index

یکی از شایع‌ترین بیماری‌های قرن افسردگی است،افسردگی زنان چند برابر مردان است،مخصوصا در بین زنان کارمند،اختلال دوقطبی یا اسکیزوفرنی ،بیماری‌های اضطرابی و اختلالات خلقیدیده می شود که به اصطلاح سرما خوردگی روانی  نیز به آن گفته می شود

افسردگی یکی از شایع‌ترین بیماری‌های قرن حاضر است. حدود 15 تا 20درصد افرادهمه جوامع به این بیماری مبتلا هستند. این بیماری که ازآن به عنوان «سرما خوردگی روانی» هم یاد می‌شود دارای علائمی چون افسرده بودن، غمگینی، اعتماد به نفس پایین و بی‌علاقگی به هر نوع فعالیت و لذت روزمره است.
آخرین بررسی‌های انجام شده در کشور نشان می‌دهد ایران جزو کشورهایی است که از نظرمیزان افسردگی درجه بالایی دارد و در رده 5 کشوراول در این زمینه قرار گرفته است و بر اساس آمارهای اعلام شده ازسوی اداره سلامت میانسالان معاونت سلامت وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی، شیوع افسردگی در خانم‌های کشور سه برابر بیش از مردان است و شیوع اضطراب هم در زنان 3 تا 5 برابر بیش از مردان است.
در این بررسی‌ها آمده که سن ابتلا به بیماری افسردگی 20 تا 50 سال و متوسط آن در 30سالگی است. همچنین شیوع افسردگی در دختران مجرد و زنان مطلقه بیشتر از افراد دیگر است.
چندی قبل دکتر ناهید کشاورز در مصاحبه‌ای گفته بود: «لازم است مشارکت زنان را در اجتماع ترویج کنیم. در غیر این‌صورت زمینه افسردگی زنان افزایش می‌یابد و ما در حال حاضر شاهد چنین وضعیتی هستیم، چراکه طبق آخرین آمار تنها 14 درصد از زنان شاغل هستند و با گفتن جمله افسرده نباشید، افسردگی زنان درمان نمی‌شود.»
وی با بیان این مطلب که در حال حاضر زنان جوان تحصیلکرده طبقه متوسط شاد نیستند، افزوده است: «شرایط اجتماعی به گونه‌ای سازماندهی نشده که آنان بتوانند انتظارات خود را برآورده کنند چون با این‌که دختران تا حدودی فرصت پرداختن به علایق خود را دارند؛ اما پس از ازدواج و فرزندآوری باید خود را وقف فرزند و شوهر کنند، در حالی که اگر به علایق آنان توجه کافی نشود، زنان نمی‌توانند نقش همسری و مادری خود را به درستی ایفا کنند. تحقیقات انجام شده نشان می‌دهد که زنان در محیط‌های کاری همواره در معرض استرس و فشارهای عصبی هستند و همین امر باعث بروز اختلالات خلقی دوقطبی و افسردگی در آنان می‌شود.»
دکتر علی فرجام روانشناس اجتماعی درباره افزایش آمار افسردگی در میان خانم‌های ایرانی به ما می‌گوید: «معمولاً آمار خانم‌ها در سراسر دنیا از نظر ابتلا به بیماری‌های اضطرابی و اختلالات خلقی از جمله افسردگی، از آقایان بیشتر است در حالی که آقایان بیشتر از خانم‌ها درگیر بیماری‌هایی مانند اختلال دوقطبی یا اسکیزوفرنی می‌شوند. همچنین آمارهایی مانند میزان شادی، رضایتمندی از زندگی و فرهنگ زندگی‌ در ایران نسبت به خیلی از کشورهای دیگر پایین‌تر است و این عوامل می‌توانند ریسک‌فاکتورهایی برای ابتلا به افسردگی در خانم‌ها
محسوب شود.»
