اختلال دو قطبی یک بیماری درازمدت است لذا درمانی طولانی مدت را می‌طلبد. اختلال دو قطبی می‌تواند بسیار نوسان دار باشد (از افسردگی به شیدایی یا برعکس) بنابراین ممکن است مرتبا نوع درمان عوض شود. گاهی درمان ضد افسردگی و گاهی درمان ضد شیدایی انجام می‌گیرد.

آنچه در این درمان ثابت می‌ماند درمان تثبیت کننده خلق است. طبق آمار حدود یک‌ درصد از مردم سراسر جهان ممکن است به اختلال خلقی دو قطبی دچار شوند. این بیماران در دوره‌هایی افسردگی یا «خلق پایین» و در دوره‌هایی «خلق بالا» یا «تحریک‌پذیر» (شیدایی یا مانیا) را تجربه می‌کنند.

– در دوره‌های افسردگی (خلق پایین) خیلی گوشه‌گیر، کم‌ حرف، کم‌ انرژی، ناامید و گاهی بدبین می‌شوند. در دوره‌های خلق بالا ممکن است خیلی پرانرژی شوند و رفتارهایی مثل خوشحالی غیر معمول و غیرمنطقی در آن‌ها دیده شود. کم‌خوابی، پرحرفی و ولخرجی هم از دیگر حالت‌های آن‌هاست. گاهی هم ممکن است تحریک‌پذیر و عصبی شوند و با کوچک‌ترین حرفی کنترل‌شان را از دست بدهند و واکنش‌های شدیدی از خود بروز دهند. در دوره‌های خلق بالا گاهی میل جنسی‌شان افزایش می‌یابد که خب در این شرایط ممکن است دچار بی‌ مبالاتی‌ های جنسی شوند.

– درگیرشدن با هذیان‌ها ممکن است از علائم افراد مبتلا به این اختلال باشد. احساس مهم و بزرگ‌بودن یکی از افکار غیرطبیعی آن‌هاست. گاهی این هذیان به‌ حدی پیشرفت می‌کند که دچار «خودبزرگ‌بینی» به لحاظ سیاسی، اجتماعی، مالی، علمی یا حتی معنوی می‌شوند.

– با یک مثال مسئله را بیشتر باز می‌کنم؛ افراد درگیر با «خودبزرگ‌بینی معنوی» تصور می‌کنند مقام‌شان در حد بزرگان دین است یا با بزرگان دین ارتباط دارند. این بیماران اگر دچار توهم «شنوایی» یا «بینایی» باشند، احساس می‌کنند یکی از بزرگان دین را دیده‌اند. در هر فرهنگی متناسب با فرهنگ و اعتقادات آن ملت افراد دچار این توهم، احساس می‌کنند بزرگان دینی خود را می‌بینند یا با آن‌ها ارتباط دارند.

– بیماران درگیر با این هذیان با وجود تحصیلات پایین تصور می‌کنند که می‌توانند استاد دانشگاه شوند یا بعضی از آن‌ها بدون هیچ تجربه سیاسی یا تحصیلاتی در این زمینه فکر می‌کنند می‌توانند به مقام‌های بالا از نظر شغلی دست یابند؛ این توهم گاهی در حدی است که فکر می‌کنند توان دستیابی به مقام‌هایی در حد جهانی را دارند. بعضی از این افراد هم تصور می‌کنند رسالتی بر عهده آن‌هاست که باید آن را به مردم جهان ابلاغ کنند.

در مواردی حتی این افراد به مراکز دولتی مراجعه می‌کنند و شروع به سخنرانی و اعتراض می‌کنند. اگر ماموران انتظامی از این بیماری اطلاع داشته باشند، با این بیماران به‌ عنوان اخلال‌گر برخورد می‌کنند که این برخورد باعث تشدید علائم بیماری می‌شود؛ بنابراین بهتر است نیروهای انتظامی با این علائم آشنا باشند و در صورت مراجعه چنین افرادی برخورد مناسبی با این افراد داشته باشند. افراد درگیر با این اختلال ممکن است از رفتارهای‌شان احساس لذت و شادی کنند؛ چون در حالت خلسه و شیدایی هستند؛ اما رفتارهای آن‌ها به موقعیت فعلی و آینده خود و اطرافیان‌شان لطمه وارد مي‌کند.

– گاهی این بیماری در فصل خاصی مثل زمستان یا بهار بروز می‌کند و شدت بیشتری می‌یابد و بیمار در این فصل خاص دچار خلق بالا یا پایین می‌شود. در این فصول خاص علی‌رغم درمان دارویی باید با تنظیم دوباره داروها مانع از عود بیماری شد. نزدیکان این بیماران باید نسبت به این نکته هشیار باشند تا به بیمار کمک کنند.

