افسردگی

تا قبل از این، پژوهش های علمی زیادی در خصوص ورزش های مختلفی صورت گرفته بود که باعث بهبود سلامت روانی افراد می شود و در درمان افسردگی تاثیر زیادی دارد. اما محققان در جدیدترین پژوهش های خود متوجه شده اند که سنگ نوردی تاثیر بیشتری در درمان سریع افسردگی دارد. در این مقاله از دکتر سلام به فواید سنگ نوردی در درمان افسردگی پرداخته ایم. با ما همراه شوید.

رشته کوه‌های دندانه دار سیرا نوادا در شرق ایالت کالیفرنیا در آمریکا، مکانی هستند که برای سنگنوردی ماهر، چون ایتان پرینگل، به عنوان آرامش بخش‌ترین نقطه کره زمین به حساب می‌آیند. او می‌گوید: “زمانیکه در اینجا به سنگنوردی مشغول هستم، برای ۲۰، ۳۰، یا ۴۰ دقیقه، تمام حواسم بطور کامل و صد درصد بر روی فعالیت ام متمرکز است و به هیچ چیز دیگری فکر نمی‌کنم. ” او ادامه می‌دهد: “پیدا کردن این میزان تمرکز و توجه در زندگی روزمره بسیار دشوار است. ”

پرینگل ۳۱ ساله در زندگی روزمره اش از مشکلات عاطفی فراوانی رنج می‌برد. “من به طرز شدیدی از خودم ابراز انزجار می‌کردم و بدم می‌آمد – گرچه هنوز هم بعضی اوقات با این مشکل دست به گریبان هستم” او در ادامه می‌گوید: “هنگامیکه به چند ماه اخیر زندگی ام نگاه می‌کنم، متوجه می‌شوم که اوقاتی که بسیار حس خوبی داشته ام و فکرم درگیر مساله‌ای نبوده است، دقیقا زمان هایی هستند که من به سفر‌های جاده‌ای رفته و هر روز در طبیعت بوده ام و در خلال این سفرها، هر روز به سنگنوردی در طبیعت مشغول بوده ام. ”

پژوهش‌های جدید، این گفته پرینگل – و همینطور بسیاری دیگر از سنگنوردان – را به صورت علمی نیز ثابت کرده اند. در واقع، این پژوهش‌ها نشان می‌دهند که سنگنوردی در طبیعت می‌تواند یک درمان موثر برای بیماری افسردگی باشد.

تا پیش از این، مطالعات علمی متعددی حاکی از آن بودند که فعالیت‌های ورزشی مختلف می‌توانند باعث بهبود حالات و سلامت روانی افراد شوند، به گونه‌ای که تاثیرات آن‌ها در بهبودی، به مانند قرص‌های ضد افسردگی یا مشاوره درمانی هستند، هر چند پژوهش‌های بسیار مختصری به طور خاص بر روی ورزش سنگنوردی متمرکز شده بودند.

اوا ماریا استلزر، استاد روانشناسی دانشگاه آریزونا، به سنگنوری نگاهی فراتر از یک سرگرمی داشت. او بیان می‌دارد که همیشه در پایان یک روز کاری پر مشغله و طولانی، او و همکارانش به سنگنوردی می‌پرداختند، چرا که با این کار ذهن آن‌ها پاک می‌شد و احساس آرامش می‌کردند. او به هنگامیکه ذهنش آشفته از قرار‌ها و وظایف پیچیده کاری بود، ترجیح می‌داد که به جای دویدن، سنگنوردی کند، زیرا احساس خوشایند تری با این کار می‌کرد. او می‌گوید: “اما تو هیچ گاه نمی‌دانی که آیا احساس و تمایل تو، درست است یا خیر؟ “. بدین منظور او شروع به انجام پژوهشی با این عنوان نمود: آیا سنگنوردی می‌تواند به عنوان یک عامل مثبت در بهبود سلامت روان موثر واقع شود؟

استلزر و کاترینا لوتنبرگر از دانشگاه ارلانگن نورنبرگ، در یک مطالعه مشترک بر روی ۱۰۰ نفر، که بیشتر آن‌ها سنگنوردان آماتور در رشته بولدرینگ بودند، به تحقیق و بررسی پرداختند. این تیم دو نفره، بیمارانی را از دو بیمارستان مختلف روانپزشکی در ارلانگن آلمان به کار گرفتند. گروه اول بلافاصله درمان ۸ هفته‌ای خود را شروع کردند و این در حالی بود که گروه دوم می‌بایست که منتظر می‌ماندند. هر دو گروه کلاس‌های ذهن آگاهی (mindfulness) را نیز سپری کردند. پیش، در حین، و در پایان دوره درمان، استلزر با استفاده از سوالاتی که خود طراحی کرده بود، سطح افسردگی آن‌ها را مورد ارزیابی قرار داده بود. در ابتدای دوره، همگی افراد به طور میانگین از افسردگی متوسط رنج می‌بردند.