وی با بیان این مطلب که خانم‌ها به علت سپری کردن تغییرات هورمونی و استرس‌های بارداری و زایمان بیشتر در معرض اختلالات خلقی قرار می‌گیرند، می‌افزاید: «خانم‌ها در جامعه ما از نظر اجتماعی تحت فشار بیشتری قرار دارند؛ مثلاً با سطح سواد و تحصیلات برابر، حقوق کمتری نسبت به مردان دریافت می‌کنند و این استرس‌ها هم می‌تواند در ابتلای آنان به اضطراب و افسردگی
نقش داشته باشد.»
وی خاطرنشان می‌کند: «متأسفانه در کشور ما خانم‌ها با‌وجود داشتن تحصیلات بیشتر موقعیت‌های شغلی و اجتماعی پایین‌تری دارند و استفاده نکردن از مدارک تحصیلی‌شان می‌تواند بر کاهش سطح خلق‌وخویشان تأثیر بگذارد. بالا رفتن سن و کاهش موقعیت‌های ازدواج هم می‌تواند شانس ابتلا به اضطراب و افسردگی را درآنان افزایش دهد.»
این روانشناس اجتماعی با بیان این مطلب که خانم‌های کارمند به خاطر شرایط کاری بیشتر از زنان خانه دار در معرض افسردگی هستند خاطرنشان می‌کند که بررسی‌های انجام شده نشان داده است ۲۳درصد از زنان کارمند دچار افسردگی هستند در حالی که این رقم برای زنان خانه دار ۶ درصد است. زنان در محیط‌های کاری همواره در معرض استرس و فشارهای عصبی قرار دارند و همین عامل باعث بروز اختلالات خلقی دوقطبی و افسردگی در آنان می‌شود.
وی با اشاره به این‌که میزان فشار، استرس و افسردگی در زنان کارمند به دلیل انجام وظایف سنتی خود در خانه همچنین محل کار، بیش از زنان خانه دار است می‌گوید: «زنان هنگامی که از منزل خارج می‌شوند تازمانی که به منزل بازگردند همواره به دلایل مختلف مانند کنترل‌های اجتماعی، برخوردهای نامتعارف، نوع پوشش، ارتباط و تعامل با ارباب رجوع و… تحت تأثیر فشارهای ناشی از استرس و افسردگی هستند.»
دکتررضا جلیلی روانپزشک هم در مورد افسردگی می‌افزاید: حجم زیادی از بیماری‌های جسمی و روانی سلامت خانم‌ها را تهدید می‌کند به طوری که شیوع اختلالات روانی در میان زنان 26درصد و مردان 15 درصد اعلام شده است، یعنی شاهد اختلاف 11 درصدی شیوع افسردگی در خانم‌ها نسبت به آقایان هستیم که می‌تواند علل و عوامل متعددی داشته باشد.
وی خاطرنشان می‌کند: «بر اساس بررسی‌های انجام شده توسط سازمان بهداشت جهانی، زنان بیش از سایر گروه‌ها در معرض ابتلا به افسردگی قرار دارند و عواملی مانند بیکاری، خانه ‌داری، بازنشستگی، زندگی ناموفق، سطح تحصیلات پایین و محل سکونت از عوامل مهم شیوع افسردگی در میان خانم‌های کارمند است.»
این روانپزشک با اشاره به این مطلب که زنان بیش از مردان در معرض خطر ابتلا به افسردگی قرار دارند، در مورد علائم بیماری افسردگی یاد‌آوری می‌کند: «خلق افسرده یا احساس غم و اندوه، از بین رفتن علایق، کاهش یا افزایش وزن، کاهش یا افزایش خواب، بی‌قراری و کندی حرکت، خستگی، فقدان انرژی، احساس گناه کردن، ناتوانی درتفکر و نداشتن تمرکز در تصمیم گیری، احساس خودکشی یا مرگ، اختلال در عملکرد فردی، شغلی و تحصیلی، زیاد شدن غیبت از محل کار و… از جمله نشانه‌های بروز افسردگی در افراد است که متأسفانه افسردگی در زنان 2 برابر مردان است که این آمار در زنان کارمند به دلیل انجام وظایف سنتی خود در خانه همچنین محل کار، بیش از زنان خانه دار است.»
