alkol

امروزه افراد زیادی در جامعه هستند که به الکل اعتیاد دارند. این ماده ضررهای بسیار زیادی چه از لحاظ جسمانی و چه از لحاظ روحی برای فرد دارد . از سری اختلالاتی که الکل ایجاد می کند می توان به : خلق افسرده ، عصبی شدن ، بی خوابی ، زخم معده ، گاستریت و بیماری های کبدی اشاره کرد.

• حوادث وجراحات ناشي از مصرف الكل
نكته: ممكن است گاهي اوقات مصرف الكل را منكر شوديا مقدار آن را كم‌تر از معمول گزارش كند.
• مشكلات قانوني يا اجتماعي ناشي از مصرف الكل (مشكلات زناشويي، ‌ازدست دادن شغل)
• علايم بازگيري الكل (تعريق، لرزش، كسالت صبحگاهي، توهمات و تشنج)
• خانواده  ممكن است زودتر از بيمار تقاضاي كمك كند (براي مثال تحريك‌پذير بودن در منزل، ازدست دادن شغل)
نماهاي تشخيصي
نشانه‌هاي مصرف مضر الكل
مصرف زياد الكل
تداوم مصرف باوجود صدمه جسمي واضــــح (براي مثال بيماري كبدي، خون‌ريزي گوارشي)،‌ صدمه رواني (نظير اضطراب وافسردگي ) ياعواقب اجتماعي (نظير از دست دادن شغل)
نشانه‌هاي وابستگي به الكل
مشكل در كنترل كردن مصرف الكل
علاقه وافر به مصرف الكل
تحمل (نوشيدن مقادير زياد الكل بدون ظاهرشدن مسموميت )
بازگيري (اضطراب، لرزش، تعريق پس ازقطع مصرف )
براي برخي بيماران كه فاقد موارد بالا مي باشند، كاهش مصرف الكل ممكن است مطلوب باشد.
تشخيص افتراقي
علايم اضطراب يا افسردگي ممكن است با مصرف زياد الكل رخ دهد. درصورتي‌كه اين‌گونه علايم پس از دوره ترك نيز ادامه يابند، به بخش مربوط به: افسردگيF32  و اضطراب منتشرF41.1 مراجعه كنيد.
همچنين مصرف الكل مي‌تواند اختلال‌هاي ديگري نظير ترس از مكان‌هاي عمومي، ‌ترس‌هاي اجتماعي و اختلال اضطراب منتشر را پنهان كند.  به همين دليل است که افرادي که اضطراب اجتماعي دارند براي فائق آمدن بر مشکلشان به مصرف الکل روي مي آورند. افراد مبتلا به PTSD  نيز اين‌چنين هستند. به طور کلي اختلال‌هاي مصرف الکل با ساير اختلال‌هاي روان‌پزشكي Comorbidity  بالايي دارد.

اطلاعات مورد نياز براي بيمار وخانواده
1) وابستگي به الكل يك بيماري جدي است. قطع يا كاستن از مصرف الكل فوايد رواني وجسمي را به همراه دارد.
2) نوشيدن الكل در طي حاملگي مي‌تواند به كودك صدمه بزند.
3) دربرخي موارد مصرف مضر الكل، ‌حتا اگر علايم وابستگي وجودنداشته باشد، ‌كاهش يا قطع مصرف هميشه مطلوب است .
4) براي بيماراني كه دچار وابستگي به الكل هستند، هدف فقط ترك الكل است.
5) عود مصرف امري شايع است. کاهش ياقطع مصرف اغلب نيازمند اقدامات مکرراست. نتيجه اقدام، بستگي به انگيزه واعتماد به نفس بيمار دارد.
مشاوره با بيمار وخانواده
1) براي كساني كه خواهان توقف فوري هستند:
• روز مشخصي رابراي توقف مصرف تعيين كنيد.
• با بيمار در مورد روش‌هاي اجتناب از مصرف و همچنين راه‌هاي مقابله با موقعيت‌هاي مشكل (نظير برخوردهاي اجتماعي يا حوادث استرس آور) به بحث بپردازيد.
• براي كمك به بيمار درجلوگيري از مصرف الكل، ‌درباره روش‌هايي براي كنار آمدن با حوادث استرس آور بدون استفاده از الكل ويا طرز برخورد و پاسخ‌گويي به دوستاني كه هنوز الكل مي‌نوشند، طرح‌هاي خاصي ارايه دهيد.
• اعضاي خانواده يا دوستاني را كه از قطع مصرف الكل حمايت مي‌كنند، شناسايي كنيد.
2) درصورتي‌كه كاهش مصرف الكل هدفي عاقلانه تر به نظر مي رسد،( يا درصورتي‌كه تمايلي به قطع ندارد):
• درباب هدفي معين براي كاهش مصرف با وي مذاكره كنيد (همچون اين‌كه بيش از دوبار در روزالكل مصرف نكند ودرهر هفته دوروز از مصرف الكل احتراز كند).
• به بحث درمورد استراتژي‌هاي احتراز يا كنار آمدن با موقعيت‌هاي خطرناك (همچون موقعيت‌هاي اجتماعي، حوادث استرس آور ) بپردازيد.
• به معرفي روش‌هاي مراقبه شخصي و رفتارهايي كه متضمن مصرف بي خطرتر الكل مي‌باشند بپردازيد (همچون محدود كردن زمان، نوشيدن آهسته تر الكل ).

