mother-and-baby-by-nem_youth

اکثر خانم ها پس از زایمان با عارضه  افسردگی پس از زایمان مواجه می شوند که باید بیشتر به خود و وضعیت روحی شان برسند و نگذارند این عارضه روح و روانشان را تسخیر کند.

زنان باید با دوره‌های افسردگی پس از زایمان آشنا باشند. افراد با سن  پایین بیشتر در معرض افسردگی پس از زایمان قرار دارند. افسردگی پس از  زایمان اغلب به‌دلیل تغییرات هورمونی بعد از زایمان صورت می‌گیرد. علاوه بر  تغییرات هورمونی، زایمان نیز به‌دلیل دارا بودن استرس و فشار روحی و روانی  برای فرد، از علل افسردگی پس از زایمان به‌شمار می‌آید.
شیوع افسردگی پس از زایمان به‌طور تقریبی حدود ٨ تا ١٥‌درصد است. افسردگی  پس از زایمان یک نوع افسردگی است با تمام جنبه‌های افسردگی ماژور و مینور  که در حالت طبیعی شروع می‌شود.
اگر درمان حمایتی برای افراد مبتلا به افسردگی پس از زایمان صورت گیرد، تا ٦  ماه پس از زایمان، بهبودی حاصل می‌شود. البته این امکان نیز وجود دارد که  حتی افسردگی افراد تحت‌درمان قرار گرفته نیز مجدد عود کند.
١٠‌درصد افراد مبتلا به افسردگی پس از زایمان، احتیاج به مراجعه نزد پزشک  دارند زیرا با درمان‌های نگهدارنده و حمایتی بهبود پیدا نمی‌کنند. تنها ١٥  تا ٢٠‌درصد زنان مبتلا به افسردگی پس از زایمان با درمان‌های حمایتی بهبودی  کامل پیدا می‌کنند.  افسردگی پس از زایمان نیز مانند افسردگی ماژور و  مینور، کاملا شدت و ضعف دارد و در افراد گوناگون به شکل متفاوتی ظاهر  می‌شود که در صورت شدت آن، فرد می‌تواند اختلالات خلقی مانند افکار خودکشی  نیز داشته باشد که بسیار نادر است.
این احساس افسردگی ارتباط بین مادر و فرزند را نیز تحت‌تأثیر قرار می‌دهد و  منجر به کم‌شدن تعامل اجتماعی مادر و کمتر بازی‌کردن وی با فرزند خود  می‌شود.
افراد سن پایین، افراد دارای سابقه افسردگی، افراد دارای اختلالات عاطفی  قبلی، زنانی که استفراغ شدید حاملگی دارند یا دخانیات و داروهای غیرمجاز در  بارداری استفاده می‌کنند، بیشتر در معرض افسردگی پس از زایمان قرار دارند.
افراد باید با مشکلات دوران پس از زایمان آشنا باشند تا در صورتی که برای  آنها چنین اتفاقی افتاد به پزشک مراجعه کنند. علایم این افراد تمایل به  گریه، کاهش توجه، اختلالات خلقی و در صورت شدید بودن آن افکار خودکشی است.
در صورت مشاهده علایم این بیماری افراد باید به پزشک مراجعه کنند، زیرا  تشخیص دقیق توسط پزشکان حایز اهمیت است و در افسردگی ماژور صرفا درمان  حمایتی برای بیمار کافی نیست بلکه باید فرد با دخالت دارویی درمان شود.