ثروت رفاه بیشتری برای شما به همراه می‌آورد. آدم‌های پولدار راحت‌تر زندگی می‌کنند و آسایش بیشتری را به خانواده خود می‌دهند. اما ثروتمندها چگونه‌اند و از چه راهی به این همه موفقیت دست یافته‌اند؟ شما هم حق دارید بپرسید: باورها، ارزش‌ها، توانمندی‌ها، مهارت‌ها، عادت‌ها و رفتارها، محیط زندگی آدم‌های ثروتمند چگونه است و آیا می‌توان با تقلید از آن‌ها از جلد و قالب یک آدم معمولی بیرون آمد و دنیا را ثروتمندانه نظاره کرد؟

پاسخ این سوال شاید زندگی‌تان را دگرگون کند، دکتر احمد حلت، روان‌شناس، به شما این نوید را می‌دهد که اگر در تمام لایه‌های وجودی خود تغییرات لازم را ایجاد کنید، مسیرهای ثروتمند‌شدن‌تان خود به‌ خود مقابل‌تان باز می‌شوند. او در این مطلب به سوال‌های رایجی که در این باره به ذهن می‌رسد، پاسخ می‌دهد. اگر دوست دارید قدم در راه ثروت بگذارید، این مطلب از دکتر سلام را از دست ندهید.

برای ثروتمند‌شدن باید راه دشواری را پیمود؟

– جوان یا پیر بودن، زن یا مرد بودن و حتی مدرک دانشگاهی داشتن یا نداشتن برای ثروتمند شدن اهمیتی ندارد. هر فرد هجده‌ ساله‌ای، چه زن چه مرد، با هر مدرک و مهارتی، می‌تواند حساب بانکی باز کند، سند خانه و ویلا و ماشین به نامش بزند، چک و سفته بکشد و وام بگیرد و خلاصه مانند هر آدم پولداری از ظرفیت‌های قانونی و حقوقی کشور و دنیا استفاده کند. اینکه بگوییم برای ثروتمند بودن حتما باید موهای سفید و سن بالا داشت و سال‌ها جان کند و رنج‌ها و مرارت‌های بی‌شمار تحمل کرد، این جزو همان باورهای نادرستی است که باید کنار گذاشته شوند.

مراحل کسب ثروت چیست؟

– ثروتمندی یک اتفاق و فرایند خطی نیست که بتوان آن را به‌صورت توالی گام‌ها و مرحله‌ به‌ مرحله توصیف کرد. برای همین است که ثروت‌جویان و آن‌ها که دنبال توانگری‌اند نباید تصور کنند طی‌ کردن یک‌ سری مراحل خاص، حتما آن‌ها را به پول و ثروت می‌رساند. اگر کار به این سادگی بود دیگر فقیری وجود نداشت و دانشگاه‌ها و مراکز آموزشی و حتی خود خانواده‌ها هم این مراحل را به فرزندان‌شان آموزش می‌‌دادند! توانگری یک فرایند غیرخطی و چرخه‌ای است که باید دائم این چرخه را تروخشک کرد تا از دل آن ثروت و فراوانی بیرون آید. برای اینکه فرایند چرخه‌ای ثروت‌آفرینی شکل گیرد، به یک‌سری پیش‌نیازهای ضروری نیاز است. در توانگری، نظم و انضباط و حسابگری جزو الزامات است. کنترل هزینه‌ها و دقت در مخارج و پیش‌بینی چاله‌های فقیرساز از واجبات است. فردی که تصمیم گرفته ثروتمند شود و ثروت خود را حفظ کند و روزبه‌روز بر آن بیفزاید، شبیه کسی است که کنار یک دریای طوفانی ایستاده و منتظر است تا امواج به سمت دریا عقب‌نشینی کنند و او بتواند کمی داخل آب شود و از سبدی که زیر ماسه‌های دریاست، سکه‌ای بردارد. او باید سریع این کار را انجام دهد و به‌محض بازگشت موج به سمت ساحل امن عقب‌نشینی و درواقع فرار کند. غیر از این عمل کند، غرق می‌شود. بازار تجارت به‌هیچ‌وجه قابل پیش‌بینی نیست. در همین بازار، خیلی از افراد توانگر و خوش‌نام به خاک سیاه نشسته‌اند و بسیاری افراد گمنام توانسته‌اند بهترین مرواریدها را از دل این دریای متلاطم بیرون بکشند. بازار با هیچ‌کس پیوند برادری نبسته که تا ابد به او سود برساند. حتی اگر تمام‌مدت هوشیار و حواس‌جمع باشید، باز بعضی عوامل هست که از کنترل شما خارج است و این احتمال همیشه وجود دارد به‌خاطر اتفاقات غیرمترقبه و غیرقابل پیش‌بینی ورشکسته شوید. البته بیشتر افرادی که بعد از ورشکستگی دیگر توان بلندشدن ندارند، همان‌هایی‌اند که نتوانسته‌اند مدل ذهنی‌ـ رفتاری افراد ثروتمند را درون وجود خود نهادینه کنند. بنابراین باید بدانید کسب ثروت فازبه‌فاز، گام‌به‌گام و مرحله‌به‌مرحله اتفاق نمی‌افتد، بلکه باید به‌صورت چرخشی‌، رفت و برگشتی تمام بخش‌های ذهنی ـ روانی ـ رفتاری و محیط زندگی فرد مطابق با الگوی زندگی افراد ثروتمند اصلاح و هماهنگ شود.

