introvert

درون گرایی یک ويژگي خُلقي است كه با ديدگاه دروني ذهني همراه بوده ؛ فرد دورن گراآمادگي بيشتري براي خود داري و تسلط بر نفس از خود نشان مي‌دهد. اين افراد كمتر تمايل به حضور در جمع دارند و و بيشتر دقت خود را به مطالعه و فعاليت هاي ذهني انفرادي مي‌گذرانند.

واژه ‘درون گرا’ دارای معانی ضمنی بسیاری است, بخصوص وقتی که به یک فرهنگ غربی نگاه می کنیم که درون گرایی را بعنوان یک هنجار اجتماعی به چالش می کشد. در همه ابعاد زندگی ما، ایده یک شخص کاملا اجتماعی، پر نشاط و خوش صحبت بودن که انرژی سایر افراد را تامین می کند و بخش زیادی از اوقات فراغت و انرژی خود را صرف اجتماعی شدن می کند دارای اهمیت بسیار است.

واضح است که این برای همه صدق نمی کند اما به مزاج درون گراها که از ‘کمرویی’ دوران کودکی به دوران‘ تنهایی’ بزرگسالی حرکت می کنند، زیاد خوش نمی آید. و همه آن معانی ضمنی که همراه آن است مانند بی دوست بودن، متفر بودن از مردم، ضد حال ممهمونی بودن و غیره و…

با این وجود، درون گرا بودن درست عکس برون گرا بودن است و در حالی که دنیای پیرامون ما مدرن و پیشرفته نیست، ما چیزهای زیادی برای ارائه دادن داریم. در اینجا پنج مورد کلیدی داریم که باید درباره درون گراها و دوست شدن با آنها بدانید.

1. در کنار یک فرد درون گرا سکوت اختیار کنید.
زمانی که یک درون گرا ساکت است، کاملا همه چیز روبراه است. ما نگران و پریشان نیستیم. باور کنید، ما همه چیز را درک می کنیم. مثل موقعی که یک لپ تاپ سیستم رو چک می کنه و دنبال ویروس می گرده، ممکنه مدتی از جریان عقب بیفتیم، اما بعدش حالمون دوباره خوب میشه.

در واقع، ما تنهایم. خیلی ساکتیم. بهر حال، وقتی که می گیم تقصیر شما نیست، ما رو باور کنید. درون گراها هم هر وقت که دوست داشته باشند مثل برون گرا ها در بحث فرو می روند، اما اگر بخواهید ما را به زور به صحبت وادارید، فقط ما را ناراحت می کنید.

2. چهره بد خلق و ساکتی داشتن هم’ چیز بدی’ نیست.
چهره ساکتی که باعث می شود مردم فکر کنند که شما از زندگی لذت نمی برید.” مشکلی هست؟ شایع’ ترین مثال از واکنش یک درون گرا است. باور کنید، در واقع هیچ مشکلی نیست، ما چهره مون این مدلیه.

خیلی احمقانه به نظر میاد، اما اگر بر حسب شانس دوستی را می شناسید که تا حدی درون گراست، آنوقت می بینید که آنها دوست دارند بیشتر از آنچه می گویند، بشنوند و درک کنند. از این رو، همانطور که درون گراها درگیر درک و پردازش هستند، ما گوش می دهیم و نگران نیستیم – ساکت بودن یا ترشرو بودن، یا اگر ترشرو نگوئیم – چهره بی حس و عاطفه داشتن، به این معنا نیست که ما را تنها بگذارید، یا از پارتی بدمان بیاید. ما فقط داریم به شیوه خودمان با همه چیز برخورد می کنیم.

3.درون گراها از مردم متنفر نیستند.
ما از مردم متنفر نیسیتم. به همین سادگی. این تصور غلط وجود دارد که رسانه های زیادی وانمود می کنند که اگر هر شب با یک دوست که در آغوشتان می گیریدش و نوشیدنی به دست نباشید، آنوقت از مردم و از اجتماعی شدن متنفرید و این جور چرندیات. درون گرا ها هم از مردم لذت می برند، و ما هم دوست داریم که به جاهای مختلف برویم.

تنها تفاوت این است که ما دوست داریم در کنترل آنچه رخ می دهد باشیم. به سینما می روید؟ چند ساعتی به من توجه کنید تا وقتی به خانه رسیدم بتوانم از لحاظ ذهنی یک زمان استراحت با تلویزیون بچینم. من واقعاً عاشق مردمم. همانطور که خیلی از افراد اینطورند. اما این ایده که درون گراها از مردم گریزان و متنفرند توهمی منفی است که درک مردم از درون گراها را تحت تاثیر قرار می دهد.

4. گاهی اوقات استراحت دادن به خود در موقعیت های اجتماعی ضروری است.
اگر یک درون گرا در مهمانی، گردهمایی اجتماعی، یا در چنین موقعیتی باشد، معمولا هر چند دقیقه یکبار به خود استراحت می دهد فقط برای اینکه انرژی ما از اول تا آخر مراسم حفظ شود. منظور این نیست که یک ربع از مهمانی بیرون برویم، فقط در حد پنج دقیقه می تواند کافی باشد تا دوباره کنترل اوضاع را به دست بگیریم.

ممکن است بپرسید؟ چرا به این استراحت نیاز داریم؟ خب، این به ما اطمینان می دهد که درون گراها آنقدر خسته نمی شوند که نتوانند لذت ببرند. چون ما واقعا از مهمانی ها لذت می بریم. ما فقط یک استراحت کوتاه نیاز داریم تا بتوانیم هوایی تازه کنیم، هم از لحاظ روحی و هم از لحاظ فیزیکی. و اگر این انرژی ما را به سرعت روی سن رقص ببرد، مطمئناً این کار را می کنیم؟

5. درون گراها دائماً درحال شارژ کردن خود هستند.
نکته اصلی که باید درباره درون گراها به یاد داشته باشید این است: ما به شکل های مختلف خود را شارژ می کنیم. دو نوع باتری متفاوت را در نظر بگیرید: یک باتری خورشیدی و یک باتری معمولی گوشی همراه.

باتری خورشیدی تمام روز با قرار داشتن در معرض نور خورشید شارژ می شود و بعد می تواند مورد استفاده قرار گیرد. انرژی خود را می گیرد و برای استفاده در طول شب آن را حفظ می کند. باتری گوشی به آهستگی و روزانه شارژ تمام می کند و زمانی که به خانه می رسید و تنهایش می گذارید به شارژ نیاز دارد.

برون گراها انرژی خود را از افرادی که در اطرافشان هستند و تعاملات اجتماعی شان تامین می کنند در حالی که تنها بودن انرژی آنها را می گیرد. درون گرها درست بر عکس اینند. تعاملات اجتماعی، چه سرگرم کننده و عالی باشد، که همینطور نیز هست باتری ما را خالی می کند، بنابراین ما یا به زمانی برای تنها بودن نیاز داریم یا زمانی برای استراحت کردن تا خود را دوباره شارژ کنیم.

درون گراها هم درست مانند برون گراها عاشق مردم و مهمانی رفتن هستند. ما فقط به تنها بودن نیاز داریم تا خود را برای بهترین شرایط کاری، به طور کامل شارژ کنیم. با این روش، ما می توانیم پا به پای شما در مهمانی، با چهره ای همیشه خوش رو با هم باشیم و این چیزی است که من دوست دارم.