Divorce

کسانیکه به طلاق فکر می کنند اگر بدانند چه اثرات مخرب و پیامدهای جبران ناپذیری در انتظار آن هاست هرگز دست به این کار نمی زدند و آینده خود را تباه نمی کردند.

دکتر عزت‌اله کردمیرزا درباره پیامدهای فردی طلاق، گفت: به آسیب‌هایی که بر تک تک افراد وارد می‌شود، پیامد فردی و آثار فردی گویند. آثار فردی وسیع است و خود به سه دسته سرخوردگی منفی، حس بدبینی و تردید و مشکلات مالی تقسیم می‌شود.

این روانشناس با بیان اینکه اولین پیامدهای فردی طلاق، سرخوردگی است، اظهارکرد: این حالت خود را با عباراتی و جملات منفی نشان می‌دهد. در واقع عباراتی نظیر «دریغ و افسوس گذشته و ای کاش آینده» از آن عبارت است. این نوع سرخوردگی با تعریف خود طلاق که نوعی سرخوردگی و ناکامی در لذت جویی است، منطبق است. مردانی که طلاق می‌گیرند، در زندگی مجدد خود، صفا و خلوص بی‌غل و غش اولیه را که در زندگی ابتدایی خود ارائه کردند، ندارند.

وی افزود: دومین پیامد طلاق، حس بدبینی و تردید نسبت به ازدواج است. فرصت‌هایی برای ازدواج مجدد برای افراد پس از طلاق به وجود می‌آید، اما آنها به دلیل حس بدبینی و سرخوردگی از کنار آنها می‌گذرند. جالب این است که مردان در مقایسه زنان بخت کمتری برای ازدواج بعدی دارند. اگر فرزند نیز با مرد زندگی کند، این شانس کمتر نیز خواهد شد، چرا که زنان کمتری هستند که حاضر به تربیت فرزند دیگران باشند. حتی اگر مردی با زنی که حاضر به پذیرش فرزندش است، ازدواج کند و به ازدواجی اجباری تن دهد، تا آخر عمر با دریغ و افسوس گذشته زندگی می‌کند.

کردمیرزا با بیان اینکه سومین اثر فردی طلاق، مشکلات مالی است، تصریح کرد: زن حتی اگر مورد حمایت خانواده قرار گیرد، مشکلات مالی اجتناب ناپذیر است؛ بویژه در مورد زنانی که تلاش می‌کنند حق و حقوق خود را دریافت کنند. البته برخی بر این باورند که وضعیت را بر فرد آن قدر سخت گیرند که زن بگوید «مهرم حلال، جانم آزاد». این روش به راهکار خوبی برای نپرداختن حقوق زنان تبدیل شده است.

وی اضافه کرد: مشکلات مالی تبعاتی دارد که این تبعات خود را در قالب بدهکاری و گاهی در غالب روانه شدن به زندان نشان می‌دهد. شاید طلاق برای زنان آسیب‌های اجتماعی داشته باشد، اما برای مردان با زندان و مشکل مالی و یاس و ناامیدی همراه است و ممکن است فرد را به سمت خودکشی و دگرکشی یا مصرف مواد سوق دهد تا سطح هوشیاری پایین آید و از اطراف بی‌اطلاع شود.

کردمیرزا درباره پیامدهای خانوادگی طلاق گفت: این پیامدها نیز به پیامدهای عقده‌های روانی در کودکان، احتمال افزایش گرایش کودکان به خلافکاری و شیوه سازگاری همسر جدید با فرزندان قبلی تقسیم می‌شود.

وی اضافه کرد: طلاق به معنی از هم‌گسستگی خانواده است. اگر در این میان، فرزندی در میان باشد، فرزند به اصطلاح مانند گوشت قربانی به عنوان وجه‌المصالحه قرار می‌گیرد. این رفتار بر کودک تاثیرات جدی می‌گذارد. از پیامدهای طلاق بر کودکان ترس بدون دلیل، بی‌خوابی، بی‌اشتهایی، اختلال در تغذیه، لکنت زبان، پرخاشگری و تجاوز به دیگران است.

این روانشناس درباره احتمال افزایش گرایش فرزندان به خلافکاری گفت: جو خانواده بعد از طلاق می‌تواند محرک بزهکاری باشد. یعنی زمانی که چارچوب خانواده و موازنه قدرت بر هم می‌خورد، برای بچه‌ها ابهامی در مورد تکالیف زندگی خودشان به وجود می‌آید. توجه آنها برای تامین عاطفی به محیط بیرون از خانه بویژه گروه همسالان جلب می‌شود، اما چون این فرزندان مهارت لازم برای جلب توجه همسالان مثبت خود را ندارند، به سمت همسالان منفی که معمولا بزهکارند، گرایش پیدا می‌کنند.

