وقتی دکتر به من گفته می میرم

images

شنیدن خبر فوت قریب الوقوع خود ممکن است وحشتناک ترین اتفاق ممکن باشد. افراد با شنیدن این خبر بسته به وضعیت روانی خود واکنش های مختلفی شامل عصبانیت شدید و هراس یا آرامش و تلاش برای تکمیل کارهای نیمه کاره نشان می دهند. مطالعه کتاب سه شنبه ها با موری نوشته میچ آلبوم یا سرخوشی حاصل از بیماریم نوشته آناتول برویارد به منظور کسب اطلاعات در این زمینه مفید هستند شاید عجیب ترین وضعیت احساس سلامت کامل جسمی و روانی با وجود ابتلا به یک سرطان پیش رونده و مهلک باشد. در چنین شرایطی اگر چه بیمار هیچ علامت فیزیولوژیک یا روان شناختی ندارد اما می داند که به زودی خواهد مرد.
به نظر من پرداختن به نیازهای فوری هر فرد با توجه به وضعیت روان شناختی او موجب اطاله کلام می شود زیرا هیچ الگوی تنظیم شده ای در زمینه مدیریت مرگ وجود ندارد. هر فرد در حال مرگ باید خودش روشی برای مواجهه با این شرایط پیدا کند. من اغلب به بیمارانم می گویم که نمی توانم برای مرگ شان هیچ کاری انجام بدهم اما قادرم در طول حیات کمک شان کنم و برای این کار آن ها باید به من بگویند که در زمان باقی مانده می خواهند چه کارهایی انجام دهند؟ چه کارهای نیمه تمامی را می خواهند به پایان برسانند و با چه کسانی می خواهند خداحافظی کند که درک قریب الوقوع بودن مرگ باعث می شود که ترس از فقدان کنترل و بی اطلاعی از آن چه قرار است اتفاق بیفتد بروز کند. در این شرایط مشورت با یک روان شناس بسیار با ارزش است.
پذیرش مفهوم مرگ ممکن است مدت ها طول بکشد. زمانی که مرگ نزدیک می شود علایم جسمی بیماری هویدا می شوند و بستری شدن ضرورت می یابد متخصصان بهتر است به مشکلات جسمی تشخیص این موضوع که بیمار دوست دارد چگونه بمیرد و تلاش جهت کاهش اضطراب حاصل از درد و پایان زندگی بپردازند.

این مطلب توسط  مجله پزشکی دکتر سلام تهیه شده است. استفاده از آن فقط با ذکر منبع دکتر سلام(hiDoctor.ir) مجاز می باشد

© مجله پزشکی و سلامت دکتر سلام | Hidoctor.ir