hamsare-ideal

می‌توانید با یک نگاه عاشق شوید و با استناد  بر آن، تا آخر عمر با عشق دیرینه تان زندگی کنید. شاید گاهی فکر کنید رابطه‌تان دیگر مثل گذشته نیست ولی به یاد همان نگاه به آن امیدوار می شوید  هرچند که  خیلی از زن و شوهر‌ها با چنین پیش‌ زمینه ای به با هم بودن ادامه می‌دهند و این جمله معروف  و متداول که «عشق همین است. بعد از چند سال فقط خاطره‌اش باقی می‌ماند!» را با خود تکرار می‌کنند، اما متخصصان ارتباط می‌گویند اگر آداب ارتباط موثر را بدانید و به آنها پایبند باشید، دلیلی ندارد که به جای عشق با خاطره آن زندگی کنید. اگر هنوز حرف‌مان را جدی نگرفته‌اید، این مطلب را بخوانید و بعد در مورد خودتان و رابطه‌ای که در آن قرار گرفته‌اید قضاوت کنید.

به او اعتماد دارید؟

هر کدام از ما اعتماد را به یک شیوه تعریف می‌کنیم. بعضی‌های‌مان چشم و گوش بسته خود را به دست دیگری می‌سپاریم و اجازه می‌دهیم او جریان زندگی‌مان را نه به شیوه‌ای که دوست داریم، بلکه به شکلی که خودش می‌خواهد هدایت کند. بعضی‌های‌مان هم فقط می‌توانیم اعتماد را به قیمت زیر نظر گرفتن تمام وقت شریک زندگی به دست بیاوریم و یک عمر با این سؤال سنگین که امروز چه اشتباهی کرده خود را شکنجه دهیم. اگر احساس خوشایند اطمینان به رابطه شما پا گذاشته، بهتر است شرط‌های دیگری که در ادامه آورده‌ایم را هم بررسی کنید. به شما پیشنهاد می‌کنیم برای سنجیدن میزان اعتمادی که در رابطه شما وجود دارد، این سؤال‌های اولیه را از خود بپرسید:

– در لحظه‌های سخت زندگی‌تان می‌تواند به او تکیه کنید و از اینکه همراه‌تان است آرامش می‌گیرید؟

– وقتی کاری به او می‌سپرید یا وعده‌ای از او می‌گیرید، روی قولش می‌ماند و حرفش را عملی می‌کند؟

– احساس می‌کنید او مثل یک کوه پشت‌تان ایستاده است؟ نامزدتان چطور؟ او هم همینطور روی شما حساب می‌کند؟

اگر می‌خواهید بودن یا فقدان این احساس به قیمت از دست رفتن عشق‌تان تمام نشود از خود بپرسید که دلیل اعتماد کردن‌تان به او چیست؟ چه ویژگی‌هایی از نامزدتان خیال شما را راحت کرده و در چه مواردی باید بیشتر مراقب باشید؟ اگر هم به او اعتماد ندارید، یک بار دیگر باورهای خودتان را زیر ذره‌بین بگذارید. ببینید که این بی‌اعتمادی حاصل تربیت و تجربیات زندگی گذشته‌تان است یا به‌خاطر رفتار‌ها و ویژگی‌های نامزدتان ایجاد شده است؟ اگر بی‌اعتمادی در درون شما ریشه دارد، چاره‌ای جز درمان فردی با کمک یک روان‌شناس ندارید، اما اگر او تنها کسی است که این احساس را در شما ایجاد می‌کند، باید با احتیاط بیشتری در این مسیر قدم بردارید.

چالش‌های اقتصادی را  چطور حل می‌کنید؟

کم نیستند زندگی‌هایی که به‌خاطر مشکلات اقتصادی یا اختلاف‌هایی که به‌خاطر آن ایجاد می‌شوند از هم می‌پاشند. اینکه هر دوی شما بار مالی را با هم به دوش بکشید، اینکه سبک مشابهی برای هزینه کردن درآمد‌های‌تان داشته باشید و اینکه چقدر به آینده مالی یک رابطه امیدوار باشید و واقعیت‌های پیش روی‌تان را بپذیرید، همه در سرنوشت خوشبختی شما تاثیری غیرقابل انکار می‌گذارند. تفاوت در چنین ارزش‌هایی خیلی زود خودش را در رابطه نشان می‌دهد. از‌‌ همان قرار اول، تعیین اینکه وظیفه پرداخت صورت‌حساب رستوران با چه کسی است گرفته تا انتخاب خانه مشترک و این سؤال که باید با منابع موجود ساخت یا اینکه نباید از ایده‌آل‌های همیشگی کوتاه آمد. اگر می‌خواهید بدانید پول و موضوعات مربوط به آن در رابطه شما چقدر تاثیر می‌گذارد، این سؤال‌ها را از خود بپرسید:

