شک موضوعی است که حداقل یک بار در زندگی هر فرد اتفاق می‌افتد. شک به اینکه آیا والدین‌مان به ما راست می‌گفتند یا دروغ،  شاید اولین شک‌های زندگی باشند. شک ابعاد  گوناگونی داشته و شدت و ضعف متفاوتی در افراد دارد. هر چه میزان شک فرد به دیگران به دنیا و خودش بیشتر باشد تنش و اضطراب بیشتری را تجربه می‌کند و از شادی و حال خوب بیشتر دور می‌شود.

شک را شاید در همین گام اول بتوان به شک بی‌دلیل و شک بر اساس بی‌اعتمادی، دروغ و دورویی تقسیم بندی کرد. به عبارتی وقتی فردی از همسرش بارها دروغ می‌شنود و پنهان‌ کاری می‌بیند ایجاد شک را نمی‌توان دور از  انتظار و رفتاری غیر معمول دانست. اما در جایی که شخصی به دلیل وجود ترس‌ها و بدبینی بیمار گونه در اثر کمبودها و حسادت (که از یک نقطه‌ای در طول زندگی و رشدش به آن مبتلا شده) دچار شک می‌شود قطعا موضوع ربطی به طرف مقابل ندارد و زندگی با چنین افرادی را به زندگی در جهنم تشبیه می‌کنیم. آن‌ها هیچ‌گاه به اعتماد نمی‌رسند و همواره درصدد گرفتن مچ طرف مقابل و اثبات خیانتی هستند که همواره تصور می‌کنند در جریان است.در این مجال می‌خواهیم به علل شک نگاهی دقیق‌تر داشته باشیم؛ از شک‌های بیمار گونه تا شک‌هایی که شاید کاملا برحق و طبیعی باشند.

1. شک و سوء ظن در مقام بیماری

– اختلالی که نام آنرا زیاد شنیده‌ایم پارانوئید فردی است که حکایت از شک و سوءظنی شدید و گسترش یافته دارد. این اختلال در آقایان بیشتر به چشم می‌خورد  و شایع‌تر است. پارانويا يک اصطلاح روان‌شناختی _ روان‌پزشکی است که در اصل به نوعی آشفتگی فکری يا هذيان دلالت دارد و شامل بدبينی، حسادت، خودبزرگ‌بينی يا گزند و آسيب است.

علائم

1- بدون دليل كافی، گمان می كند دارند او را استثمار می كنند، به او ضرر می زنند يا سرش كلاه می گذارند.

2- بدون دليل كافی، وفاداری يا قابل‌ اعتماد بودن دوستان و اطرافيان خود را زير سوال می برد، به‌ صورتی كه اين شك دائم ذهن او را مشغول می‌کند.

3- در پس اظهارنظرهای بی غرض يا اتفاقات بی خطر و حتی اتفاقات خوب، مفاهيم تحقير‌ كننده ياتهديد كننده دریافت می كند.

4- هميشه دلخور و ناخشنود است و كينه می ورزد. يعنی اگر كسی به او توهين، بی اعتنايی يا بی احترامی كرده باشد، هيچ‌ وقت او را نمی بخشد.

5- با كوچك‌ترين اتفاق و صحبتی احساس می كند به شخصيت يا اعتبارش لطمه وارد شده است (درحالی كه ديگران اصولا چنين برداشتی از آن اتفاق ندارند) و فورا واكنشی خشمگينانه نشان می دهد يا به مقابله می پردازد.

6- مكررا و بدون هيچ دليلی به وفاداری همسر خود شك می كند. این موارد، نشانه‌ها و علائمی است که فرد پارانویا دارد. واقعیتی که درباره آن می‌توان گفت این است که بهبود و درمان این افراد بسیار دشوار و از دوره‌ای طولانی در صورت همکاری برخوردار است؛ به‌ ویژه درمورد اختلال شخصیت پارانوئید به‌ واسطه عجین شدن این علائم با شخصیت، عملا فرآیند درمان دشوار و می‌توان  گفت احتمال بهبودی کامل بسیار ضعیف است. ازدواج با چنین افرادی شرایطی بس دشوار برای شما فراهم خواهد کرد، آن‌ها هیچ‌گاه به اعتماد نخواهند رسید.

2- شک به‌ واسطه شک به خود

– افرادی که دروغ می‌گویند روراست و صادق نیستند و به نوعی کارشان زیرآبی رفتن است، دنیا را با همین وضعیت ادراک می‌کنند؛ چون با دروغ و نیرنگ زندگی می‌کنند نگران این هستند که طرف مقابل نیز به آن‌ها نیرنگ بزند و دروغ بگوید. بنابراین با شک زندگی می‌کنند و به شدت  مراقبت می‌کنند کسی دورشان نزند و با عینک سیاه بدبینی به همه می‌نگرند، اما شدت این شک و رفتارهای منشعب از آن به اندازه فرد مبتلا به پارانوئید نیست.

