Diabetes-Center

مرض قند بیماری است که قرنها بشر را ازرده است اگر چه تلفات ناشی از این بیماری در حال حاضر بویژه در مناطق پیشرفته جهان بیشتر از همیشه بوده است . این بدان علت است که در قرن اخیر به سبب دستاورد های تکنولوژی استرس و ترس به طرز روز افزونی همه گیر شده است .مردم تمایل داشته اند که تا از کارهای بدنی طاقت فرسا بپرهیزند و به خوردن بیفزایند .در حال حاضر علوم پزشکی ادعا می کنند که هیچ روش مثبت و موفقی برای درمان مرض قند وجود ندارد . علم پزکی در نهایت ممی تواند با کنترل علایم این بیماری از طریق رژیم های غذایی و استفاده روزانه انسولین و تجویز داروهای دیگر به مهر کردن این بیماری یاری رساند . بنابراین این بیماری تحت تاثیر این گونه مهارها واقع نمی شود ، حتی ممکن است به سرعت افزایش یابد .

مرض قند در واقع بی نظمی متابولیسم بدن است که دارای مشخصات زیر می باشد . 1- مقدار زیادی قند در خون 2- دفع مستمر قند در ادرار

بدن انسان به منظور داشتن انرژی برای بقا و نگهداری اندامها و بافتهای خود به قند نیاز مبرم دارد . قندی که به فرم هیدرکربنها به بدن رسیده است عمدتا به صورت گلوکز و درجات بعدی به شکل فروکتوز و گالاکتوز وارد خون می گردد . این قند ها یا سریعا توسط بدن به کار گرفته می شود یا اینکه برای مصارف دیگر در کبد و ماهیچه ها به شکل گلیکوژن ذخیره می گردند. هنگامی که ما غذایی را که شامل پروتئین هیدرکربن و چربی است می خوریم در حالت عادی وقایع زیر اتفاق می افتد :

1- گلوکوز از روده ها وارد جریان خون می شود .

 

 

دیابت

مرض قند بیماری است که قرنها بشر را ازرده است اگر چه تلفات ناشی از این بیماری در حال حاضر بویژه در مناطق پیشرفته جهان بیشتر از همیشه بوده است . این بدان علت است که در قرن اخیر به سبب دستاورد های تکنولوژی استرس و ترس به طرز روز افزونی همه گیر شده است .مردم تمایل داشته اند که تا از کارهای بدنی طاقت فرسا بپرهیزند و به خوردن بیفزایند .در حال حاضر علوم پزشکی ادعا می کنند که هیچ روش مثبت و موفقی برای درمان مرض قند وجود ندارد . علم پزشکی در نهایت می تواند با کنترل علایم این بیماری از طریق رژیم های غذایی و استفاده روزانه انسولین و تجویز داروهای دیگر به مهر کردن این بیماری یاری رساند . بنابراین این بیماری تحت تاثیر این گونه مهارها واقع نمی شود ، حتی ممکن است به سرعت افزایش یابد .

diabetes-mellitus

متابولیسم قند

مرض قند در واقع بی نظمی متابولیسم بدن است که دارای مشخصات زیر می باشد . 1- مقدار زیادی قند در خون 2- دفع مستمد قند در ادرار

بدن انسان به منظور داشتن انرژی برای بقا و نگهداری اندامها و بافتهای خود به قند نیاز مبرم دارد . قندی که به فرم هیدرکربنها به بدن رسیده است عمدتا به صورت گلوکز و درجات بعدی به شکل فروکتوز و گالاکتوز وارد خون می گردد . این قند ها یا سریعا توسط بدن به کار گرفته می شود یا اینکه برای مصارف دیگر در کبد و ماهیچه ها به شکل گلیکوژن ذخیره می گردند. هنگامی که ما غذایی را که شامل پروتئین هیدرکربن و چربی است می خوریم در حالت عادی وقایع زیر اتفاق می افتد :

1- گلوکوز از روده ها وارد جریان خون می شود .

2- انسولین از لوزالمعده به منظور کمک به همگون شدن گلوکوز ( ناشی از هیدروکربن ) و آمینواسید ها ( ناشی از پروتئین ) با بدن آزاد می گردد .

3- انسولین گلوکوز را به ماهیچه های کوچک سلول های حاوی ذخایر چربی و کبد وارد می کند .

4- چربی غدا توسط انسولین به شکل تری گلیسیرید به درون سلولها چربی وارد می شود و به این دلیل است که ما پیوسته در حال خوردن نیستیم و فوراوره هی نسبی (قند ) بر حسب دوره های بی غذایی متفاوت است . در طی زمان روزه داری سطوح یا مقادیر انسولین به حداقل مقدار خود می رسند و چربی به عناون منبع سوخت آزاد می شود . این بدان سبب است که چربی در برخی از افراد دیابتی ممکن است به مراحل سمی برسند . قند خون میزان خود را تنظیم و تعدیل می کند . وقتیکه میزان قند خون بالا است جزایر لانگر هانس ( گروهی از سلول های غدد درون ریز در لوزالمعده با وظیفه ترشح هورمونها ) به منظور پایین آوردن میزان قند خون انسولین ترشح می کنند . عکس این عمل هنگامی اتفاق می افتد که گلوکاگن ترشح می شود ، بنابراین یک نوع توازن ایجاد می شود .

تعدیل قند خون بدن انسان پیچیده است . زیرا گلوکوز عامل فراهم کننده انرژی برای تمام بافتهای بدن می باشد . این ماده نقش بسایر مهمی در وظایف تمامی اندامها ایفا می کند و بنابراین نیاز به عکس العمل بسیار دقیق و حساس لوزالمعده غدد صنوبری ماهیچه ها کبد جریان خون کلیه ها و دستگاه عصبی دارد . بنابراین تنظیم گلوکز یک امر مهم می باشد .

مرض قند عبارت است از عدم توازن مزمن در مکانیزم تعدیل کیزان قند خون . وقتی این بی نظمی رخ دهد گلوکوز موجود در قند خون که به وسیله دستگاه گوارش جذلب شده است نمی تواند به طور موثری در بافتها و ماهیچه های بدن به کار رود یا به صورت گلیکوژن یا چربی در کبد ذخیره شود . این بی نظمی به دلیل عدم حضور هورمون انسولین به طور نسبی یا مطلق می باشد