در رابطه با خشونت خانگی و پیامد های مخرب آن چه میدانید؟

خانواده اصلی ترین بنیان اجتماعی و همچنین مامنی برای اعضای خانواده است. زن و شوهر در کانون خانواده به انس و الفت می رسند و فرزندان در خانواده به بالندگی می پردازند. اما امان از روزی که خانواده دیگر امن نباشد! عوامل زیادی وجود دارند که موجبات نا امنی خانواده را فراهم می کنند که یکی از آنها خشونت خانگی است. در ادامه به بررسی بیشتر و یافتن روش هایی برای درمان این اختلال خواهیم پرداخت.مسئله خشونت خانگی، مسئله ای چند بعدی و پیچیده است چرا که به طور معمول در محیط های خانوادگی و به دور از چشم جامعه رخ می دهد و قربانی به دلیل شرم و ترس از آبرو، آن را عیان نمی سازد. استیلای خشونت خانگی در جهان روز به روز چهره خود را نمایان تر از قبل می سازد. این پدیده اکتسابی و آموخته شده، در نبود رفتارهای انسانی و همدلانه و روش های برقراری ارتباط موثر تکرار می شود.

خشونت خانگی چیست؟

منظور از خشونت خانگی، خشونتی است که یکی از اعضای خانواده درباره شخص قربانی اعمال می کند. این اصطلاح به طورمعمول زمانی به کار می رود که زنان، قربانی خشونت یکی از اعضای خانواده خود می شوندکه عموما مردان خانواده هستند، هر چند خشونت خانگی انواع دیگری همچون کودک آزاری و سالمندآزاری را نیز در بر می گیرد. حمله فیزیکی و آزار جسمانی تنها یکی از انواع خشونتی است که ممکن است در خشونت خانگی رخ دهد.

پیامدهای خشونت خانگی

خشونت، پیامدهای کوتاه مدت و بلند مدتی بر جای می گذارد که عمدتا اجتناب ناپذیرند. تاثیرات جسمانی و روان شناختی بسیاری گریبان قربانیان را می گیرد که از آن جمله می توان به شکستگی عضو، پارگی عضلات، ضربه مغزی، بیماری های جنسی و سقط جنین، سردی و افسردگی، اختلالات اضطرابی، نفرت و ترس از مردان، از بین رفتن اعتماد به نفس و گوشه گیری، اعتیاد، فرار از خانه و .... اشاره کرد. از سوی دیگر فرزندانی که در چنین خانواده هایی رشد می کنند هم ممکن است دچار ناامنی روانی و انواع اختلالات روان شناختی شوند.

خشونت علیه زنان در تمام طبقات اجتماعی

نکته قابل توجه درباره خشونت خانگی این است که بر خلاف این تصور که خشونت خانگی در میان طبقات اجتماعی – اقتصادی پایین رخ می دهد، تحقیقات نشان می دهد هیچ یک از طبقات اجتماعی – اقتصادی از این پدیده شوم در امان نیستند و رواج آن در میان طبقات اجتماعی - اقتصادی بالا هم دیده می شود. به طورمعمول قربانی خشونت، زنان و کودکان و مردان، عاملان خشونت هستند.

مصادیق خشونت علیه زنان

خشونت روانی:

فرد قربانی ممکن است از لحاظ روانی، جنسی یا اقتصادی، مورد تعدی واقع شود. در خشونت روانی بهانه گیری های مکرر و بداخلاقی و منت گذاشتن به دلیل هزینه های زندگی دیده می شود. زنان با مسائلی همچون جدا کردن فرزندان، ازدواج مجدد، طلاق یا امتناع از طلاق، محدودیت در ادامه تحصیل و .... تهدید می شوند؛ از مراودات اجتماعی آنان و ملاقات با دوستان و نزدیکانشان یا تماس تلفنی با آن ها ممانعت به عمل می آید یا به شکل آزاردهنده ای کنترل می شوند.
انواع خشونت های جنسی: هر گونه توجه به بدن زنان بدون رضایت ایشان، آمیزش جنسی به روش های غیرطبیعی هم خشونت جنسی علیه زنان تلقی می شود.

خشونت اقتصادی:

در خشونت اقتصادی نیز زنان برای تأمین نیازهای مالی شان در مضیقه قرار می گیرند، از دست یابی آنان به استقلال مالی برای مجبور ساختن همسر به اطاعت و تسلیم ممانعت به عمل می آید و از منابع مالی خانواده برای اهداف کاملا شخصی استفاده می شود.
شکل های دیگر خشونت: خشونت علیه زنان همیشه به یک صورت نیست بلکه گاهی به شکل غفلت و بی توجهی بروز می یابد که میی تواند آسیب های جسمی، روانی یا جنسی را در بر داشته باشد.

عوامل شکل گیری خشونت خانگی

رخ دادن خشونت در خانواده، محصول عوامل فردی و اجتماعی است. از جمله دلایل فردی سابقه خشونت و بدرفتاری، مصرف مواد مخدر و سطح سواد پایین را می توان ذکر کرد. از دلایل اجتماعی موثر درباره این رخداد هم می توان به نوع نگاه به زنان و تربیت کودکان اشاره کرد. وقتی زنان، دارایی مردان تصور می شوند و نه انسان هایی که از حقوق انسانی و آزادی انتخاب برخوردارند، مردان کنترل رفتار و شرایط زنان را به عنوان بخشی از دارایی شان، حق طبیعی خود می دانند و در صورت لزوم این حق را به زور مطالبه می کنند.

در روند تربیت پسر بچه ها آن ها برای رفتار خشونت آمیز خود تشویق می شوند، رفتارهای پرخاشگرانه بخشی از مردانگی تلقی و ملاطفت و مهربانی در وجود آنان سرکوب می شود. در نظر گرفتن خشونت به عنوان راه حل قابل قبول در حل مشکلات، آموزش مبتنی بر تبعیض جنسی، اعتقاد به برتری ذاتی مردان، همه و همه نیز از دلایل دیگری است که وقوع خشونت خانگی در جوامع را تداوم می بخشد.

زنان چه باید بکنند؟

خشونت خانگی مسئله ای نیست که به صورت خود به خودی، با گذشت زمان یا صبر و تحمل قربانی و بدون مداخله تخصصی حل شدنی باشد. ضروری است زنان با توجه به کرامت انسانی خود درصدد متوقف کردن عامل خشونت برآیند و از حمایت های اجتماعی خویش بهره مند شوند. قربانیان خشونت می توانند علاوه بر بهره گیری از خدمات روان شناختی و روان شناسان خانواده از اورژانس اجتماعی و مراکز مداخله در بحران، کمک شایانی دریافت کنند. اورژانس اجتماعی بر سه محور خودکشی، همسرآزاری و کودک آزاری فعالیت می کند. زنان قربانی خشونت می توانند از طریق شماره تلفن 123 با این مراکز تماس بگیرند.

منبع: آی سبک

© مجله پزشکی و سلامت دکتر سلام | Hidoctor.ir