3- عدم اطمینان از جایگاه خود در زندگی

– این مورد به‌ واسطه وجود احساس عدم تعلق و مالکیت در برخی از افراد به وجود می‌آید و حاصلش این است که از ترس از دست دادن زندگی مشترک خود و اینکه کسی دیگر جای آن‌ها را بگیرد گوش به زنگ هستند، خیلی از موارد را کنترل می‌کنند، مراقب رفت‌ و‌ آمد همسرشان، مکالمه‌هایش، طریقه پوشش و بسیاری دیگر از موارد هستند. آن‌ها معمولا نمی‌پذیرند که به‌ واسطه ترس‌ها و عدم باور به خودشان طرف مقابل را کنترل می‌کنند و از رفتارهایش ایراد می‌گیرند. بلکه معمولا مواردی را مطرح می‌کنند که طرف مقابل (که معمولا همسرشان هست) را متهم به بی‌وفایی،  شیطنت‌های خاص یا زمینه‌سازی برای خیانت می‌کنند. این افراد برای کاور کردن موضوع و تبرئه خود مواردی معمولی را بزرگ‌نمایی می‌کنند تا طرف مقابل و دیگرانی که متوجه داستان می‌شوند حق را به او دهند. مثلا روی پوشش، طریقه صحبت، میزان آراستگی یا آرایش، ادکلن زدن، رنگ لباس و بسیاری دیگر از موارد این‌ چنینی دست می‌گذارند و هنگامی که با مقاومت رو به‌ رو می‌شوند با ناراحتی و خشم همسرشان را متهم به بی‌ وفایی و کج روی می‌کنند. در شکل متعادل‌ تر استدلال‌ شان این است که من به تو شک ندارم، جامعه مشکل دارد و تو باید بیشتر رعایت کنی.

4- شک به‌ واسطه عدم اطمینان به جذابیت خود

– این مورد که در خانم‌ها بیشتر دیده می‌شود به‌ واسطه عدم وجود تصویر مناسب جسمی نسبت به چهره اندام یا هر دوی آن‌هاست. این افراد خود را زشت نمی‌پندارند و معمولا ضعف‌های خود را نیز به زبان نمی‌آورند، بلکه دلایل جامعه‌ پسند ارائه می‌دهند، اما در اصل نگران این  موضوع هستند که ممکن است همسرشان جذب کسی شود که از او زیباتر و جذاب‌تر است و این موضوع باعث خیانت  و دوری همسرشان شود. این در حالی است که عموما همسران این افراد چنین نظری ندارند و همسرشان را زیبا، جذاب و حتی دوست داشتنی توصیف می‌کنند، اما به‌ واسطه وجود باوری عمیق، قیاس‌های زیاد با دیگران و حسادت، خشم ایجاد شده از خود را به همسر منعکس می‌کنند و او را مقصر قلمداد کرده، رفتارهایش را زیر سوال برده و دنبال این هستند که خیال‌شان از وفاداری همسر راحت شود.

5- شک به‌ واسطه فضاهای مجازی

شکی که امروزه بین زوج‌ها رواج دارد و گاهی با دلخوری‌های سطحی و گاهی با نگرانی‌های شدید بیان می‌شود، موضوع فضای مجازی و موبایل است. حضور خانم‌ها و آقایان در گروه‌ها، سوپرگروه‌ها، کانال‌ها و اینستاگرام و مواردی از این دست، زمینه‌ ایجاد چنین شکی است. گذاشتن عکس در این فضاها، صحبت با دیگران، عکس‌ العمل‌ها و گاهی مزاحمت‌ها و دنبال کردن‌ها باعث نگرانی  و شک و شبهه‌هایی می‌شود که آسودگی خیال همسران را کم می‌ کند. قرار دادن قفل و رمز روی گوشی و لپ‌تاپ هم باعث افزایش فضای شک‌ برانگیز بین همسران می‌شود. در این مواقع گاهی با مواردی روبه‌رو می‌شوم که نمی‌توانم به کسی که شک کرده حقی ندهم و احساس او را درک نکنم. به‌ عنوان مثال خانمی در مشاوره با من مطرح کرد همسرش گوشی‌اش را لحظه‌ای از خود دور نمی‌کند و رمز آن را تغییر داده و حتی زمان‌هایی که کنارش می‌نشینم گوشی را طوری می‌گیرد که صفحه‌اش را نبینم. آقایی هم از پیدا کردن اتفاقی گوشی دیگری (که همسرش داشته) صحبت می‌کرد و اذعان می‌داشت بعد از این ماجرا اعتمادش به همسرش خیلی کم شده است. مورد دیگری هم داشتم که فرد گوشی‌اش را با خود به سرویس بهداشتی هم می‌برد. این رفتارها قطعا همسر این افراد را حساس و زمینه شک را ایجاد می‌کند.

