دکتر فریدون اعلاء، بنیان گذار سازمان انتقال خون ایران

 

ایران زمین در تمام روزگاران شاهد افراد نیکی بوده است که بزرگترین دغدغه ی آن ها خدمت به مردم و فراهم کردن رفاه حال آن ها بوده است.دانش آموختگانی که بدون هیچ چشم داشتی به مداوای بیماران پرداخته اند و دل خانواده های آنان را شاد کرده اند.دکتر فریدون اعلاء یکی از پزشکان فرهیخته و متبحری است که همچنان به مداوای بیماران می‌پردازد و به پدر هموفیلی‌‌های ایران معروف است.در این مطلب قصد داریم به بیان شخصیت والا و بخش کوچکی از زندگی نامه ایشان بپرداریم.

دکتر فریدون علاء در سال ۱۳۱۰ خورشیدی در پاریس دیده به جهان گشود و پس از گذراندن دوره ابتدایی در آن شهر به آمریکا رفت و در شهر «بوستون» دیپلم متوسطه خود را گرفت و به عنوان دانشجوی دوره لیسانس در رشته تاریخ، وارد دانشگاه «هاروارد» شد. وی به سال ۱۳۳۱ از آن دانشگاه فارغ‌التحصیل شد و پس از یک‌سال تصمیم گرفت که طب بخواند، از این رو وارد دانشگاه «ادینبورگ» در اسکاتلند شد که یکی از بهترین دانشکده‌های علوم پزشکی آن دوران بود. وی پس از ۶ سال از دانشکده پزشکی فارغ‌التحصیل شد و به تحقیق و بررسی در مورد بیماری‌های خونی ناشی از سوء جذب گوارشی پرداخت و پس از گذراندن دوره داخلی و خون‌شناسی در کاج سلطنتی پزشکان، به ایران بازگشت و علاوه بر تدریس در دانشگاه علوم پزشکی تهران، به طبابت در بیمارستان هزارتختخوابی (امام خمینی فعلی) مشغول شد.

دکتر فریدون اعلاء با مشاهده وضعیت اسف بار خون فروشی در آن سال‌ها، با تلاش فراوان و حمایت‌های دکتر شیخ الاسلام، وزیر وقت بهداری، با بودجه سالانه ۸۰۰ هزار تومان، در سال ۱۳۵۳ سازمان انتقال خون ایران را بنیان گذاشت تا تامین خون مورد نیاز افراد جامعه از طریق داوطلبان اهدای خون، صورت گیرد.

**بنیان‌گذاری سازمان انتقال خون ایران
علی دهباشی ـ سردبیر مجله فرهنگی هنری بخارا در مورد دکتر فریدون علاء می‌گوید: بدون شک نام دکتر فریدون علاء به عنوان بنیان‌گذار سازمان انتقال خون و خدماتی که بی‌دریغ برای ارتقای سطح علمی رشته خون‌شناسی و مشتقات آن در تاریخ پزشکی ایران، ثبت خواهد شد.

وی می‌افزاید: این پزشک متخصص برجسته خون شناسی، که به پدر جامعه هموفیلی ایران هم معروف است علیرغم اینکه در دهه هشتم زندگی خود بسر می‌برد همچنان هر روز صبح در مرکز بیماران هموفیلی به مداوای بیماران می‌پردازد.
دهباشی یاد آوری می‌کند: دکتر فریدون علاء بنیادگذار اولیه سازمان ملی انتقال خون ایران است که سال‌ها برای توسعه و ارتقای آن، از هیچ کوششی فروگذار نکرده است.