 رشته‌ای که می‌گسلد

– سرعت فکر کردن و صحبت‌ کردن برخی از بیماران درگیر با اختلال دو قطبی بسیار بالاست، همین مسئله آن‌ها را به پرش افکار، حاشیه‌ پردازی‌های غیر ضروری حین صحبت‌ کردن يا بی‌ربطی کلامی دچار می‌کند. در واقع این افراد به‌دلیل سرعت بالایی که در حرف‌ زدن و فکر کردن دارند، گاهی رشته تفکر و کلام از دست‌شان درمی‌رود و در حین صحبت ناگهان وارد شاخه دیگری می‌شوند و مسیر صحبت‌شان به ناگاه عوض می‌شود. در واقع در زمان فکرکردن و صحبت‌کردن دائم دچار «پرش» می‌شوند.

 درمان

– اختلال خلقی دو قطبی اختلالی با طیف نوسانی است. به‌ محض تشخیص علائم باید روند درمان را هرچه سریع‌تر آغاز کرد. در شرایط حاد بیماری، بیمار درک منطقی از بیماری‌اش ندارد؛ بنابراین صحبت‌کردن با او و آوردن دلایل منطقی نتیجه چندانی ندارد.

– برای درمان باید از دارو کمک گرفت؛ در واقع با مصرف دارو بیماری افراد درگیر با این اختلال کنترل می‌شود؛ اما قطع دارو بدون مشورت با روان‌ پزشک باعث بازگشت بیماری می‌شود. اگر بیمار برای درمان با پزشک معالج همکاری نکند، لازم است برای جلوگیری از آسیب بیشتر او را بستری کرد. معامله‌های نادرست، بی‌مبالاتی‌های جنسی و رفتارهای نامتعادلی از این‌ دست، به حیثیت، اعتبار و بیمار آسیب می‌رساند؛ بنابراین با بستری‌کردن بیمار می‌توان مانع از بروز این آسیب‌ها شد.

درمان دارویی اختلال دو قطبی

– مهمترین داروهای تثبیت کننده خلق شامل: لیتیوم، سدیوم والپروئات، وکاربامازپین و لاموتریژین است که توسط روانپزشک با توجه به خصوصیات بیماری و خود بیمار انتخاب می‌شود.

– آب بسيار بنوشيد. مخصوصا در مواقعی که هوا گرم است و يا فعاليت شما زياد است.

– چای و قهوه کمتر مصرف کنيد. چون آنها باعث افزايش ادرار می گردند. حداقل سه ماه يا بيشتر طول می کشد تا اثرات ليتيوم پديدار شود. در اين مدت با اينکه تغيير حالت روحی شما ادامه دارد بايد به خوردن قرص های ليتيوم ادامه دهيد.

– ممکن است همزمان داروهای دیگری نیز استفاده شوند از جمله داروهای کاهنده یا افزاینده میل جنسی، داروهای ضد افسردگی (از جمله SSRIs,TCAs ,bupropion,…) خواب آورها، ضداضطراب‌ها، وداروهای ضدسایکوز (کوئتیاپین، الانزاپین، ریسپریدون و آریپیپرازول) در مواردی‌که روانپریشی نیز بر دردهای بیمار افزوده شده باشد.

– مصرف داروهای ضد افسردگی از قبیل فلوکستین، سرترالین، فلووکسامین، سیتالوپرام، ونلافاکسین و دولوکستین در درمان اختلال دو قطبی با رعایت نکاتی می‌بایست انجام پذیرد. این داروها در درمان اختلالی به نام افسردگی اساسی مؤثرند، اما در تجویزشان برای افراد افسرده­‌ای که مبتلا به اختلال دو قطبی هستند (یعنی فرد افسرده­‌ای که در گذشته دوره‌­ای از شیدایی یا نیمه­‌شیدایی را گذرانده است) باید احتیاط شود. روانپزشک می­‌تواند آنها را در موارد خاصی در همراهی با سایر داروهای درمان کننده اختلال دو قطبی تجویز کند، اما مصرف خودسرانه داروهای ضدافسردگی ممکن است سلامت بیمار را به خطر بیندازد.

– در این افراد، گاهی مصرف داروی ضد افسردگی منجر به دوره جدیدی از نیمه­‌شیدایی یا شیدایی می­‌شود. ایمی­پرامین، آمی‌تریپتیلین، نورتریپتیلین و دزیپرامین، برخی از داروهای ضد افسردگی ­‌اند که بیشتر باعث بازگشت دروه شیدایی در فرد بیمار می‌گردد.

مصرف دارو را قطع نکنید

– هنگامی که حال شخص بر اثر مصرف دارو بهتر می‌شود غالبا مصرف دارو را قطع می‌کند که این اغلب موجب بازگشت و عود مجدد می‌گردد. این مشکل رایجی است که در درمان بیماری دو قطبی وجود دارد که متخصصان به آن اصطلاحا اطاعت از درمان می گویند. به زبان ساده تر، لازم و واجب است که بیمار درمان تجویز شده را فارغ از هر پیشرفتی در حال خود تا زمان مشخص شده ادامه دهد.

منبع: مجله زندگی ایده آل و مجله اینترنتی ستاره


مطالب مرتبط: چگونه میتوان اختلال دو قطبی را تشخیص داد؟

اختلال دوقطبی و افسردگی چه تفاوت هایی دارند؟