مبتلایان به اختلال پدوفیلی، چه ویژگی هایی دارند؟ چگونه باید مراقب کودکان خود در برابر این افراد باشید؟ اختلال پدوفیلیک، یک اختلالی است که فرد علاقه ی زیادی به برقرار کردن رابطه ی جنسی با بچه های نابالغ که زیر 13 سال هستند، دارند. خوب است وقتی فرزندانتان به سن مناسبی رسیدند، آنها را با مسائل جنسی آشنا کنید.

برای اینکه فردی مبتلا به این اختلال تشخیص داده شود باید حداقل ۱۶ ساله بوده و ۵ سال از قربانی خود بزرگتر باشد.

در واقع خصوصیت اصلی این اختلال جذب شدن به سوی کودکان است. توجه داشته باشید که اختلال پدوفیلیک<Pdvfylyk disorder>با سوءاستفاده جنسی از کودکان فرق دارد، چون لزوما کسی که با کودکان عمل جنسی انجام می‌دهد اختلال پدوفیلیک که یک اختلال روانی است، ندارد بلکه به عنوان یک فرد مجرم، از فرصتی که تصادفی در اختیارش قرار گرفته، بلافاصله بهره می‌گیرد و به کودکی که صرفا در دسترسش قرار دارد، تجاوز یا از او سوءاستفاده جنسی می‌کند.

اما کسانی که اختلال پدوفیلیک دارند به طور مستمر حداقل در یک دوره ۶ ماهه، از کودکان نابالغ یا تازه بالغ شده، در مقایسه با افرادی که از لحاظ فیزیکی کاملا بالغ‌اند، به یک اندازه یا بیشتر تحریک جنسی می‌شوند.

فرد مبتلا به اختلال روانی پدوفیلیک طبق امیال جنسی خود رفتار کرده و یک فرد ناراضی را قربانی عمل خویش می‌کند یا دچار خیال‌پردازی‌هایی از این نوع است. فرد بیمار پس از اقدام به عمل جنسی با قربانی احساس پشیمانی ندارد. از آنجایی که عموما قربانیان افراد مبتلا به اختلال پدوفیلیک، کودکان هستند لزوم توجه والدین به آموزش برای محافظت از کودکان را باید ضروری دانست.
اکثر افراد مبتلا به اختلال پدوفیلیک قربانیان را به طرف خود جلب می‌کنند، آنهارا تنها گیر می‌اندازند و معمولا هدف خود را به این ترتیب انجام می‌دهند:

انتخاب یک کودک ساده و آسیب‌پذیر، که به‌راحتی ترغیب و تشویق شود، و بعد از سوءاستفاده، صدایش در نیاید.

استفاده از مشوق‌های غیرجنسی، مثل خریدن اسباب بازی یا خوراکی یا زبان‌بازی در برخوردهای اولیه.

گفتگ‌وگوی تدریجی درباره موضوعات جنسی
پیشرفت از نوازش‌های غیرجنسی به نوازش‌ها و لمس کردن‌های جنسی برای حساسیت‌زدایی و عادت دادن کودک به آنها.
بعد از سوءاستفاده، پدوفیل از اقتدار خود به عنوان یک بزرگسال استفاده می‌کند و کودک را به سکوت درباره رفتار مشترک، وا می‌دارد.
آموزش به کودکان
از حدود ۳سالگی نقاط خصوصی کودک را به او آموزش دهید. نیازی به نام بردن نیست، مثلا بگویید وقتی به استخر می‌روی قسمت‌هایی از بدنت که زیر مایو است نقاط خصوصی توست.
به کودک بیاموزید هیچ‌کس به جز والدین و گاهی پزشک حق نگاه کردن و لمس کردن نقاط خصوصی تو را ندارد.
به ‌کودک‌تان بیاموزید که تو هم هیچ‌وقت اجازه نداری جاهای خصوصی دیگران را تماشا یا لمس کنی.
به کودکتان بیاموزید که اجازه ندارد خوراکی یا کادویی را بدون اطلاع شما از دیگران قبول کند.
به کودکتان یاد دهید اگر فردی زن یا مرد،غریبه یا آشنا (حتی یکی از بستگان، فامیل، پرستارش، معلم، راننده سرویسش یا هر شخص آشنای دیگری)، به او پیشنهاد رفتن به جاهای خلوت، نگاه کردن و لمس کردن نقاط خصوصی را داد، بگوید «نه»، و بلافاصله از آن شخص دور شود.
به کودک بگویید هر کسی که پیشنهادهای بالا را به تو بدهد آدم بسیار بدی است، حتی اگر با تو خیلی مهربان باشد.
به کودکتان یاد دهید در صورتی که با پیشنهادهای بالا مواجه شد، فورا به والدین اطلاع دهد و از تهدیدها نترسد، به او اطمینان دهید که شما در هر صورت رازدار و حامی او هستید.
اگر برای کودکتان اتفاقی افتاد واکنش هیجانی نشان ندهید، آرامش خود را حفظ کرده و کودک را برای معاینات لازم به متخصص نشان دهید و برای رفتار صحیح دراین موارد و همچنین کاهش مشکلات روانی پس از سانحه، از روانپزشک و روانشناس کمک بگیرید.
با تمام آموزش‌ها باز هم ممکن است کودک پس از قربانی شدن توسط یک بیمار جنسی، اتفاق را از ترس یا از روی نگرانی بازگو نکند، توجه داشته باشید که تغییرات رفتاری ناگهانی و بدون دلیل کودک را، جدی بگیرید. مثلا، تغییر ناگهانی در خلق و خوی کودک (گوشه‌گیر شدن و غمگینی)، تغییر در اشتهای کودک یا خواب (کابوس‌های شبانه یا ترس از خوابیدن در اتاقش در حالی که قبلا اینگونه نبوده)، اینکه کودک ناگهان اعلام می‌کند نمی‌خواهد به مدرسه برود، یا فلان شخص خاص را دیگر، نمی‌خواهد ببیند.
مشکلات جسمانی مثلا تغییر در راه رفتن یا نشستن کودک، وجود آثار ضربه کبودی یا جراحت را بر بدن کودک پیگیری کنید.
همیشه سعی کنید خودتان وظیفه نگهداری و مراقبت را از کودکتان انجام دهید و تا حد امکان از واگذار کردن این مسولیت به دیگران امتناع کنید.
اگر با چنین اتفاقی مواجه شدید، هیچگاه از ترس بی‌آبرویی از پیگیری قضیه کوتاه نیایید تا مانع درمان بیماران یا مجازات مجرمین نشوید.

سمیرا شیرمحمدی

شفا آنلاین