کسانی که با افسردگی شدید مواجه اند در انجام کارهای خود احساس ناتوانی می کنند آنها قادر به جمع و جور کردن خودشان نیستند .نا امیدی ، فقدان انرژی و از دست دادن احساس بخش مهمی از وضعیت تداخلی حتمی است که آنها را درموفقیت هایشان با ناکامی مواجه می کند . فامیل و دوستان ممکن است قادر به تشویق و مواظبت از شخص افسرده و با تمجید از او درصدد کمک به او برایند . آنها باید در انجام این مهم رنج سنگینی را متحمل شوند . اگر آنها بخواهند به زنده ماندن افسرده کمک کنند اغلب مانند یک حق ناشناس با کسانی که در صدد کمک به او برآمده اند رفتار می کنند . با این وجود ، اگر توجه عمیقی را یک فرد آگاه انجام دهد مفید واقع خواهد شد و بدون شک احتمال پایان خودکشی افسرده را کاهش خواهد داد .
متاسفانه ، تعدادی از افراد افسرده بیشتر اوقات به زندگی خود خاتمه داده اند . معمولا شدت نوسانهای مساله بعضی با روز های خوب ئ بعضی با روز های ناگوار است . کاربری عمل افسردگی در روز های خوب ه جلوگیری کمک خواهد کرد تا حالت چرخشی را برای نوبت دیگر آرام کند و بهبودی بتدریج به دست آید .
افسردگی در اشخاص مستعد می تواند مشخصه تهدید برای نوسانی به سوی پایین باشد که آن به شکل ابرهای طوفانی جمع شده در افق است و رفتارمشخص کننده این موقعیت می تواند از توسعه مسأله جلوگیری کند . مسأله مهم این است که تغییر های هشدار دهنده حالت فراموش نشود ، زیرا شروع اضطراب با از دست دادن اعتماد نسبت به خودتان شما را به ورطه یاس و ناامیدی می کشاند ، در این موقعیت شما می توانید خودتان را تا آنجا که مقدور است درمان کنید . یکی از روشهای مفید برلی درمان افسردگی بر مبنای ایده است که با تغییر روش رفتاری انجام می گیرد و شما می توانید روند احساس را تغییر دهید . این برای تمام جنبه های رفتاری مفید است . به عنوان مثال ، اگر شما به هنگام افسردگی آهسته حرکت می کنید می تواید به حرکت سریع تمایل نشان دهید تا حالت شما تغییر کند ، به طور مشابه این وضعیت را در موارد خوش رویی و اعتماد نیز می توانید به کار برید ، هنگامی که شما شانه ها را بالا و راست و بدون افت نگه می دارید در این حالت جذاب خواهید شد . آنهایی که از افراد افسرده نگهداری می کنند باید افراد افسرده را نسبت به روحیه افسرده مأیوس کنند . برای مثال ، به آنها اجازه خود فراموشی را ندهند ؛ داشتن دوستهای خوب و لباس پوشیدن به طور مناسب ، خوب خوردن و بیرون رفتن از خانه در زمینه ارتباط اجتماعی و فعالیت بدنی افراد افسرده بسیار با ارزش است ، اما اغلب بهتر است که چنین فعالیتهایی روی آنها پنهانی باشد برای اینکه آنها ممکن است وحشت کنند ، زیرا آنها هر چیزی را که به نظرشان غیر عادی یا به طور بالقوه ناخواسته باشد رد می کنند .
از آنجاییکه گناه وخود آزاری تا حد زیادی بخشی از افسردگی را فراهم می آورد ، لازم است که شخص افسرده برای شکست رفتاری در روش مورد تمایل ، مجازات یا سرزنش نشود . برخورد گرم به پیشرفت کمک خواهد کرد ، و همچنین صحبت کردن بسیار مفید است . یک تعلیم دهنده بیگانه ،/ مانند روانشناس یا مشاور معمولا بیش از خانواده یا دوستان مفید خواهد بود . هر کسی می تواند با گفتگو یا گوش دادن به حرفهای بیمار افسرده برای گشایش آرام کردن او کمک کند . برهم زدن یا سبک سازی نگرانیهای شخص افسرده مهم است ، شما نباید وقتی مورد دردناکی پیش می آید موضوع را عوض کنید . این نگرانیها باید آشکارشود ، و تا حد ممکن با شخص افسرده همراه شود البته نه به شکلی که برلی کتر های خطایی که در گذشته انجام شده بار مسئولیت را برای بیمار سنگین کند ، در این صورت امکان بهتر شدن او در آینده وجود دارد .