دوستان گرامی گاهی اوقات ما با برخی از بازیگوشی‌های خود به رابطه‌ای مهم و بزرگ در زندگی خویش لطمه‌های جبران‌ ناپذیری وارد می‌کنیم. کمی اندیشه کنیم در ازای آنچه به‌ دست می‌آوریم چه چیزهایی را از دست می‌دهیم. برای دریافت مقداری هیجان دست به پنهان‌ کاری و دروغ می‌زنیم و طرف مقابل را از اعتمادی که به ما داشت دور می‌کنیم. در واقع به ارتباطی مهم و به خانواده‌ای که تشکیل دادیم و در مقابل آن مسئولیم پشت می‌کنیم و زمینه‌ را برای دلخوری، جر و بحث، دور شدن از یکدیگر، طلاق عاطفی و بالاخره جدایی قانونی ایجاد می‌کنیم. تغییر رفتار به‌ ویژه زمانی که یک باره اتفاق می‌افتد، تغییر در ساعات رفت‌ و آمد، تلفن‌های مشکوک و تغییر حالات و رفتار نسبت به همسر خیلی زود باعث مشغولیت فکری همسران می‌شود و در صورت ادامه زمینه شک مهیا خواهد شد.

هنگام شک کردن، بهترین رفتار چیست؟

1- هیچ اقدامی نکنید هنگامی که ذهن‌تان مشغول رفتارهای همسرتان شده و به او شک کرده‌اید با اقدام‌های شتابزده و هیجانی مقدمه تخریب رابطه را فراهم می‌کنید، بنابراین ابتدا سعی کنید مشغولیت ذهنی خود را دقیق‌تر بررسی کنید و اگر هیچ ادله و استدلالی برای اثبات آن به خود ندارید، اقدامی انجام ندهید. موضوع را با همسر و دیگران به‌ ویژه خانواده‌ها و دوستان نزدیک خود در میان نگذارید، یادتان باشد برخی از مسیرها اگر از بین بروند، ساخت مجددشان غیرممکن یا بسیار دشوار و زمان‌بر است.

2- اگر موضوع کاملا مشهود است اگر تغییر رفتاری مانند تلفن‌های غیرمعمول و صحبت‌های مشکوک و پنهان کردن موبایل وجود دارد، می‌توانید بدون ایجاد حالت بازجویی علت آن‌ را جویا شوید و اگر پاسخ مناسب و منطقی دریافت نکردید در زمان دیگری زمینه‌ای برای یک مذاکره جدی و نه بحث و جدل با همسر خود ایجاد کنید. هنگام صحبت از اصول مذاکراه بهره ببرید، به زمان، مکان و مدت صحبت توجه کنید و از ضمیر من بیشتر استفاده کنید تا ضمیر تو؛ از خودتان، احساس‌تان و نیازتان صحبت کنید، نه از او و کاری که نباید انجام می‌داده و انجام داده است، یادتان باشد مسیر دوم کمکی به شما نمی‌کند و مسیر صحبت را تغییر می‌دهد.

3- به خود و طرف مقابل فرصت دهید گاهی همسران نقش والد را برای طرف مقابل ایفا می‌کنند و با سخت‌گیری اصرار و پافشاری نصیحت و مثال‌ های گوناگون می‌خواهند به مقصود برسند. این رفتارها معمولا نتیجه عکس می‌دهد و همسرتان را بیشتر از شما دور می‌کند. نظر، دیدگاه و احساس خود را به طرف مقابل بگویید و از او طلب همکاری کنید. به خودتان و طرف مقابل زمان مناسب اختصاص دهید، این روش خیلی کاراتر از روش‌های جبری قهری است. لازم است این موضوع را به او منتقل کنید که نیاز به اعتماد‌سازی مجدد دارید. اگر هیچ تغییری ایجاد نشد حضور نفر سومی مانند مشاور ضروری به نظر می‌رسد. به امید اینکه با ایجاد فضای اطمینان به خود و ایجاد فضای امن برای طرف مقابل از کیان خانواده خود محافظت و مراقبت کنیم.

مطلب مرتبط: مشکلات جنسی و اختلافات میان زوجین

منبع: دکتر سلام