6703954_m_web

ازدواج وقتی می تواند موفق و سازنده باشد که بدانید چه چیزی از آن می خواهید. چرا با این فرد به خصوص ازدواج می کنید و بعد از رفتن زیر یک سقف از او چه انتظاراتی دارید.

خطاهای شناختی به برخی باورهای غیرمنطقی گفته می شود که به صورت خودکار به ذهن افراد خطور می‌کنند و به مرور تبدیل به یک حکم کلی و قانون می‌شوند و اثرات منفی زیادی در روابط افراد دارند، به خصوص در تصمیم‌گیری برای ازدواج‌شان.برخی از افکار قبل از ازدواج سبب می شوند شما دیر تر از حد معقول به فکر ازدواج بیفتید.

تعمیم‌های افراطی
«هرگز»، «همیشه»، «هیچ وقت»، «همه» اگر این کلمات را نسبت به اتفاقات زندگی‌تان زیاد به کار می‌برید، به خودتان شک کنید. شاید شما هم یکی از افراطیون باشید. این دسته از افراد حقیقت‌های زندگی‌شان را خیلی پر رنگ‌تر از مقدار واقعی‌اش می‌بینند و این برایشان مشکل ساز می‌شود. مثلا این‌که دختری به آن‌ها جواب رد داد، نا امید می‌شوند و این موضوع را تعمیم می‌دهند به همه مورد‌های دیگر! یعنی با خودشان می‌گویند: «معلوم است دیگر همه به من جواب رد می‌دهند!»

فیلترینگ دارها
تا به حال آدم‌هایی با زندگیِ پر قرارداد دیده‌اید؟ قراردادهای ذهنی که شاید خیلی اوقات مانع تصمیم‌گیری و انتخاب درست‌شان شود! این قراردادها همان باید و نبایدها و اعتقاداتی هستند که ممکن است درست و به جا نباشند اما در زندگی فرد چهارچوب های خاصی ایجاد می کنند که مانع حرکت شان می شود.

فردی که فیلترهای زیادی دارد، در واقع تحت تاثیر یک نکته منفی همه واقعیت را تاریک می‌بیند و دیدش نسبت به قضیه منفی است. مثلا دختری که قرارداد ذهنی‌اش این است که پسرهای تحصیل کرده فهمیده‌ترند، یک فیلترینگ بزرگ دارد و آن هم این است که اگر فردی با تحصیلات کم برای خواستگاری‌اش بیاید با یک دید منفی به او نگاه می‌کند و قضاوت‌هایش نادرست و نتیجه‌گیری غلط است. یا عقاید عجیبی که صرفا بر اساس تجربیات قبلی شما رخ داده و ممکن است درست نباشد. مثلا: مردان کوتاه قد خیانت می کنند، تک فرزندها همیشه لوس هستند و…

ذهن‌خوانی ممنوع
کم و بیش همه ما درگیرش هستیم. فکرهایی که به ذهن خودمان خطور می‌کند را به دیگران نسبت می‌دهیم در واقع همان گمان بردن است. مثلا آقا پسری که می‌گوید: «از نگاهش فهمیدم که اصلا از من خوشش نیامد و فکر می‌کند من آدمِ بی‌عرضه‌ای هستم!» دچار ذهن‌خوانی است. این تیپ افراد انگار دوست دارند فکر دیگران را در مورد خودشان بخوانند، اما با دیدی منفی بخوانند. فکرخوانی باعث می شود قبل از آنکه تعاملی میان شما و طرف مقابلتان شکل بگیرد رابطه از بین برود. ذهن خوانی بزرگترین دلیل اختلافات افراد و سوء تعبیرها است. چون شما بر مبنای تصورات و تجربیات خودتان تصمیم می گیرید نه آنچه حقیقتا وجود دارد.

استدلال هیجانی
اگر بر اساس احساسات‌تان تصمیم می‌گیرید و نمی‌توانید بر هیجانات‌تان مدیریت داشته باشید و وقتی که باید نمی‌توانید احساسات‌تان را کنترل کنید، متاسفانه شما دچار خطای شناختی استدلال هیجانی هستید! یعنی استدلال می‌کنید اما بر اساس هیجانات‌تان نه عقل‌تان! این جور استدلال کردن‌تان ببخشید، اما به دردِ خودتان می‌خورد! مثلا فرض بفرمایید دختری را که می‌داند طرف سن بالا می‌زند و تحصیلاتی هم ندارد و فقط یک شغل خوب دارد و به لحاظ خانوادگی تناسب هم ندارند ولی ته ماجرا می‌گوید خب دوستش دارم و بله! این بله گفتن‌ها مبارکی دارد؟!! به این می‌گویند استدلال از نوع هیجانی‌اش! دختر خانم را فاز پولداری می‌گیرد و هیجانی می‌شود و می‌گوید بله! پشت این استدلال‌های هیجانی همیشه پشیمانی هست… متاسفانه خیلی از خطاهای شناختی به خاطر منفی‌نگری ما نسبت به زندگی و اتفاقاتی است که برایمان می‌افتد… مطمئنا با دیدی مثبت‌تر و بازتر برداشت‌های بهتری از اتفاقات زندگی‌مان خواهیم داشت و موانع ازدواج هم از سر راه‌مان برداشته می‌شود.

تفکر دو قطبی
این نوع تفکر را تفکر قطبی شده، سیاه و سفید و استدلال به شیوه همه یا هیچ نیز می نامند. در این شیوه فرد تمایل دارد واقعیات را به صورت مطلق تعبیر کند، در این حالت به هیچ وجه تعبیرهای بینابینی (خاکستری) را نمی پذیرد. در ذهنیت اشخاص با این طرز تلقی هکه امور به دو طبقه تقسیم می شود: خوب و بد، سیاه و سفید، ممکن یا غیر ممکن، مطلوب یا غیر مطلوب. مثلا ممکن است فرد معتقد باشد همسر آینده او باید در رشته تحصیلی مشابه خودش درس خوانده باشد در این صورت ازدواج بی ازدواج! یا این که فرد ممکن است عقیده داشته باشد اختلاف سنی در ازدواج باید بین 3تا 5سال باشد و بیشتر و کمتر از آن بی معنی است و نباید با فردی در آن رده سنی ازدواج کرد.این طور آدم ها فکر می کنند اگر کسی کاملا خوب نباشد، حتما بد است. اگر کاملا خوشبخت نباشد، حتما بدبخت است و…

بزرگ نمایی و کوچک نمایی
در این فرایند شما ممکن است فرد یا وقایع اتفاق افتاده را بسیار کوچک و دست کم بگیرید یا این که بعضی از وقایع را بیش از حد بزرگ، جلوه دهید. ممکن است این خطای شناختی در قضاوت کردن توانمندی های خودتان باشد یا همسر آینده تان. به هر ترتیب، شما ممکن است در بزرگ دیدن یا کوچک دیدن خودتان یا او دچار اغراق شوید و این تفکر اغراق آمیز شما را از یک انتخاب واقعی و منصفانه دور کند.