این امر مخصوصا مهم است که شخص محروم را تشویق به صحبت درباره کسانی کنیم که از دنیا رفته اند . اگر شما می خواید به کسی در سبک شدن بار غم و اندوه کمک کنید ، با پیشنهاد دلسوزانه و به هر طریق او را وادار به گریه کنید و سعی نکنید بلافاصله گریه او را قطع کنید .
معاشرت منظم با سایر مردم برای هر دو حالت ، سبک کردن افسردگی کاهش قابلیت پذیرش آن ارزشمند است . اشتغال داشتن معمولاً کمک می کند ، اما اگر فرد افسرده در انجام کاری که شما به طور طبیعی قادر به انجام آن هستید با مشکل مواجه است ، سعی کنید کاری را به او محول کنید که درگیری کمتری را برای او فراهم کرده یا ارتباط کمتری با محیط داشته باشد . بعضی اوقات پرستار ها می توانند فرصت هایی را برای افرا افسرده بیابند که خود بیماران به دست نیاورده اند زمانی که ب راهنمایی ها به شکل منظم و مفیدی عمل شود ، بیماران توانایی خواهند داشت که به وضع اولیه برگشت کنند .
اسردگی ر زن یا شوهر و یا هر دو اغلب در نتیجه ازدواج یا مشکلات ارتباطی است . از خودتان سئوال کنید در صورتی که افسردگی مربوط به عدم ارتباط مناسب است ، می توانید برای رفع مشکل مشکلتان با مشاورتان گفتگو کنید و از او کمک بگیرید .
بی خوابی، هیجان ، آشفتگی و اخموبودن به طور معمول با افسردگی مرتبط است .
فعالیت به آرام کردن افسردگی کمک می کند ، زمانی که فعالیتهای نسبتا خوبی مانند شنا یا پیاده روی آرام بتواند پیشرفتهای مطلوبی را در رفتار طی دوره ای طولانی فراهم کند این ورزشها ممکن است ، افسرده را آمتده کند تا با فعالیت شدید تغییراتی را در سطح نورونهای انتقال دهنده که مغز تولید می کند ایجاد کنند . سو روتونین که نورون انتقال دهنده مربوط به خواب است ، بعد از شنا منجر به خستگی 20 درصد بالا می رود و از آنجایی که سطوح پایین سروتونین متمایل به ایجاد بیداری در صبح زود هستند ، بنابراین برای کسانی که دچار افسردگی هستند ، شنا کردن یا پیاده روی طولانی تا اندازه ای که این مشکل را معالجه کند ، مناسب است ( بخش 17 مخصوصا 17-3، 17-4 و 17-7 را ملاحظه کنید . )
اغلب مردم افسرده وضعیت خودشان را با عدم علاقه به رژیم غذایی سالم بدتر می کنند . یک رژیم غذایی خوب می تواند به آرام کردن بیمار کمک کند ؛ در مقایسه با آن یکرژیم غذایی نا متعادل تمایل به بدتر کردن شرایط دارد . غذاهایی للا کربو هبیدات مرکب از » دانه های حبوبات و سبزیجات « به طور ویژه مفید هستند و با توجه به اینکه گوشت و شکر می توان به بعضی از نا راحتی ها کمک کند ، از خوردن آنها خود داری شود . مکملهای محتوی ویتامین B6 می تواند بعضی از مشکلات افسردگی را حل کند . مقدار 50 میلی گرم در روز هیچ آسیبی نخواهد رساند ، و ممکن است بعضی از مسائل را حل کند
