».

به قول‌هایتان وفادار بمانید و اطلاعاتی را که با شما در میان گذاشته‌اند پیش خودتان نگه دارید. اگر عادت نداشته باشید که به محض دریافت اطلاعاتی که به شما سفارش کرده‌اند محرمانه نگه‌شان دارید، آنها را پخش کنید آدم‌ها احترام فوق‌العاده‌ای برای‌تان قائل خواهند بود.

اغلب اوقات آدم‌ها تنها می‌خواهند اطلاعات را به عنوان امانت به دیگری بسپرند تا احساس کنند با او ارتباط برقرار کرده‌اند. برای اینکه آدم قابل اعتمادتری باشید همان فرد قابل اطمینان و صادقی باشید که می‌تواند رازها را نگه دارد.

۴. به اصولی پای‌بند باشید

آدم‌های قابل اعتماد اصول اخلاقی سفت‌وسختی دارند و پای این اصول می‌ایستند. اگر دائما بین اینکه کدام ارزش‌ها برای‌تان اهمیت دارند در نوسان‌اید، به چشم دیگران آدم متقلب و غیرقابل ‌اعتمادی خواهید بود.

برای مثال اگر از نظر شما وفاداری ارزش اخلاقی بسیار مهمی در یک انسان است، پس خودتان باید در عمل این وفاداری را نشان بدهید. اساسا، شما باید به اصولی که برای خود دارید عمل هم بکنید.

۵. سخن‌چینی را کنار بگذارید

این پیشنهاد به قدر کافی شفاف است، اگر می‌خواهید آدم قابل اعتمادتری باشید بدگویی پشت سر آدم‌ها را متوقف کنید. ما دیگر کودکانی کم سن و سال نیستیم، اگر با کسی مشکلی دارید به اندازه‌ی کافی بالغانه رفتار کنید که رودررو با آنها صحبت کنید. اگر موضوع به آن مهمی نیست که بخواهید مستقیما با خود او صحبت کنید پس احتمالا از همان اول هم نباید با فرد دیگری این مسئله را در میان می‌گذاشتید.

سخن‌چینی منحصر به بدگویی پشت سر آدم‌ها نیست. به طور کلی سخن‌چینی یعنی حرف زدن از اطلاعاتِ بی‌فایده. چه اهمیتی دارد که همکارتان چند نوع رژیم را امتحان کرده و لاغر نشده است؟ این موضوعی نیست که بخواهید هنگام صرف ناهار به آن بپردازید. راستش را بخواهید عادت‌های غذایی همکار‌تان اصلا به شما ربطی ندارد.

در عوض سعی کنید درباره‌ی موضوعی هوشمندانه صحبت کنید. یا موضوعی که می‌تواند تغییری در دنیایمان به وجود بیاورد. به جای سخن‌چینی چرا موضوعِ ضرورتِ سرمایه‌گذاری دولت در انرژی‌های تجدید‌پذیر و کاهش آلودگی هوا یا کاهش بودجه‌ی نظامی به نفع برنامه‌های اجتماعی را به بحث نگذاریم.

راهکارهای دیگر برای اینکه آدم قابل اعتمادتری باشیم

علاوه بر موارد کلی‌تر که پیش‌تر به آن پرداختیم و می‌توان با تمرین آنها به آدم قابل اعتمادتری تبدیل شد راهکارهای جزئی‌تری نیز برای رسیدن به این منظور وجود دارد.

  • برای مثال، اگر با آدم‌های خوب، زمان بیشتری بگذرانید احتمالش کمتر است که بخواهید کارهای آدم‌های غیرقابل اعتماد مانند سخن‌چینی یا شکستن قول‌هایتان را انجام بدهید؛ زیرا آدم‌هایی شما را احاطه کرده‌اند که این رفتارها را تحمل نمی‌کنند. اگر با آدم‌های مثبتی رفت‌و‌آمد داشته باشید که آنها نیز قابل اعتماد و صادق‌اند، با احتمال بیشتری رفتار شما به بازتابی از رفتار آنها تبدیل خواهد شد.
  • مضاف بر این بفهمید که دیگران واقعا درباره‌ی شما چطور فکر می‌کنند. می‌توانید رک و راست از آدم‌های زندگی‌تان بپرسید شما را تا چه اندازه قابل اعتماد ارزیابی می‌کنند. مراقب باشید چون ممکن است پاسخی صادقانه و در عین حال تند دریافت کنید. اما حتی اگر این اتفاق افتاد این بازخوردها را بپذیرید و با آن مخالفت نکنید.
  • بهترین کاری که می‌توانیم انجام بدهیم درس‌گرفتن از اشتباهات‌مان و تلاش برای ارتقای فردی است. با اینکه قابل اعتماد بودن به تلاش فراوان احتیاج دارد اما همان ویژگی‌ای است که آدم‌ها می‌خواهند در دیگری ببینند و تلاش می‌کنند که خودشان به آن دست پیدا کنند.

ممکن است برای تبدیل شدن به آدمی قابل اعتماد و اطمینان به کمی زمان احتیاج داشته باشیم، اما وقتی آگاهانه در این راه قدم برداریم و این ۵ ویژگی آدم‌های قابل اعتماد را به خاطربسپاریم، به زودی به آدمی تبدیل خواهیم شد که برای همه‌ی افرادی که ما را می‌شناسند مورد ستایش، احترام و اعتماد خواهیم بود.

منبع/ چطور