کودک

یکی از اصلی ترین و سخت ترین موضوعات در تربیت کودکان برای والدین نحوه رفتار و کنار آمدن با کودک گستاخ می شود. در این مقاله از دکتر سلام علت گستاخی کودکان و همچنین راهکارهای موثر برای کنار آمدن با آنان را آماده کرده ایم. توصیه می کنیم که حتما این مقاله را مطالعه کنید و از دست ندهید. با ما همراه شوید.

يكي از سخت‌ترين موضوعات تربيتي كودكان براي والدين نحوه برخورد با كودك گستاخ است. گستاخي از جمله مشكلات تربيتي معمول كودكان است كه ابتدا با حفظ آرامش و ترك رفتارهاي گستاخانه احتمالي در خودمان و با چند راه‌حل ساده اما هوشمندانه قابل كنترل است. گستاخ بودن منحصر به سن و سال خاصي نيست و علل مختلفي مي‌تواند داشته باشد. از جمله تلاش كودك براي كنترل زندگي شخصي خود و تصميم‌گيري مستقلانه. مثل اينكه چه بپوشد يا چه بخورد.
شايد بتوان آن را روشي دانست كه كودك توسط آن تلاش دارد حد و مرز حرف‌شنوي والدين از خودش را بشناسد و به اين ترتيب بتواند راه جديدي براي دستيابي به خواسته‌هايش بيابد. نكته قابل توجه اينكه در پاره‌اي مواقع علت رفتارهاي پرخاشگرانه ممكن است خستگي يا گرسنگي بيش از حد باشد.
در هر صورت توسل به رفتار گستاخانه به عنوان بخشي از فرآيند رشد كودكان قبل از سه سال، دور از ذهن نيست كه لازم است بين دو تا دو و نيم سالگي با بيان نارضايتي از اين مدل رفتاري چه به وسيله گفتار و چه رفتار به آن پاسخ داد.

گستاخي كودكان چيست؟

گستاخي تعريف و چارچوب مشخصي ندارد، گاه رفتار است و گاهي گفتار. در واقع نوعي واكنش نادرست است از سمت كودك به پدر و مادر و اطرافيان. رفتارهايي چون ستيزه‌طلبي‌هاي جسمي، پرتاب اشيا، بي‌توجهي يا حتي گاهي بددهني و كنايه‌هاي نيشدار و مسخره كردن. لازم به ذكر است كه پدر و مادر بايد متوجه باشند كه بيان صادقانه كودك از واقعيت‌ها و نيازهايش را گستاخي تلقي نكنند. مثلاً انتقاد كودك از فلان رفتار پدر يا مادرش. كارشناسان علوم تربيتي علت اصلي بروز رفتارهاي گستاخانه در كودكان را جلب توجه والدين و كسب قدرت مي‌دانند. گستاخي معمولاً پاسخ كودك به برآورده نشدن نيازهايش و مقابله با ناكامي‌هاست.

رفتاري آسيب‌زا براي خانواده و جامعه

اگر براي بر طرف كردن رفتارهاي گستاخانه فرزندان راه‌حلي پيدا نكنيم بي‌شك آن رفتارها استمرار خواهد داشت و هر روز شدت آن از روز قبل بيشتر و بيشتر خواهد شد. اينگونه رفتارها باعث درگيري‌هاي لفظي و گاهي فيزيكي بين افراد خانواده مي‌شود و حرمت‌ها را از بين مي‌برد.
از آن بدتر جانبداري يكي از والدين از فرزندي با عكس‌العمل‌هاي گستاخانه است و به اين صورت روابط بين والدين نيز تيره مي‌شود. تا زماني كه پدر و مادر همراه و همفكر با هم اقدام نكنند هيچ كدام از شيوه‌هاي تربيتي نمي‌توانند كامل و كافي باشند.
ضرورت حل اين دست‌انداز تربيتي زماني اهميت پيدا مي‌كند كه بدانيم رفتارها و عادات كودكانمان شكل‌دهنده شخصيت اجتماعي آنها در آينده خواهد بود. كودكي كه با پرخاشگري و گستاخي به اهدافش برسد بي‌شك در سنين بالاتر نيز در اجتماع همين راه را در پيش خواهد گرفت و از آن جايي كه احترام به قوانين و مقررات را نياموخته است در جامعه نيز به بي‌قانوني تن مي‌دهد و آداب اخلاقي- اجتماعي در وي تنزل مي‌يابد.