بیماران گروه اول، به مدت ۳ ساعت در هفته به سنگنوردی می‌پرداختند. پیش از هر جلسه تمرین نیز، آن‌ها در کلاسی با موضوعاتی در رابطه با سلامت روان حضور پیدا می‌کردند، مانند کنترل اضطراب یا بازیابی حس اعتماد. سپس، پس از هر جلسه تمرین سنگنوردی، آن‌ها دور هم جمع می‌شدند تا احساس خود در هنگام تمرین را با دیگران به اشتراک بگذارند و همینطور بیان کنند که چگونه می‌توانند آموخته‌های خود را در حین زندگی روزمره نیز به کار گیرند.

در پایان هفته هشتم، گروهی که به سنگنوردی پرداخته بودند، شاهد تغییرات موثری در نمره افسردگی خود بودند – به طور میانگین نمره آن‌ها از متوسط به کم کاهش پیدا کرد. استلزر و تیمش، نتایج حاصل از اولین تحقیق خود را در مجله “بی ام سی سایکایتری” منتشر کردند. (مطالعات دیگر هنوز منتشر نشده اند.)

هولی بلیک، استاد روانشناسی در دانشگاه ناتینگهام انگلستان، از رشته بولدرینگ در سنگنوردی – سنگنوردی بر روی مسیر های کوتاه – به عنوان یک “رویکرد نوین” در در رابطه با درمان‌های گروه محور یاد می‌کند و می‌گوید: “این مطالعه اولین گام در رابطه با درک این موضوع است که آیا بولدرینگ می‌تواند به صورت بالینی موثر واقع شود”. نتایج به دست آمده از این پژوهش در کوتاه مدت، می‌توانند به عنوان یک رقیب جدی برای دیگر مطالعات ورزشی قلمداد شوند، ولی بلیک بیان می‌دارد که “این نتایج هنوز به مرحله قطعیت نرسیده اند، چرا که برای رسیدن به قطعیت، آزمایشات بالینی تصادفی بسیار بیشتری مورد نیاز هستند. ”

سنگ نوردی

با این وجود، بعضی از بیمارستان‌ها در آلمان از هم اکنون بولدرینگ درمانی را شروع کرده اند. اگر چه هنوز پژوهش‌های بیشتری مورد نیاز است، ولی استلزر بر این عقیده است که بولدرینگ – و به طور کلی سنگنوردی – بنا به دلایلی یک ورزش منحصر به فرد محسوب می‌شود. یکی از این دلایل، نیاز به ذهن آگاهی است، زیرا ذهن آگاهی باعث می‌شود که افراد از چرخه‌های افکار منفی فاصله بگیرند، یعنی دقیقا همان افکار منفی‌ای که باعث افزایش افسردگی در افراد می‌شوند. پشتوانه جمعی نیز از دیگر بخش‌های بزرگ سنگنوردی است، زیرا که در بسیاری از مواقع، سنگنوردان برای فائق آمدن بر یک مسیر دشوار یا یک حرکت پیچیده، از یکدیگر کمک فکری گرفته و با مشارکت همدیگر آن مسیر را تکمیل می‌کنند. دلیل سوم نیز که از مهمترین شاخص‌های روانی در سنگنوردی است، در رابطه با حس کامیابی است. به بیانی دیگر، به محض اینکه فرد یک مسیر دشوار سنگنوری را با موفقیت به پایان می‌رساند، احساس می‌کند که دستاورد بزرگی برای او حاصل شده است و حسی از کمال در او تداعی می‌شود. این سه مقوله‌ای که به آن‌ها اشاره شد، در دیگر مطالعات نیز یافت شده اند، و همگی در بهبود افسردگی مفید واقع شده اند.

بطور کلی، نتایج حاصل از درمان با بولدرینگ مثبت بوده اند. استلزر به تازگی یک کتابچه راهنما به زبان آلمانی نیز نوشته است که برای آن دسته از روانشناسان آلمانی که علاقه‌مند به این روش درمانی هستند، می‌تواند مفید واقع شود. او در حال حاضر در حال نگارش نسخه انگلیسی از این دفترچه راهنماست و آنطور که خود می‌گوید با چند موسسه روانشناسی آمریکایی نیز قرارداد امضا کرده است. او می‌گوید که در حال حاضر، به جز درمان “بودن درطبیعت” که شامل میزان بسیار کمی از سنگنوردی است، چنین درمانی که به صورت مشخص بر روی سنگنوردی تکیه کند، در آمریکا وجود ندارد.

نکته مهم این است که هدف از این نوع درمان، جایگزینی کامل آن با درمان‌های موجود نیست بلکه آنگونه که استلزر می‌گوید: “به نظر منطقی می‌آید که از بولدرینگ و سنگنوردی در تکمیل درمان‌های سنتی استفاده کنیم. ”

منبع: فرادید