وی می‌افزاید که سن ابتلا خانم‌ها به بیماری افسردگی 20 تا 50 سال و متوسط آن در 30سالگی است و شیوع آن در دختران مجرد و زنان مطلقه بیشتر از افراد دیگر است.
افراد شاغل مبتلا به افسردگی معمولاً نسبت به کارهای خود بی‌تفاوت و بشدت زودرنج و تحریک‌پذیر هستند، محل کار خود را تمیز نگه نمی‌دارند و وقت زیادی را صرف یافتن وسایل خود می‌کنند همچنین به وضعیت ظاهری و بهداشت خود اهمیتی نمی‌دهند.
جلیلی با بیان این مطلب که چندین ریسک فاکتور برای افسردگی وجود دارد که باعث ابتلای بیشتر زنان به افسردگی نسبت به مردان می‌شود می‌افزاید: «مهمترین عامل در بروز افسردگی در زنان تغییرات هورمونی است که به صورت ماهانه در خانم‌ها ایجاد می‌شود و در مرحله بعدی، بارداری و یائسگی از علل افسردگی در زنان به حساب می‌آید.» به گفته این روانشناس یکی از مهمترین ریسک فاکتورها که در زنان ایجاد استرس می‌کند نقش‌های گوناگونی است که زنان در خانه و محیط کار ایفا می‌کنند از این رو گروه‌های سنی 20 تا 50 سال زنان بیشترین گروه‌های سنی هستند که در معرض ابتلا به افسردگی قرار دارند همچنین بررسی‌ها نشان می‌دهد معمولاً زنانی که زندگی زناشویی خوبی ندارند، در واقع بیشتر مستعد ابتلا به افسردگی هستند.
دکتر جلیلی در خصوص درمان بیماران مبتلا به افسردگی می‌افزاید: «درمان افسردگی با توجه به میزان شدت و ضعف آن 3 ماه تا یک سال طول می‌کشد از این رو مدیران باید شرایطی مناسب و محیطی آرام را برای فعالیت نیروهای انسانی شاغل بخصوص زنان که بیشتر در معرض استرس و افسردگی هستند فراهم و از ایجاد رقابت که عامل بروز فشار عصبی برای کارمندان است پرهیز کنند.»
وی یاد‌آوری می‌کند که درمان افسردگی تنها در طی زمان و با تحمل صبر و بردباری امکان‌پذیر است واین در حالی است که درمان افسردگی به دست خود بیمار صورت می‌گیرد و در واقع این خود بیمار است که باید با خود کنار بیاید و زمان فراغت خود را با مسائل دیگری همچون هنرهای دستی و مطالعه کتب راهنما که نقش ارزنده‌ای دارند، سرگرم کند.
از این‌رو، براحتی می‌توان با یک برنامه‌ریزی دقیق و منظم مسیر زندگی را از حالت رکود و یکنواختی نجات داد.
دکتر جلیلی می‌گوید که خلق انسان به طور طبیعی دارای تناوب‌های شادمانی و غم است و همه مردم در دورانی از زندگی خویش دچار افسردگی می‌شوند که ممکن است شدید باشد. بنابراین نباید شخص در این دوره احساس ناامیدی، تنهایی و لاعلاجی کند زیرا بیماری او درمان پذیر است و برای غلبه بر آن باید با مشکلات و ترس‌ها مقابله کرد و این در حالی است که گریز و انزوا طلبی، مشکل را بیشتر و درمان را دشوارتر می‌سازد از این رو باید در برابر این‌گونه بیماران به درمان اقدام کرد و مراحل درمان را مرحله به مرحله پیش رفت تا همه چیز به حال اول باز گردد. در کل همه باید بدانند افسردگی یک عارضه موقتی است و نمی‌تواند تا آخر عمر طول بکشد.»