3) براي بيماراني كه درحال حاضر علاقه‌مند به قطع يا كاستن از مصرف نيستند:
• آن‌ها را طرد يا سرزنش نكنيد.
• مشكلات طبي ويا اجتماعي ناشي از مصرف الكل را برايشان روشن كنيد.
• براي آينده قرار ملاقاتي بگذاريد تا دوباره به بحث درمورد نوشيدن الكل بپردازيد.
• برخوردي غير داورانه داشته باشيد.
4) سازمان‌هاي خودياري (همچون ( Alcoholics Anonymous اغلب مفيد مي باشند.
درمان دارويي
براي بيماراني كه از علايم بازگيري خفيف رنج مي‌برند:
پايش مكرر
‌حمايت
‌اطمينان بخشي
مصرف مايعات به حدكفايت وتغذيه مناسب كافي بوده، نياز به دارو نمي‌باشد.
بيماراني كه سندرم بازگيري را درحد متوسط نشان مي دهند:
نيازمند مصرف هم‌زمان بنزوديازپين هستند.
سم زدايي دراكثر اين موارد مي‌تواند به صورت سرپايي ودرمنزل انجام شود.
در مواردي كه بيماردر خطر سندرم بازگيري پيچيده است:
(براي مثال: سابقه تشنج يا دليريوم ترمنس، ‌مصرف بسيار زياد و تحمل فراوان سومصرف مواد مشخص چندماده، اختلال رواني يا جسماني همراه وشديد) و حمايت اجتماعي نيز ندارد يا اين‌كه در خطر خودكشي است، سم‌زدايي بايد به صورت بستري انجام شود.
– مصرف كلرديازپوكسايد به ميزان 10 ميلي گرم توصيه مي‌شود. دوز اوليه را بايدبراساس شدت علايم بازگيري تجويز كرد و محدوده اين دوزاژ را مي‌توان از 5تا 40 ميلي گرم چهارباردرروز درنظر گرفت. تجويز چنين مقاديري مستـلزم نظارت نزديك وماهرانه پزشك است.
گرچه از رژيم درماني زير به صورت فراگير استفاده مي‌شود، با اين وجود انتخاب دوزاژ وطول مدت درمان منوط  به شدت وابستگي به الكل وعوامل فردي (همچون وزن، جنس و عمل‌كرد كبد) است:
روزاول ودوم:             30-20 ميلي گرم QDS
روزسوم وچهارم:           15 ميلي گرم   QDS
روزپنجم:                  10 ميلي گرم   QDS
روزششم:                   10 ميلي گرم    QDS
روزهفتم:                  10 ميلي گرم   BD
تجويز داروهاي بيمار بايد توسط خانواده صورت گرفته ودر دست بيمار نباشد. درغير اين‌صورت سومصرف بنزوديازپين يا مصرف بيش از اندازه آن محتمل خواهد بود.
مصرف تيامين (150 ميلي گرم درروز، دردوزهاي منقسم ) به صورت خوراكي به مدت يك‌ماه توصيه مي‌شود. از آن‌جايي كه تيامين خوراكي ناكافي است، درصورت بروز علايم زير، بيمار را به سرعت به مركزي برسانيد كه امكان تزريق وريدي اين ويتامين رادارا هستند.
آتاكسي، گيجي، اختلال حافظه، دليريوم ترمنس، كاهش درجه حرارت، افت فشار خون، افتالموپلژي (فلج عضلات چشمي) يا ازدست دادن هوشياري.
– نظارت روزانه در طي روزهاي اول الزامي است. پس از آن مي‌توان دوز دارو را تنظيم و ارزيابي كرد كه آيا بيمار دوباره مصرف الكل را ازسرگرفته است يا خير و يا اين‌كه آيا علايم بازگيري جدي وجود دارد. اضطراب وافسردگي اغلب همراه با مصرف الكل وجوددارد. بيمار ممكن است جهت درمان اين دواختلال به طور خودسرانه از الكل استفاده كرده باشد.
– چنانچه علايم افسردگي واضطراب با گذشت يك ماه از قطع مصرف همچنان باقي بود يا افزايش يافت به بخش افسردگي F32  و اضطراب منتشر F41.1 مراجعه كنيد. در درمان افسردگي براي چنين مواردي داروهاي ‎مهاركننده جذب سروتونين (SSRI) همچون فلوكستين برداروهاي ضدافسردگي سه حلقه اي ارجح هستند، چراكه داروهاي گروه دوم با الكل تداخل دارند.
– از آن‌جايي كه احتمال سومصرف بنــزوديازپين‌ها دراين موارد بالا است، استـــفاده از اين داروها دردرمان اضطراب توصيه نمي‌شود.
– دي سولفيرام ممكن است در بعضي موارد درتداوم ترك الكل كمك كننده باشد، اما نيازي به استفاده معمول نيست.

مشاوره با متخصص
بازگيري شديد از الكل (همراه با توهم وناپايداري سيستم عصبي خودكار) ممكن است نياز به بستري  دربيمارستان واستفاده ازدوز بالاتر داروهاي ضداضطراب داشته باشد.
درصورت وجود اختلال روان‌پزشكي شديد يا بقاي علايم اختلال روان‌پزشكي پس از سم زدايي وقطع مصرف، مشاوره با روان‌پزشك را مدنظر قرار دهيد.