– شما و همسرتان در مورد موضوعات مالی دعوا هم می‌کنید یا اینکه وقتی سر و کله یک مشکل اقتصادی پیدا می‌شود، مثل یک تیم و با هم‌فکری آن را حل می‌کنید؟

– آیا فکر می‌کنید تامین مخارج زندگی وظیفه اوست و از زیر سنگ هم که شده، باید نیازهای زندگی را تامین کند؟

– آیا یکی از شما تصور می‌کنید دیگری در مورد موضوعات مالی کوتاهی می‌کند و با تلاش کم یا هدر دادن پول به زندگی‌تان صدمه می‌زند؟

– مرزهای مالکیت در زندگی مشترک‌تان تا چه اندازه پر رنگ است و چقدر بين شما حساب و کتاب وجود دارد؟

به این سوال‌ها صادقانه پاسخ دهید و خودتان در مورد شیوه‌ای که در پیش گرفته‌اید قضاوت کنید. بعد هم از خود بپرسید اگر همسرتان با همه ویژگی‌هایي که امروز دارد -اما بدون مشکلات مالی- دوباره از شما خواستگاری می‌کرد، چه پاسخی به او می‌دادید؟ شايد بهتر باشد حساب پول را از احساس و رفتارهاي او جدا كنيد تا نگاهي واقع‌بينانه‌تر به اين زندگي داشته باشيد.

با هم بودن‌کیف‌تان را کوک می‌کند؟

دکتر جان گاتمن، استاد دانشگاه واشینگتون می‌گوید اگر می‌خواهید بعد از گذشت سال‌ها از زندگی مشترک‌تان، بفهمید که طلاق تا چه اندازه رابطه شما را تهدید می‌کند، نگاهی به رفتارهای خودتان بیندازید. او می‌گوید زمانی که «تحقیر» که دقیقا نقطه مقابل احترام است پا به رابطه زناشویی می‌گذارد، خیلی چیز‌ها از بین می‌رود. به عبارت دیگر، وقتی قضاوت‌های منفی، انتقادهای بی‌وقفه و نیش و کنایه زدن از طرف یکی از زوج‌ها یا هر دوی آنها به عادت‌های رفتاری تبدیل می‌شود، دیگر جایی برای خوشبختی باقی نمی‌ماند. اگر می‌خواهید حال واقعی‌تان را در این رابطه بدانید، این سؤال‌ها را از خود بپرسید:

– آیا وقت گذراندن با شریک زندگی‌تان، حال شما را خوب می‌کند یا اینکه انرژی‌تان را می‌گیرد؟

– همسرتان برای اینکه چند جمله بیشتر با شما حرف بزند و یک ساعت زود‌تر به خانه برسد لحظه‌شماری می‌کند؟

– آیا هنگام بحث کردن، در مورد یک موضوع با دل و جان با هم حرف می‌زنید یا اینکه شخصیت یکدیگر را زیر سؤال می‌برید و انگشت اتهام را به سمت او نشانه می‌گیرید؟

– آیا دوست دارید احساساتی که در دل‌تان چرخ می‌زند را با او به اشتراک بگذارید یا اینکه این کار را بی‌فایده یا بهانه‌ای برای بحث و جدل می‌دانید؟

ارتباط موثر، مهارتی است که گرچه با شما به دنیا نمی‌آید اما می‌توانید در جریان تجربه‌های اجتماعی آن را یاد بگیرید. پس اگر بعد از پاسخ دادن به این سوال‌ها احساس کردید رابطه‌تان در موقعیت مناسبی قرار ندارد، به جای نا‌امید شدن و تن دادن به شرایط، با کمک مشاور خانواده و خواندن کتاب‌های روان‌شناسی معتبر، جریان زندگی‌تان را عوض کنید. شما هنوز هم می‌توانید تا ۵۰ درصد و حتی بیشتر این رابطه را مدیریت کنید، پس تصور نکنید که به پایان راه رسیده‌اید و هیچ ابزاری برای تغییر شرایط ندارید.