**بازگشت به ایران
دکتر فریدون علاء ـ بنیانگذار سازمان انتقال خون ایران در مورد سختی‌های زمان تحصیل‌اش می‌گوید: در اواخر دوران دانشگاهی تصمیم گرفتم رشته طب را شروع کنم که این تغییر با زمان نخست‌وزیری دکتر مصدق و ملی شدن صنعت نفت مصادف شده بود و به همین دلیل ارز خارجی و بخصوص دلار پیدا نمی‌شد و من نه فقط از تحصیل طب در آمریکا منصرف نشدم، بلکه برای امرار معاش ناچار به تدریس زبان انگلیسی پرداختم و با آنکه در دانشکده پزشکی کورنل قبول شده بودم، به دلیل مشکلات مالی عازم دانشکده پزشکی «ادینبورگ» در اسکاتلند شدم.‏

وی می‌افزاید: در سال ۱۳۴۴ به ایران بازگشتم و به عنوان عضو هیات علمی دانشکده علوم پزشکی دانشگاه تهران با حقوق ۶۰۰ تومان در ماه، مشغول به کار شدم واولین بخش مدرن خون‌شناسی بالینی را با آزمایشگاه‌های اختصاصی آن، به‌وجود آوردم. در آن زمان علاقه زیادی به تحقیق درباره بیماری‌های خون ریزی‌ دهنده ارثی مانند هموفیلی و فون ویلبراند (شایع‌ترین اختلال خون‌ریزی‌دهنده ارثی) پیدا کردم زیرا که این بیماری‌ها در آن زمان ناشناخته بود.‏

تشخیص قطعی این بیماری‌ها در آزمایشگاه برایم خیلی هیجان‌انگیزبود،‌ زیرا ضمن آن‌که باید بیماران را درمان می‌کردیم وبرای حل مشکلات خانوادگی، آموزشی،‌ اجتماعی و درمانی آنان هم چاره‌ای می‌اندیشیدیم.

این متخصص خون شناسی در مورد بیماری هموفیلی یاد آوری می‌کند: بیماری هموفیلی به علت نبود یکی ازپروتئین‌های متعدد انعقادخون به‌وجود می‌آید و افراد گرچه ظاهراً سالم هستند، اما خود‌به‌خود مفاصل، اندام‌ها و حتی داخل مغزهایشان دچار خونریزی می‌شوند، که بند نمی‌آید و در نهایت باعث تخریب مفاصل زانو، آرنج و مچ پا می‌شود.

خوشبختانه در همان زمان در آمریکا ماده «سروکس» کشف شد که حاوی عامل انعقادی ۸ پلاسما بود ما در بیمارستان این فرآورده خانگی را مانند بستنی در داخل یک سطل با یخ خشک و الکل می‌ساختیم و برای جراحی‌های ترمیمی که ذخیره می‌کردیم. برای ساختن این فرآورده مشتق از پلاسما هم ناچار بودیم از خون‌های ناسالم استفاده کنیم.‏

**وضعیت ناگوار خون فروشی در کشور
دکتر علاء می‌گوید: هر روز صبح که به بیمارستان می‌آمدم، با صحنه ناگوار و نفرت‌انگیز خون‌فروشان حرفه‌ای مواجهه می‌شدم افرادی پریده رنگ، کم‌خون و معتاد که برای خون فروختن کناردر بیمارستان چمباتمه زده بودند و بعضی از آنان حتی ۲ بار در هفته خون‌فروشی می‌کردند و این وضعیت دلخراش و شرم‌آور فروش خون در همه مؤسسات درمانی اعم از بیمارستان‌های دانشگاهی، دولتی، خصوصی و شیر و خورشید (هلال احمر ) دیده می‌شد و نیروهای مسلح آن زمان هم برای تامین خون بیماران به سرباز نشان خود دستور داده بودند که در صورت اهدای خون ۷۲ ساعت مرخصی تشویقی می‌گیرند.

