stressed-coach-300x268

در ورزش و مسابقات ورزشی و زور آزمایی ورزشی افراد ورزشکار با نوعی استرس مزمن رودرو هستند که باید اطرافیان در رفع این استرس و یا کاهش آن به آنان کمک کنند.

حسن زندی اظهارکرد: استرس در ورزش موضوعی طبیعی است و تمام ورزشکاران به نوعی آن را تجربه می​کنند. این‌که چه نوع برخوردی با استرس داشته باشیم با توجه به هر فردی می​تواند متفاوت باشد.

وی بیان‌کرد: استرس حالتی است که در آن شرایط، شخص با انتظاراتی مواجه می​شود که باید آن‌ها را برآورده کند و اگر بتواند آن‌ها را برآورده کند، استرس کمی در او به وجود می​آید و اگر نتواند، استرس بیشتری بر او غالب می​شود.

این روانشناس ورزشی با بیان این‌که استرس شامل استرس‌های خوب و بد است، گفت: ما انسان‌ها باید کمی استرس داشته باشیم و در ورزشکاران این‌که چه میزان استرس خوب و چه میزان استرس بد است، به فرد ورزشکاری که با استرس مقابله می​کند، بستگی دارد.

وی افزود: علائم استرس شامل علائم رفتاری، جسمانی و شناختی است. به علائم جسمانی، علائم فیزیولوژیکی هم گفته می​شود که در چنین حالتی ضربان قلب و یا تنفس فرد بالا می​رود. در علائم رفتاری نیز می‌توان به این‌که فرد بسیار حرف می​زند و یا تکرر ادرار دارد اشاره کرد و علائم شناختی هم علائم ذهنی است که از طریق مشاهده می‌توان متوجه وجود آن در فرد شد.

زندی بیان‌کرد: یک مربی باتوجه به این علائم در ورزشکار باید تصمیم بگیرد که چه نوع مداخلاتی را وارد کند. اگر علائم جسمانی بیشتر باشد، مربی باید از روش​های کاهش دهنده​های جسمانی نسبت به ذهنی استفاده کند و در چنین شرایط مربی باید از روش‌های آرام​سازی استفاده کند. در کل ما برای تحت کنترل قرار دادن استرس به مهارت کنترل استرس نیاز داریم و باید این مهارت را در ورزشکار بالا ببریم و مربیان باید این مهارت را مانند تمرینات روزانه به ورزشکاران خود آموزش دهند.

وی با ارایه راهکار برای مقابله با استرس، گفت: در این راستا ما نیاز به دو مهندسی فرد و محیط داریم. مهندسی محیط این است که باید اطراف ورزشکار را بررسی و آن محیط را برای فرد ورزشکار متعادل کنیم. مهندسی فرد هم این است که باید آگاهی و شناخت و چگونگی برخورد ورزشکار با استرس را بالا ببریم.

عضو هیات علمی دانشگاه تهران بیان‌کرد: در مهندسی فرد به عنوان مثال ورزشکار می​تواند یکسری کارهای جسمانی انجام دهد، بدود و راه برود یا از اعتقادات خود که همان آرام​کننده‌ها هستند، استفاده کند، یعنی هر فردی باید با توجه به سلایق و علایق خود برای مقابله با استرس خود تصمیم بگیرد، چرا که پهنای باند برانگیختگی و مقابله با استرس هر فردی متفاوت است و ظرفیت برخورد هر ورزشکار با آن نیز متفاوت می​باشد.

وی ادامه‌داد: در مهندسی محیط هم می​توانیم برای ورزشکار شبیه​سازی​های تمرین به مسابقه را به وجود آوریم و می​توانیم محرک​هایی که ممکن است در آینده برای ورزشکار به وجود آید را کهنه کنیم. به عنوان مثال تیم‌ملی ما می​خواهد برای بازی به استرالیا برود، پس مربیان ما باید شرایط استادیوم، شهر، آب‌و‌هوا و هر آن‌چه ممکن است در آن‌جا ورزشکار با آن روبه‌رو شود را برای او شبیه​سازی و فراهم کنند.

زندی با بیان این‌که استرس هم می​تواند کارایی ورزشکار را بالا ببرد و هم پایین آورد، توضیح داد: تا زمانی که درجه​ای از استرس تخریب‌کننده نباشد می​تواند مفید باشد. یعنی زمانی که استرس تخریب​کنندگی به وجود می​آورد، مضر خواهد بود. پس مربیان ما باید آن‌قدر تمرینات و مداخلات ذهنی را در تمرینات روزانه خود به کار ببرند تا درجه و ظرفیت پهنای باند تحمل​پذیری ورزشکاران را نسبت به استرس خود بالا ببرند.

وی گفت: برخی مواقع نوع واکنش مربی به اشتباهات ورزشکاران باعث بالا بردن سطح استرس فرد می​شود. به هر حال مربیان ما باید سطح مهارت، سن، نیازهای روانی و موقعیت بازی بازیکنان خود را در نظر داشته باشند و می​توان گفت بازیکنان جوان نسبت به بازیکنانی که تجربه و سن بالاتری دارند، نیاز به بالا بردن روحیه دارند. به عنوان مثال یک بازیکن جوان نسبت به یک بازیکن با تجربه​ به انتقاد مربیان خود حساس​تر است، پس خود مربی می​تواند باعث کاهش یا بالا رفتن استرس ورزشکارش شود. در واقع خود مربی هم باید مدیریت استرس را بلد باشد و اگر بلد نباشد نیاز به روانشناس دارد.

این روانشناس ورزشی عنوان‌کرد: پس اگر انتظارات​مان را به موضوعی مثبت تبدیل کنیم، ورزشکار حمایت می‌شود و اگر همین انتظارات را منفی کنیم در مقابله با استرس تاثیرگذار است. مربیان ما اگر در مسابقات نتیجه​گرا نباشند، استرس ورزشکاران کمتر و استرس تحت کنترل قرار می​گیرد، چرا که نتیجه در دست ما نیست ولی تلاش دست ورزشکار است پس توجه به تمام این موارد مهم است.

وی بیان‌کرد: مهم‌ترین فاکتوری که برای ورزشکار مهم است و باید در اصل ورزش به آن توجه شود، اصل لذت در ورزش است که متاسفانه در جامعه ورزش ما این اصل نادیده گرفته شده است. وقتی ورزشکار از ورزش کردن لذت ببرد، دید فکری آن نسبت به ورزش تغییر می​کند ولی اگر به این صورت نباشد همیشه ورزش برای آن‌ به عنوان یک تکلیف سنگین خواهد بود، در نتیجه استرس و مشکلات دیگری برای فرد به وجود می​آید.