نقش خانواده در مقابله با رفتارهاي گستاخانه

در اولين گام ما به عنوان والدين موظف هستيم به كودكان خود آموزش دهيم كه چگونه نيازها و خواسته‌هاي خود را با لحني مهربان و محترمانه بيان كنند و بي‌شك قبل از هر قدمي بايد والدين خود از رفتارهاي گستاخانه بپرهيزند. براي كنترل گستاخي كودك اولين گام حفظ آرامش و خونسردي است.
در اصل اين نحوه پاسخگويي ما به خواسته‌ها و سخنان كودكانمان است كه شيوه تعامل و روابط متقابل ما را شكل مي‌دهد. وقتي ما زود برافروخته شويم قطعاً كودكمان نيز خيلي سريع از كوره در خواهد رفت و در صورتي كه والدين به عنوان الگوي كودك با سعه صدر و آرامش با مسائل مواجه شوند كودك نيز اين نوع برخورد را خواهد آموخت.
اگر دوست نداريد كودكتان پرخاشگر و گستاخ تربيت شود حتماً توجه داشته باشيد تا زماني كه نمي‌توانيد آرامش خود را حفظ كرده و با خونسردي با او صحبت كنيد از پاسخ دادن به او خودداري كنيد. به عبارتي هيچگاه با وي وارد جنگ لفظي نشويد چراكه اين رفتار شما مهر تأييدي خواهد بود بر اين سبك رفتاري در ذهن كودك. در واقع شاخ به شاخ شدن با بچه‌ها نتيجه‌اي جز شكست شما و پيروزي او ندارد.

پدر و مادر براي مواجهه بهتر و عاقلانه‌تر با گستاخي فرزندانشان بايد بپذيرند كه اين مدل رفتاري بخشي از فرآيند رشد هر كودكي است، نه از سر لجبازي يا بي‌احترامي به خانواده. والدين وظيفه دارند با دقت و زيركي به اين نكته توجه كنند كه چه چيزي كودكشان را گستاخ و پرخاشگر مي‌كند يا چه زماني بيشتر اينگونه رفتارها از وي سر مي‌زند و از اين طريق مي‌توانند با برطرف كردن علت‌ها قدمي براي اصلاح رفتارهاي ناهنجار او برداشته و گستاخي را در وي به حداقل برسانند.
ما موظف هستيم با توجه به گفته‌ها و نظرات كودكمان به او احساس مهم بودن بدهيم. مادامي كه كودك در بيان عقايدش آزادي و امنيت داشته باشد و والدين به حرف‌هاي او گوش داده و احترام بگذارند رفتار گستاخانه از كودك دور خواهد شد و به حداقل خواهد رسيد. لازم به يادآوري است كه فرزند ما بايد بياموزد كه صحبت‌ها و عقايدش تا زماني شنيده مي‌شود كه محترمانه بيان شود و زماني كه پرخاشگرانه و غيرمحترمانه صحبت مي‌كند شما به صحبت‌هاي او توجه نخواهيد كرد.
بايد براي كودكتان اثبات شود كه وقتي دست از چانه‌زني و كج‌خلقي بردارد و با شما با ادب و احترام صحبت كند شما كاملاً متوجه او خواهيد بود. اين موضوع به معناي موافقت دائم والدين با عقايد كودكانشان نيست بلكه اين نوع رفتار به كودك نشان مي‌دهد كه والدين به نظرات و عقايدش احترام مي‌گذارند، حتي اگر با آن نظرات و ديدگاه‌ها و خواسته‌هاي او موافق نباشند.

نقش رسانه در كنترل گستاخي و پرخاشگري كودكان

نقش تلويزيون و بازي‌هاي كامپيوتري در گستاخي و پرخاشگري كودكان و به طور خاص پسرها بسيار پر‌رنگ و عمده است. بسياري از سريال‌ها و بازي‌هاي كامپيوتري به وضوح رفتارهاي پرخاشگرانه را به تصوير مي‌كشند. متأسفانه رفتارهاي بي‌ادبانه و طعنه‌زني‌هاي خياباني حتي در سريال‌هاي تلويزيوني نيز بسيار عادي جلوه داده مي‌شود كه تأثيرات مخربي بر رفتار كودكان دارد.
بهتر است كودكمان را از انجام بازي‌هاي خشن منع كنيم و او را از تماشاي فيلم‌هاي خشن و بدون روابط اجتماعي سالم دور نگه داريم و اگر چنين امكاني وجود ندارد حتماً صحنه‌ها و رفتارهاي گستاخانه فيلم را به چالش كشيده و ابراز بيزاري كنيم تا او شكل برخورد ما با اين موضوع را ببيند.

کودک

انتخاب پيامد براي رفتار گستاخانه كودك

پيامد تعيين‌شده براي رفتار گستاخانه كودك بايد چگونه باشد؟ بهتر است اين پيامد در حداقل فاصله زماني با رفتار يا گفتار گستاخانه صورت بگيرد، البته بدون حضور ديگران و در خلوت. ابتدا بايد از برآوردن موضوعي كه باعث رفتار گستاخانه و پرخاشگري كودك ما شده است بپرهيزيم، هر چند در دسترس و قابل اجرا باشد، چراكه در غير اين صورت كودك ما به برآورده كردن نيازهايش با توسل به زور و پرخاشگري عادت خواهد كرد. در مرحله بعد بايد وي را با يك پيامد مهم، اما ساده و قابل اجرا مواجه كرد، مثلاً به او اجازه انجام كار مورد علاقه‌اش را ندهيم تا با عواقب و پيامدهاي رفتارش آشنا شود.