وی می‌افزاید: وضعیت ناگوار خون‌فروشی در کشور، ما را بر آن داشت تا طرح یک سازمان واحد، مرکزی و دولتی که صرفاً از داوطلبان با اهداف غیرانتفاعی و سالم خون بگیرد و مشتقات سلولی و پلاسمایی را در بهترین شرایط بهداشتی و علمی تهیه کند و به رایگان در اختیار بیماران و مؤسسات درمانی بگذارد، پایه ریزی کنیم. البته برای رسیدن به این هدف والا، می‌بایست ابتدا یک دگرگونی در اجتماع به وجود آوریم ولازمه موفقیت هم تغییر طرز فکر جامعه بود.از این رو لازم بود در انتقال خون نه فقط احساس نوع‌دوستی در وجود تمامی اقشار جامعه ایجاد کرد، بلکه باید یک نوع حرکت دموکراتیک به‌وجود می‌آمد تا مردم احساس کنند که می‌توانند با کمک همدیگر خون سالم و قابل اعتماد فراهم کنند، زیرا حلقه خدمات انتقال خون از جامعه سرچشمه می‌گیرد و به اجتماع هم ختم می‌شود و از اینرو ما شعار «از مردم به مردم» را سر لوحه کار‌های‌مان قرار دادیم.

وی با بیان این مطلب که رواج فرهنگ اهدای داوطلبانه خون یکی ازمهمترین معیارهای یک جامعه کمال‌یافته و متمدن است، یاد آوری می‌کند: پس از آن که سازمان انتقال خون در تهران خودکفا شد، ‌خون‌فروشان ورشکسته شدند و به دنبال کارهای دیگر رفتند، اما خشم‌شان را با شکستن شیشه‌های خودروی من نشان دادند!‏

پدر هموفیلی‌های ایران با بیان این مطلب که ما نمی‌بایست به تهیه و پخش خون و مشتقات آن اکتفا می‌کردیم، می‌گوید: وضعیت علمی انتقال خون را هم تقویت کردیم و برای این کار اولین بخش ایمونولوژی بالینی توسط ‌مرحوم دکتر مسعود و خانم دکتر فروزانفر ایجاد شد.

به اعتقاد وی، یکی از مهم‌ترین و دشوارترین کارهای انجام شده در آن دوران، ادغام سازمان‌های انتقال خون لشکری و کشوری بود که می‌توان گفت در مقایسه با دیگر کشورها سیاست منحصر‌به‌فردی محسوب شد، زیرا نیروهای مسلح شرایط خاص و پزشک،بیمارستان،بهداری‌ و انتقال خون مجزایی‌ داشتند، اما سرانجام یکی شدند وکم کم سازمان انتقال خون ایران در سایر نقاط کشور حضور فعالی پیدا کرد و در شیراز، مشهد، ساری، ‌اهواز و همدان هم پایگاه‌های منطقه‌ای انتقال خون پایه‌گذاری شد.

**بهترین شبکه انتقال خون
دکتر بهروز نیک بین ـ متخصص ایمنولوژی هم می‌گوید: پزشکان جوان کشورمان که امروز به‌راحتی از فرآورده‌های خونی و مشتقات آن استفاده می‌کنند نمی‌توانند تصور کنند که در گذشته برای تهیه خون با چه مشکلات زیادی روبرو بودیم. در آن زمان سازمان انتقال خون وجود نداشت و باندهای مافیایی در کشور تهیه خون برای بیمارستان‌ها و مراکز درمانی را برعهده داشتند و افرادی هم که خون اهدا می‌کردند، حرفه‌ای بودند وخون اهدای شان آلودگی‌های زیادی داشت. یکی از نگرانی‌های مهم من در انجام اعمال جراحی سر و گردن این بود که بیمار نیاز به تزریق خون پیدا کند و این مساله برایم زجرآور بود.

وی می‌افزاید: زمانی که دکتر فریدون علاء برای پایه گذاری سازمان انتقال خون ایران با من تماس گرفتند ما به‌همراه یک منشی کارمان را آغاز کردیم ومشکلات وگرفتاری‌های زیادی را پشت سر گذاشتیم تا امروز که سازمان انتقال خون ایران به عنوان بهترین شبکه انتقال خون مدیترانه شرقی معرفی شده است.

