tell-a-lie-day

همه مردم جهان، روزی دو مرتبه دروغ می‌گویند. برخی افراد، دروغگوهای خوبی نیستند و زود لو می‌روند اما برخی دیگر دروغگوهای قهاری هستند.دوست دارید فوت و فن های آنان را بدانید؟

البته اگر بخواهیم مقاله خود را توجیه کنیم! می‌توانیم بگوییم که ما در اینجا به جوانان معصوم شیوه‌های دروغ‌گویی را می‌آموزیم تا آن‌ها بتوانند دروغ‌گویان را بشناسند و فریب آن‌ها را نخورند وگرنه هدفی جز اطلاع‌رسانی از این مقاله نیست.

انواع دروغ‌ها

البته گاهی دروغ‌گویی باعث انجام کاری واقعاً مفید می‌شود برای مثال دروغ گفتن در هنگام جنگ به دشمن باعث نجات جان هم‌رزمانتان می‌شود.

در کل ما دروغ‌ها را به دودسته دروغ‌های مصلحتی و غیر مصلحتی تقسیم می‌کنیم، درباره این دو نوع دروغ نیز بایستی گفته شود که دروغ‌های مصلحتی نیز به‌اندازه دروغ‌های غیر مصلحتی نیاز به‌دقت و انرژی دارد تا اینکه تأثیر موردنظر را بر روی دیگران داشته باشد.

داشتن حافظه فعال 

زمانی که شما دروغ میگویید درواقع بایستی دروغ خود را به یاد داشته باشید تا بتوانید بقیه داستان را در هر زمان دیگر مطابق با دروغ خود ادامه دهید ولی اگر دروغ خود را فراموش کنید به‌راحتی دروغ شما توسط دیگران برملا می‌شود، پس داشتن حافظه‌ای فعال و پویا یکی از زمینه‌های لازم دروغ‌گویی است و در غیر این صورت دیگران مچ شما را خواهند گرفت، البته بایستی این نکته نیز بیان شود، که به خاطر سپردن اتفاقات و وقایع طبیعی و حقیقی بسیار ساده‌تر از به خاطر سپردن اتفاقات مجازی (دروغ) است و یکی از ویژگی‌هایی که می‌توان درباره دروغ‌گوهای حرفه‌ای گفت این است که آن‌ها دارای حافظه‌ای قوی هستند.

دروغ‌های خود را مدیریت کنید

آسان‌ترین راه برای مدیریت دروغ‌های خود این است که تعداد آن‌ها را به حداقل ممکن کاهش دهیم، درواقع هر چه کمتر دروغ بگویید کمتر انرژی خود را صرف مدیریت دروغ‌هایتان جهت به دام نیفتادن می‌کنید، اگر خواستید دروغ بگویید سعی کنید دروغ خود را همراه با داستانی واقعی بیاموزید زیرا بدین گونه بهتر می‌توانید دروغ خود را به خاطر بسپارید، همان‌گونه که قبلاً اشاره شد به خاطر داشتن داستان‌های واقعی بسیار آسان‌تر از به خاطر داشتن داستان‌های خیالی است به همین دلیل اگر شما دروغ خود را با یک داستان واقعی مخلوط کنید بهتر و بیشتر می‌توانید داستان خود را به خاطر بسپارید، برای مثال اگر شما هنگام فوتبال بازی کردن درون خانه همراه با دوستان خود به‌صورت ناگهانی و کاملاً اتفاقی گلدان مورد علاقه همسرتان را شکستید برای اینکه بهتر بتوانید به ایشان دروغ بگویید و در آینده نیز دروغتان برملا نشود و به خاک سیاه ننشینید بایستی دروغ خود را با واقعیات مخلوط کنید مثلاً میگویید که در حال نظافت منزل بودم که ناگهان دوستم بدون توجه به اینکه اینجا جای مناسبی جهت بازی نیست توپ فوتبال را شوت کرد و گلدان مورد علاقه شما شکست و الان نیز بنده رابطه دوستیم را با آن فرد قطع کرده‌ام! بدین گونه بیشتر دروغتان در ذهنتان می‌ماند.


تا جای ممکن از بهانه آوردن خودداری کنید!

بهترین راه این است که آرام بمانید و ساده دروغ بگویید. درحالی‌که نمی‌خواهید از مشکل دوری کنید همچنین خوب نیست که خودتان واردش شوید. در مورد کاری که انجام داده‌اید و قصد دروغ گفتن در مورد آن را دارید نیاز به ذکر تمامی جزئیات نیست. هر چقدر بیشتر در مورد دروغتان توضیح دهید احتمال لو رفتن بیشتر می‌شود چرا که ممکن است به جزئیاتی اشاره کنید که اطرافیانتان مچ شما را بگیرند! تغییر حالت و بیان جزئیات غیرضروری تنها باعث می‌شود بقیه بیشتر به شما شک کنند.

کارهایی را انجام دهید که دروغ‌گوها انجام نمی‌دهند

دروغ گفتن آسان است اما رفتاری شبیه به افراد صادق داشتن تا حدودی کار سختی است، افراد صادق مردمی مسئولیت‌پذیر هستند، آن‌ها به‌اشتباه خود اعتراف می‌کنند، و از اشتباه خود عذرخواهی می‌کنند، شما اگر می‌خواهید که همانند افراد صادق جلوه کنید بایستی در هنگام دروغ‌گویی نیز مشابه افراد صادق رفتار کنید تا از این طریق بیشترین تأثیر را دروغ شما داشته باشد، برای مثال گلدان در موارد قبل را به خاطر آورید، شما بعدازاینکه داستان خیالی خود را با واقعیات پیوند زدید بایستی همانند افراد صادق و مسئولیت‌پذیر اشتباه دوستتان را بر گردن بگیرید و از طرف او نیز عذرخواهی کنید بدین گونه شخص مخاطب شما بیشتر به حرف‌هایتان ایمان می‌آورد و کمتر به شما شک خواهد کرد، البته ناگفته نماند که همین تاکتیک می‌تواند بخشی از عذاب وجدان شما را به خاطر طلب پوزش کردن کم می‌کند و به‌اندازه‌ای آرامش روانی را به شما بازمی‌گرداند.


رابطه تنگاتنگ، کلیدی مهم

یکی از تأثیرات مهمی که دروغ‌گویی بر روی افراد می‌گذارد در حقیقت این است که آن‌ها به‌صورت ناخودآگاه فاصله خود با دیگران را حفظ می‌کنند یا بهتر بگوییم به‌گونه‌ای نیروی دافعه بین آن‌ها و دیگران به وجود می‌‌آید، و دلیل آن نیز بدین گونه است که شخص دروغ‌گو به دلیل عدم آرامش روانی و عدم داشتن وجدانی آرام و حس خیانتی که به دیگران می‌کند به‌صورت ناخودآگاه بین خود و دیگران فاصله می‌اندازد، ولی شما برای اینکه هم در دروغ‌گویی حرفه‌ای شوید و هم اینکه تأثیر بیشتری درون مخاطب بیچاره خود بگذارید بایستی تا جای امکان و تا زمانی که دیگران شک نکنند فاصله خود با مخاطبان را نزدیک کنید و این نزدیکی علاوه بر بعد روحی و فکری بیشتر مربوط به بعد فیزیکی می‌شود مثلاً در صورت امکان هنگام دروغ گفتن به مخاطب دستان خود را بر روی شانه‌های او قرار دهید و یا اینکه او را در آغوش بکشید بدین گونه مخاطب نمی‌تواند عذاب وجدان شما را درست تشخیص دهد