یکی از آرزوهای بشر یادگیری در حالت خواب و در وضعیت استراحت است اما این خواسته کمی سخت و غیر ممکن به نظر می رسد زیرا فعالیت های مغزی در خواب به حداقل می رسد و کلیه اعضای بدن در حالت خواب متوقف می شود. در این مقاله در این خصوص توضحایتی ارائه می دهیم.

یادگیری مطالب جدید در خواب، دور از دسترس نیست، اما از پیامدهای مخرب این روش چیزی نمی‌دانیم.

بسیاری از نواجوانان در دوره تحصیلی خود، آرزو داشتند که ایکاش می‌شد شب‌هنگام پس از خزیدن به درون رخت‌خواب، توپیِ هدفون دستگاهی خاص را در گوش فرو کرد و به خواب رفت و اجازه داد تا مغز دروس مدرسه را نه در بیداری، که در خواب بیاموزد. به یاد دارم حدود دو دهه پیش در ایران نیز آگهی تبلیغاتی کم و بیش مشابهی در برخی نشریات به چاپ می‌رسید مبنی بر روشی برای یادگیری زبان در خواب. نمی‌دانم این ادعا تا چه حد صحت داشت زیرا هرگز چنین دستگاهی را نه آزموده و نه حتی از نزدیک دیده‌ام.

اما خبر خوب؟ پژوهشی جدید در این حوزه، نشان می‌دهد که چنین چیزی ممکن است.

و ادامه خبر؟ قضیه آن‌قدرها که به نظر می‌رسد ساده نیست.

تحقیقی که ماحصل آن در قالب مقاله‌ای در مجله نیچر به چاپ رسیده است، نشان می‌دهد گاهی طی خواب خاطرات شنیداری جدیدی شکل می‌گیرد، البته این کار طی مراحل خاصی از خواب صورت می‌پذیرد. محققان در پژوهش فوق، داوطلبان را در معرض سیگنال‌های صوتی ویژه‌ای قرار دادند که طبق الگویی مشخص، تکرار می‌شد. سپس از آن‌ها نواز مغزی گرفتند و  بازخوردهای رفتاری‌شان را تحلیل کردند. بررسی‌ها نشان داد، اشخاصی که مورد آزمایش واقع شده‌اند طی مرحله خاصی از خواب که به آن «حرکت تند چشم در خواب» یا REM (سرنام rapid eye movement) می‌گویند، الگوهای صوتی را می‌آموزند. منظور از «حرکت تند چشم در خواب» مرحله‌ای است که در آن، شخص به خواب می‌رود و چشم‌های او زیر پلک به سرعت و در جهات مختلف می‌جنبد. انسان در این مرحله، بیشتر خواب و رویا می‌بینند، بدنش بیشتر حرکت می‌کند و تنفس او نیز سریع‌تر می‌شود. برخی یادگیری‌ها نیز در مرحله‌ دیگری از خواب موسوم به N2 اتفاق می‌افتد که طی آن، فعالیت ماهیچه‌ها و نیز آگاهی فرد نسبت به دنیای خارج، کاهش می‌یابد.

جالب آنکه در مرحله عمیق‌تری از خواب که به آن N3 می‌گوییم، عکس این روند اتفاق می‌افتد؛ به این معنا که نه تنها شخصِ به خواب رفته چیزی یاد نمی‌گیرد بلکه آموخته‌ها را از یاد می‌برد و خاطرات خود را با جدیت سرکوب می‌کند.

توماس آندریلون، از محققان این پروژه می‌گوید، فرآیند سرکوب (طی مرحله N3) بر یکی از کارکردهای مهم خواب دلالت دارد و آن، قدرت مغز در فراموش کردن خاطرات است.

به گفته وی، ما وقتی بیدار هستیم بی‌وقفه خاطرات جدیدی پدید می‌آوریم و تداوم این روند ما و مغز ما را با خطر انباشت خاطرات مواجه می‌کند که در نتیجه آن ممکن است مغز توان فعالیت خود را از دست بدهد. اما مطالعات اخیر نشان می‌دهد که برای خلاص شدن از برخی خاطرات در مغز راه‌های خاصی وجود دارد.

آندریلون می‌افزاید، واداشتن مغز به یادگیری، حتی طی مراحلی از خواب که خاطرات شکل می‌گیرند، فکر خوبی به نظر نمی‌رسد. تحریک کردن مغزِ به خواب رفته ممکن است کارکردهای مفید خواب را تحت‌الشعاع خود قرار دهد.

شاید در خواب چند کلمه مطلب جدید یاد بگیرید، اما چه بسا هزینه‌ای که بابتش می‌پردازید بیش از آن چیزی باشد که آموخته‌اید.

به همین علت، آندریلون ایده‌هایی همچون یادگیری زبان در خواب را به دیده تردید می‌نگرد، اگرچه اضافه می‌کند، انواع خاصی از یادگیری وجود دارد که شاید ممکن و موثر واقع شود؛ مثل بهره‌گیری از مرحله «حرکت تند چشم در خواب» برای شرطی کردن سیگاری‌ها در جهت ترک سیگار.

سرانجام سخن آنکه، ایده یادگیری در خواب هنوز راه درازی در پیش دارد، ولی مطالعاتی از این دست کمک می‌کند تا نحوه پردازش اطلاعات در مغز را دریابیم و از آنچه مغز در خلال خواب شبانه به دست می‌آورد آگاه شویم.

در آینده شاید نیازمند ابزارهای پیشرفته‌ای باشیم که بتواند خواب را ردگیری کند و متوجه شود شخص چه زمانی وارد مرحله «حرکت تند چشم…»  می‌شود تا طی این بازه زمانی، برخی مطالب کوچک و مناسب را در مغز جای دهد.

منبع/جی اس ام