با آمدن دکتر علاء به ایران و تأسیس سازمان انتقال خون، ورق برگشت و شرایط بهترشد. نه فقط ما از آن شرایط نکبت‌بار خرید و فروش خون رها شدیم، بلکه مسئولان سازمان بهداشت جهانی هم از ایشان خواستند تا به کشورهای آسیای مرکزی، مصر، پاکستان، اردن، سوریه و قبرس سفر کنند و در پایه‌گذاری سازمان‌های انتقال خون، آنها را یاری دهند.

دکتر نیک بین با اشاره به این مطلب که دکترعلاء آینده‎نگر بود، یادآوری می‌کند: زمانی که یک شرکت فرانسوی پیشنهاد کرد در قبال دادن پلاسما فرآورده‎های خونی مان را مجانی به آنها بدهیم، دکتر علاء مخالفت کرد و گفت که ما خودمان باید فرآورده‎ها را تولید کنیم. زمانی که تحریم شده بودیم هم آینده‏‎نگری ایشان ما را نجات داد و پالایش پلاسما یکی از کارهای ارزشمندی دیگری بود که دوره تصدی ایشان انجام شد. ‏

**کمک به بیماران بی بضاعت
دکتر سیروس امیری ـ متخصص بیماری‌های گوش و حلق و بینی در مورد دکتر فریدون علاء به گزارش ایران ویج به نقل از گر روزنامه اطلاعات می‌گوید: زمانی که در بیمارستان فیروزگر طبابت می‌کردم، دکتر علاء دربیمارستان دانشگاه تهران مشغول فعالیت بود و با یکدیگر همکاری داشتیم. وی بیماران خود را برای درمان به بیمارستان فیروزگر می‌آورد و دراتاق عمل، بالای سرم می‌ایستاد و بعد با دقت و وسواس فراوان دستورات بعد از عمل را برای بیمار می‌نوشت و اولین چیزی که در نسخه بیمار یادداشت می‌کرد، شماره تلفن شان بود.دکتر اعلاءعلاوه بر اینکه در اغلب موارد داروی بیماران را تهیه می‌کرد، به بیماران بی بضاعت هم کمک مالی می‌کرد.

وی با یادآوری این که در آن دوران که هیچ پزشکی از بیمارستان دانشگاه تهران برای درمان بیماران به بیمارستان‌های متعلق به وزارت بهداری نمی‌رفت می‌افزاید: وضعیت انتقال خون در آن دوران وحشتناک بود. بیمارستان‌ها و مراکز درمانی خون را از معتادان که خود نیاز به دریافت خون داشتند دریافت می‌کردند واین افراد آنقدر نحیف و بی نوا بودند که بعد از فروش خون، در بیمارستان بستری می‌شدند وبرای کم خونی شان قرص آهن دریافت می‌کردند و پزشکان هم مجبور بودند که خون‌های کم‌مایه و آلوده را از روی اجبار به بیماران خود تزریق کنند واین در حالی بود که از انتقال بیماری‌های گوناگون از طریق خون آلوده، بی‌اطلاع بودیم.

دکتر امیری یادآوری می‌کند: دکتر فریدون علاء انسانی شریف، نجیب، مهربان، دلسوز، فروتن و وطن دوست است که هنوز هم به درمان بیماران هموفیلی می‌پردازند.‏

**بیمارانی که جانشان را از دست می‌دادند ‏
دکتر مجید احمدی زاده ـ متخصص بیماری‌های گوش و حلق و بینی هم به گزارش ایران ویج به نقل از گر روزنامه اطلاعات می‌گوید: ارزش خدمات دکتر علاء را کسانی می‌دانند که به خون سالم دسترسی نداشتند، در آن سال‌ها بسیاری از بیماران به علت در دسترس نبودن خون. جانشان را از دست می‌دادند بیمارانی داشتیم که به علت جراحی‌های کوچک مانند شتشوی سینوس دچار خونریزی شدیدی می‌شدند وچون خونی برای تزریق نداشتیم، جانشان را از دست می‌دادند و ما به همین دلیل، خیلی ناراحت می‌شدیم. ‏