 

از چه راهی می‌توانیم کار پول‌سازی پیدا کنیم؟

– در تجارت چیزی به نام کار پول‌ساز وجود ندارد. کسب و کاری که امروز پرسود است، ممکن است فردا زیان‌آور باشد. ثروت‌سازان دنیا امروزه به جای اینکه دنبال کار پول‌ساز باشند، دنبال مشتری پول بده هستند. به جای گشتن دنبال کار پول‌ساز باید دنبال چیزی گشت که مشتری به آن نیاز دارد و از یک نگاه بالاتر باید دنبال کشف «نیاز مشتری» گشت!

بنابراین اگر کسی دنبال راه پول‌سازی است باید در رابطه با نیاز مشتری به سه فن:

ـ نیاز فهمی، یعنی توان درک مشتری و  فهم اینکه نیاز واقعی او چیست؟

ـ نیازیابی، یعنی داشتن توانایی و مهارت یافتن نیاز مشتری، وقتی خود مشتری هم حتی دقیقا نمی‌داند نیازش چیست؟

ـ نیازسازی، یعنی خلق نیازی که مشتری اصلا روحش خبر ندارد که چنین نیازی در زندگی‌اش ضروری است.

این آخری یعنی خلق‌ نیاز جزو کارهایی است که اگر استادانه و باظرافت صورت گیرد، می‌تواند ثروت عظیمی را برای نیازآفرین به همراه داشته باشد. ثروتمندان ضرب‌المثل معروفی دارند که می‌گوید: اگر دیدی برای پول درآوردن زحمت زیادی می‌کشی، بدان که از راه اشتباه می‌روی. چراکه پول باید راحت به سمت شما بیاید!

مسیرهای میان‌بر پولدارشدن کدام است؟

مسیرهای میان‌بر حتما راحت و ساده نیستند! اگر می‌خواهید سریع پولدار شوید باید:

1ـ سریع و بدون ازدست‌دادن وقت شخصیت فقیرانه و هویت پول‌گریز خود را عوض کنید.

2ـ بدون کمترین ملاحظه و چشم‌پوشی، باورهایی که شما را از پول می‌ترسانند، برای همیشه کنار بگذارید. الگوی ذهنی ثروتمندان را برای خود برگزینید. هم‌زمان ارزش‌های جدیدی نیز برای خود انتخاب کنید. ارزش‌هایی که در آن‌ها پول نقش مثبت و سازنده دارد.

3ـ وقتی باورهای جدیدی انتخاب کردید که پولداربودن را تأیید کردند و شما با داشتن این باورها احساس خوبی یافتید، خودبه‌خود از عمق وجودتان استعدادها و قابلیت‌های جدیدی شروع به بالاآمدن می‌کنند، می‌توانید در یک یا چند حوزه ثروت‌سازی خوش بدرخشید.

4ـ پولدارها منتظر نمی‌مانند پول به سراغ‌شان آید. آن‌ها استاد اقدام و عمل به‌موقع در زمان و مکان مناسب‌اند. اگر نیاز به برنامه‌ریزی دارید، این کار را انجام دهید. نیاز به آماده‌سازی یک مغازه است، فورا و بدون اتلاف وقت اقدام کنید.

خوب دقت کنید. در لایه رفتار شما باید عادت‌های جدیدی را یاد بگیرید که مطمئنا پیش از این انجام نمی‌دادید، زیرا اگر این عادت‌ها جزو رفتار شما بود، ثروتمند بودید و دیگر دلیلی برای فقر‌تان وجود نداشت.

کدام عادت‌ها ما را ثروتمند می‌کند؟

– آدم‌های معمولی و فقیر، اصرار دارند باقی‌مانده درآمد خود را بعد از اینکه همه چاله‌چوله‌ها را پر کردند، برای پس‌انداز کنار بگذارند! اتفاقی که هرگز عملی نمی‌شود. اما آدم‌های ثروت‌ساز، به محض اینکه پولی به دستشان می‌رسد، درصدی از آن را به‌ عنوان پس‌انداز کنار می‌گذارند و اصلا به سراغش نمی‌روند؛ یعنی کلا آن را فراموش می‌کنند و اگر در زندگی به مشکلی برخورد کردند، از جایی قرض می‌گیرند یا اینکه جنسی را می‌فروشند، اما به پس‌انداز خود دست نمی‌زنند. برای این افراد پس‌انداز فقط زمانی قابل برداشت است که برای سرمایه‌گذاری در کاری ثروت‌آفرین استفاده شود.