وقتی با او هستید که هستید؟

شخصیت هر کدام از ما چندین بعد دارد که می‌تواند در مقابل هر فردی یا در هر موقعیتی از ما انسانی متفاوت بسازد. ممکن است در محیط کار محکم و قاطع و در خانه آرام و انعطاف‌پذیر باشید. ممکن است در خانه پدری‌تان زودرنج و در خانه مشترک‌تان صبور و سازگار باشید اما هر چه باشید، باید باور کنید که همه این آدم‌ها خودتان هستید. حالا چشم‌های‌تان را ببندید و خودتان را در کنار شریک زندگی‌تان تصور کنید. کنار او هستید کدام یک از ابعاد شخصیت‌تان را بیش از دیگر ابعاد بروز می‌دهید؟

– آیا بهترین خود شما، زمانی که با او هستید جلوه‌گر می‌شود؟

– آیا بد‌ترین بعد شخصیت‌تان در لحظاتی که با او هستید خودش را نشان می‌دهد و وقتی در کنارش حاضر می‌شوید، دل‌تان می‌خواهد منفی‌ترین احساسات درون‌تان را ابراز کنید؟

– هم خود خوب و هم خود بدتان را در کنار او می‌بینید؟ وقتی در کنار او هستید خودتان را دوست دارید؟

در کنار آدم‌های مثبت‌اندیشی که احساس خوشایندی به شما می‌دهند، قطعا شما آدم بهتری خواهید بود. پس اگر بعد از شروع این رابطه اسب سرکش شخصیت‌تان رام شده تعجب نکنید، یا اینکه اگر در اوج آرامش پا به این زندگی گذاشته‌اید اما در حضور او تمام جلوه‌های خشم در وجود شما خود را نشان می‌دهند، بپذیرید که یک پای این رابطه می‌لنگد. شاید بهتر باشد قبل از بله گفتن خود را در جریان این رابطه زیر ذره‌بین بگذارید و سپس قضاوت کنید که بودن در کنار او چه تاثیری بر شما و سبک زندگی‌تان می‌گذارد.

چطور در برابر مشکلات می‌ایستید؟

بیماری، ورشکستگی، بحران‌های کاری یا سختی‌هایی که به‌خاطر بالا رفتن یکی از دو طرف از پله‌های ترقی ایجاد می‌شود می‌تواند سرنوشت یک رابطه را زیر و رو کند. چنین چالش‌هایی می‌توانند با حمایت فرد دیگر رابطه، با کمترین ویرانی سپری شوند یا اینکه می‌توانند به جدی‌ترین مشکل زندگی مشترک‌تان تبدیل شوند و شما را از پا در آورند. اگر می‌خواهید بدانید رابطه‌تان در برابر حمله‌های بیرونی چقدر مقاوم است، این سؤال‌ها را از خود بپرسید:

– آیا مشکلات بیرونی، باعث نزدیکی و همدلی بیشتر شما دو نفر می‌شود و با هم به دنبال راهی برای حل کردن‌شان می‌گردید؟

– شما و همسرتان لحظات بد زندگی‌تان را هم با یکدیگر به اشتراک می‌گذارید، یا اینکه تنها در شادی‌های هم شریک می‌شوید؟

– آیا تا به حال از آرامش خود برای رسیدن همسرتان به هدفش گذشته‌اید؟ او به این تلاش شما چه واکنشی نشان داده‌ است؟ آیا او هم در زندگی شما چنین نقشی را بازی کرده ‌است؟

شما می‌توانید هنگام بیماری مادر همسرتان، احساس کنید که فردی از خانواده خودتان با این مشکل دست و پنجه نرم می‌کند یا اینکه می‌توانید درهای خانه‌تان را به روی او و مشکلاتش ببندید و در آرامش خیالی‌تان زندگی کنید. می‌توانید زمینه را برای پیشرفت تحصیلی همسرتان فراهم کنید، یا اینکه تلاشش را وقت تلف کردن و کم گذاشتن برای زندگی مشترک‌تان بدانید و او را در میانه راه منصرف کنید. اما یادتان نرود که خودتان می‌توانید مسیری که رابطه شما از آن عبور می‌کند را تعیین کنید و باید مسئولیتش را به عهده بگیرید.

منبع-مجله سیب سبز