وی با بیان این مطلب که در گذشته خون خرید و فروش می‌شد و از افراد مختلفی خون می‌گرفتیم که آلوده بودند می‌افزاید: در آن زمان هیچ غربالگری برای سلامت خون‌ها انجام نمی‌گرفت و تزریق خون هم بسیار مشکل بود. ‏

این متخصص بیماری‌های گوش و حلق و بینی یاد آوری می‌کند: بزرگترین خدمتی که دکتر علاء به این کشور کرد، تاسیس سازمان انتقال خون ایران بود که خون سالم را فراهم می‌آورد. ‏

وی می‌گوید: دکتر علاء بیماران را با نسخه‌هایی که بسیار خوش خط نوشته و در آن شرح بیماری و درمان‌های انجام شده ذکر شده بود با جزئیات کامل درمان برای من می‌فرستاد و آنقدر رسا و کامل بود که بعد‌ها نسخه‌های ایشان در کتاب‌هایم به عنوان یک رفرانس ثبت کردم تا دانشجویان نحوه معرفی بیمار را از ایشان یاد بگیرند. ‏

**دقت در مداوای بیماران ‏
دکتر فربود فرحی ـ پاتولوژیست در مورد خدمات دکتر علاء به جامعه پزشکی و ملت ایران،‌ به گزارش ایران ویج به نقل از گر روز نامه اطلاعات می‌گوید: دکترعلاء پزشکی بی‌نظیر است وجزو انگشت شمار پزشکانی است که با جان و دل بیمارانش رامداوا می‌کند.

وی با بیان این مطلب که دکتر فریدون اعلاء از نظر اخلاقی نمونه است،‌ می‌افزاید: دکتر اعلاء بیمارانش را با دقت وحساسیت زیاد درمان می‌کند ومردمی بودنش زبانزد عام و خاص است. ‏

خانم بهرامی ـ پرستار بیمارستان امام خمینی هم به گزارش ایران ویج به نقل از گر روزنامه اطلاعات می‌گوید: قبل از تاسیس سازمان انتقال خون ایران، افراد فقیر و اکثرا معتاد درقبال گرفتن پول، خون خود را می‌فروختند و این در حالی بود که از سلامت خون آنان هم مطمئن نبودیم.
وی با بیان این مطلب که دکترعلاء بیمارانش را با دقت و وسواس زیادی معاینه و درمان می‌کرد، می‌افزاید: دکتر چنانچه رگ بیماری را پیدا نمی‌کرد، روی زمین و کف اتاق بیمارستان زانو می‌زد تا به‌راحتی بتواند از بیمار خون بگیرد و این در حالی بود که اتاق و وسایل اتاق آنقدر آلوده بود که به سختی می‌شد در آن‌جا رفت و آمد کرد! ‏

یکی از بیماران هموفیلی هم که مردی مسن است، می‌گوید: دکتر بیماران هموفیلی را خیلی دوست دارد و با علاقه آنان را درمان می‌کند من از کودکی بیمار دکتر بوده‌ام و همیشه با محبت با من صحبت کرده‌اند. حتی به خاطر دارم کناربیمارستان هزار تختخوابی (امام خمینی) دکه‌ای بود که ماشین اسباب بازی داشت ومن همیشه برای داشتن یکی از آن‌ها گریه می‌کردم و وقتی دکتر علاء متوجه شد که برای ماشین گریه می‌کنم،آن را برایم خرید و این خاطره هیچ وقت از ذهن من پاک نمی‌شود. ‏

وی با بیان این مطلب که همه بیماران هموفیلی دکتر علا ء رادوست دارند، می‌افزاید: سلامت مان را مدیون این مرد بزرگ هستیم، در آن زمان عمر یک بیمار هموفیلی بیشتر از ۳۰ تا۴۰ سال نبود در حالی‌که امروز بیماران یاد شده عمر طبیعی دارند و همه اینها به لطف پروردگار و زحمات این پزشک توانا است. ‏

منبع: روزنامه اطلاعات

 

© مجله پزشکی و سلامت دکتر سلام | Hidoctor.ir