در اين ميان بايد دقت كنيم كه اولاً رفتار ما لجوجانه نباشد كه در اين صورت وضع بدتر خواهد شد و دوم اينكه حرمت خود را به عنوان پدر يا مادر حفظ كنيم. اعمال پيامد رفتار نادرست كودك اگر با آگاهي دادن درباره معلول اين پيامد باشد بيشتر، بهتر و سريع‌تر نتيجه خواهد داد.

پدر يا مادر بايد خيلي كوتاه و قاطع و با لحني آرام و مسلط بر اوضاع علت تصميم بر اجراي اين پيامد را براي كودك توضيح دهند؛ مثلاً بايد گفته شود رفتارت من را خسته كرد و انرژي من را از بين برد، پس من ديگر نمي‌توانم طبق قرار قبلي تو را به پارك، سينما يا… ببرم. اگر كودك در برابر اين توضيحات واكنش نامناسبي بروز داد بايد او را به حال خود رها كرده و به دنبال انجام امور مربوط به خود برويم. درگيري و مجادله با كودك گستاخ وضع را بدتر مي‌كند، ما حتي براي دفاع از خود نيز نبايد با او مجادله كنيم.

اگر كودك معذرت‌خواهي كرد بايد او را ببخشيم و غائله را فيصله بدهيم اما در صورت تكرار، بعد از عذرخواهي نيز همچنان و با قاطعيت بر موضع خود استوار بمانيم، چراكه در غير اين صورت كودك به انجام كارها و رفتارهاي گستاخانه عادت مي‌كند و بعد هم رهايي از پيامد آن را در يك عذرخواهي ساده مي‌بيند.

استفاده از واژه‌هاي مناسب

وقتي فرزندمان جمله گستاخانه‌اي به كار برد با عصبانيت و نگاه خيره از او نپرسيم چي گفتي؟ چراكه معمولاًجواب اين سؤال «هيچي» است و به اين شكل يك مجادله بي‌نتيجه شكل گرفته است. بهتر است مستقيماً به جمله يا رفتار گستاخانه اشاره و احساس خود را راحت و با صلابت بيان كنيم.

بهتر است از استفاده جملاتي كه سرزنش گونه بوده و واژه «تو» دارند بپرهيزيم و از جملات حاوي «من» استفاده كنيم. مثلاً به جاي «ساكت شو!»، «بي‌ادب!» و… از جملاتي چون «ناراحت شدم»، «رفتارت را نمي‌پسندم» و… استفاده كنيم چراكه استفاده از كلمه «تو» در وجود كودك نوعي دلخوري و در نتيجه لجاجت به وجود مي‌آورد.

در پاره‌اي مواقع والدين با ديدن يا شنيدن رفتار يا گفتار گستاخانه كودكشان از فرط عصبانيت ناخواسته به پرخاشگري مي‌پردازند و جملاتي را به كار مي‌برند كه به هيچ وجه درست و بجا نيست، مثلاً مي‌گويند: «ديگر مادر تو نيستم» يا «ديگر تو را به ميهماني نخواهم برد». هيچ كدام از اين مواردي كه ذكر شد منطقي و قابل اجرا نيستند و زماني كه عصبانيتمان فروكش كند دوباره آنها را انجام مي‌دهيم، پس بهتر است با آرامش تنبيه‌ها و پيامدهايي قابل اجرا و محدود براي كودكمان در نظر بگيريم.

اگر از روي عصبانيت يا غفلت ناسزايي از دهانمان خارج شد يا حركت گستاخانه‌اي از ما سر زد حتماً بابتش از كودكمان معذرت‌خواهي كرده و برايش توضيح بدهيم كه اشتباه كرده‌ايم، سپس با زباني مؤدبانه و بياني منطقي دوباره حرفمان را بيان كنيم.

توجه، ابزاري قدرتمند در دست‌هاي والدين است. كودكان ما نياز عميقي به توجه والدين خود دارند و آنچه مشخص است اينكه توجه را بر بي‌توجهي ارجح مي‌دانند. توجه در مقابل رفتار گستاخانه يعني سرزنش و شكل‌هاي بدتر از آن همچون شماتت كردن كه ممكن است كودك آن را بر بي‌توجهي ترجيح بدهد، پس بهتر است چنانچه رفتار كودكمان بي‌خطر است با بي‌توجهي به او به تنبيهش بپردازيم و هرگاه آن رفتار نامطلوب را ترك كرد با توجه مثبت و نگاه محبت‌آميز و آميخته به لبخند او را تشويق كنيم.

از زماني كه كودك زبان باز مي‌كند بايد كلمات مؤدبانه و سبك برخورد محترمانه را به او آموزش داد. بايد به كودكانمان معني عذرخواهي و تشكر را آموخته و كلماتي چون لطفاً، ببخشيد و ممنونم را به او آموزش بدهيم. هيچ حرفي آموزنده‌تر از عمل نيست. والدين بايد عامل به رفتارهاي نيكو باشند تا فرزندانشان نيز همچون خود آنها همان راه را براي دستيابي به سبك زندگي توأم با ادب، مهر و عطوفت ادامه دهند.

منبع: روزنامه جوان