وی در زمینه شیوه سازگاری همسر جدید با فرزندان قبلی اظهارکرد: برای این سازگاری دو مشکل بر سر راه خانواده‌ها قرار دارد که یکی ذهنیت منفی بچه‌ها نسبت به نامادری و دیگری احتمال مداخله مادر اصلی یا سایر اعضا خانواده در شیوه تعامل نامادری با فرزند است.

کردمیرزا درباره پیامدهای اجتماعی طلاق، گفت: در این محور نیز به دو مورد مهم باید توجه کرد که شامل اختلالات و انحرافات جنسی و احتمال افزایش بزهکاری در جامعه می‌شود. اختلالات و انحرافات جنسی تنها متوجه زنان نیست. این موضوع تهدید جدی برای مردان نیز به حساب می‌آید و آنان را نیز دچار آسیب می‌کند. انحرافات جنسی بعد از طلاق تنها زن و مرد را تهدید نمی‌کند، بلکه بچه‌های چنین خانواده‌هایی را نیز درگیر می‌کند.

وی در پاسخ به این پرسش که آیا این آسیب‌ها را هر کسی بعد از طلاق تجربه می‌کند،تصریح کرد: برخی افراد پس از طلاق دچار این مشکلات نمی‌شوند. برخی فرزندان نیز هستند که چنین آثاری را تجربه می‌کنند، اما راه درست را در پیش می‌گیرند. از حدود 40 سال پیش تا کنون تحقیقات زیادی در این مورد انجام شده است که مشخص کرده که بچه‌های حاضر در خانواده‌های آلوده و از هم گسسته، با توجه به جو از هم گسسته و محیط از هم گسیخته، عملکرد خوبی داشته و رشد سالم خود را حفظ کردند. اگر طلاق به معنای تخریب روابط خانوادگی معنی شود، تحقیقات در حوزه تاب‌آوری نشان داده، حدود 50 تا 70 درصد چنین کودکانی دوباره به پیشرفت بالایی دست پیدا می‌کنند.

کردمیرزا درباره راه‌های کاهش آسیب‌های پس از طلاق گفت: تحمل مسئولیت انتخاب یکی از این آسیب‌هاست. مردانی می‌توانند پس از طلاق موفق‌تر عمل کنند که بپذیرند طلاق انتخاب خود آنها بوده و لزوما از بیرون به آنها دیکته نشده است. به جای گشتن به دنبال مقصر، شیوه زندگی خود را تحلیل کنند.

وی افزود: بهتر است مردان مطلقه از مشاور و متخصص کمک گیرند. برای شناخت زندگی پس از طلاق و مسئولیت‌های بعدی که بویژه پس از طلاق بر عهده آنهاست، از روان‌شناسان خانواده راهنمایی گیرند.

این روانشناس با بیان اینکه لازم است از قطع ارتباط با همسر پرهیز کنند،گفت: همیشه زمینه بازگشت به زندگی مجدد را باز نگه دارند. حتی در قانون شرع اسلام، در بین چهار نوع طلاق، طلاق رجعی داریم که اگر زوجین پیش از سرآمدن عده 3 ماه و 10 روزه به هم برگردند، بدون عقد دوباره زن و شوهر هستند. در واقع این موضوع می‌تواند از بسیاری از پیامدهای فردی، خانوادگی و اجتماعی از جمله انحرافات جنسی و … پیشگیری کند و تلاش برای تفاهم مجدد را موجب شود.

وی تاکید کرد: به هیچ وجه به قطع رابطه کامل فرزندان با مادر خود اصرار و در مقابل فرزندان از مادر آنها بدگویی نکنند، ولو اینکه مادر مقصر باشد. علاوه بر آن شبکه روابط اجتماعی را هم برای خود و هم با مدیریت خود برای فرزندان‌شان شکل دهند. در واقع نباید بگذارند طلاق روابط اجتماعی منفی را جایگزین روابط اجتماعی مثبت کند.

این روانشناس توصیه کرد: مردان اگر خواستند که بچه‌ای از همسر دوم خود داشته باشند، پیش از اقدام، موضوع را با فرزند یا فرزندان زن اول در میان بگذارند و به عبارتی حق انتخاب دهند.

کردمیرزا در پایان گفت: مردان پیش از رسمیت دادن به ازدواج مجدد خود، زمینه آشنایی فرزند یا فرزندان را با دختر مورد نظر فراهم کند. در این مورد می‌توانند از مشاور تخصصی کمک گیرند