پول و سرمایه و پدر پولدار نداریم ولی رویای ثروتمندشدن را در سر می پرورانیم، آیا این طرز فکر ما را به پول می‌رساند یا جاه‌طلبی است؟

– قرار شد باورهای ضدثروت و برچسب‌های ضدارزشی که روی آدم‌های پول‌طلب گذاشته می‌شود را رها کنیم. فضای رویابینی و تجسم انسان بهترین مکان برای پروراندن باورها و شکل‌گیری ارزش‌ها و شبیه‌سازی توانمندی‌ها و حتی تمرین و اجرای خیالی رفتارها و واکنش‌هاست. تجسم و تخیل وقتی با احساسات عمیق همراه شوند، رویاهای زیبا و خوشمزه و خوشایند خلق می‌کنند. فضای تخیل شما فقط متعلق به شماست. تا می‌توانید در آن جولان دهید. اگر نتوانید ثروتمندشدن خویش را در عالم رویا ببینید و نتوانید توانگربودن را در عالم تخیل و تجسم خود مشاهده کنید، به شما اطمینان می‌دهم که هرگز نمی‌توانید در دنیای واقعی به ثروت برسید. چه پول و سرمایه پدری داشته باشیم چه نداشته باشیم، پروراندن رویاهای توانگری شرط ضروری برای تحقق اتفاق توانگری در زندگی واقعی‌مان است.

 

آیا با پول خوشبخت می‌شویم؟

– چرا که نه؟ مسلم است هرچه پول بیشتری داشته ‌باشیم راحتی و رفاه بیشتری برای خود و همه عزیزانی که نگران‌شان هستیم و همین‌طور همه آن‌هایی که اطراف ما هستند فراهم می‌شود. البته در بی‌پولی و فقر و نداری هم می‌توان خوشبخت بود. این به‌ خاطر خاصیت بیوشیمی بدن ماست. بدن هر انسانی صرف نظر از اینکه صاحبش پولدار یا فقیر باشد، اگر سالم باشد، به اندازه تقریبا مساوی هورمون‌های شادی و پیک‌های عصبی نشاط‌آور مانند دوپامین تولید می‌کند؛ یعنی میزان تولید هورمون شادی برای یک فقیر وقتی نان خشکی را درون کاسه ماست می‌زند و با رضایت می‌خورد با میزان هورمون شادی یک فرد ثروتمند که داخل هواپیمای شخصی‌اش خاویار می‌خورد یکی است. به همین دلیل، اگر خوشبختی را رضامندی و نشانه آن را شادی بدانیم باید بگویم که همه آدم‌ها کمابیش سهمی از خوشبختی دارند.

اما با همه این‌ها، پول که در دسترس انسان باشد، راحتی و خوشی و سلامت بیشتری برای او فراهم است. این واقعیتی است که هرکه انکار کند باید در نظام باورهایش تجدیدنظر کند.

بعضی خانم‌ها دوست دارند با ازدواج به پول و ثروت برسند و همسری پولدار داشته باشند، آیا این طرز فکر درست است؟ کدام دسته از خانم‌ها این‌طور فکر می‌کنند و این طرز فکر چه مشکلاتی برایشان ایجاد می‌کند؟

– همسر پولدار یعنی توانایی مرد در فراهم‌کردن سرپناه مطمئن، تغذیه مناسب برای همسر و فرزندان، حمایت قدرتمندانه‌تر از خانواده در بحران‌ها و تامین امنیت و راحتی بیشتر برای خانواده. طبیعی است که یک خانم باید از همسرش وقتی پولدارتر است راضی‌تر باشد. اما از سوی دیگر، زندگی زناشویی و پیوند همسری  نوعی رابطه عاطفی عمیق و یکتا و پایدار و باثبات است و در همه شرایط، یعنی در اوضاع سخت و دشوار بی‌پولی باز باید این پیوند برقرار و محکم باقی بماند. اگر هدف از ازدواج فقط رسیدن به پول و ثروت باشد و با رفتن ثروت، پیوند زناشویی برای زن یا مرد بی‌معنا شود، از یک سو، مردان خانواده هم باید تلاش کنند پول و ثروت بیشتری برای همسر و فرزندان‌شان فراهم کنند و از سوی دیگر، امکان رشد و ترقی و ثروت‌آفرینی را برای همسر و بچه‌ها فراهم سازند. شک ندارم خانواده‌ای که مشکل مالی ندارند، اگر از لحاظ اخلاقی سلامتی خود را حفظ کنند، از باهم‌بودن و کنارهم زندگی‌کردن بیشتر لذت می‌برند.


در این باره بیشتر بخوانید: نقش پول در زندگی چیست؟

 


هرگونه کپی برداری با نام دکتر سلام و لینک دهی مستقیم مجاز است.