psychology

در میان بزرگان و متولیان آئین مسیح دو تن معروفتر از همه نظریه هایی را درباره انسان و روان شناسی بیان کرده اند. سنت آگوستین (354-430 میلادی) حکیم و اسقف بزرگ مسیحی معتقد بود انسان موجودی پست، نافرمان و گناهکار است که باید گناهانش را در این دنیا جران کند. از خوراکهای لذیذ، لباسهای فاخر و لذتهای جنسی دوری جوید و در عوض به تزکیه نفس و پرستش خداوند متعال بپردازد تا مشمول رحمت ایزد یکتا واقع شود. در این زمینه ترس تنها وسیله ای است که انسان را از ارتکاب به جرم و جنایت باز می دارد. بدکاران باید محکوم شوند و به مجازات برسند. تا خطا و زشت کاری از میان نرود نیکی و نیکوکاری استقرار نمی یابد. بدن را نباید زندان روح ساخت. آدمی به یاری نیروی اراده می تواند بر طبیعت پست خویش چیره شود. هر یک از افراد بشر شخصیت جداگانه ای دارد و هیچ دو فردی نیستند که با هم شباهت کامل داشته باشند.
به طوری که مشاهده می شود سنت آگوستین کسی است که به تفاوتهای فردی اشاره می کند. آگاهی یا شعور حقیقتی انکارناپذیر است و با روش درون نگری یا بررسی ضمیر کشف می گردد. دلایل و شواهد حاصل از درون نگری نمودار آن است که ذهن آدمی از نیروهایی مانند حافظه، تخیل، احساس، اراده و عقل تشکیل یافته است.
سنت آگوستین را گاهی پدر روان شناسی درون نگری و روان شناسی نیروهای ذهنی نیز نامیده اند.
سن تامس اکواینس (1224-1274) دومین روحانی نامور مسیحی با برداشتی اصولی اعتقاد داشت که بین علم و دین هیچ گونه مغایرتی وجود ندارد و هر کدام ویژگیها و وظایف خاص خود را دارا می باشد. علم در پرتو بررسیهای تحقیقی و مشاهدات تجربی به کشف حقایق می پردازد و دین افراد را به رفتار و کردار نیک و اعمال خداپسند دعوت می کند. ذهن می تواند موضوع پژوهشهای علمی قرار گیرد. رفتار متضمن اختیار است و آدمی باید به عواقب رفتار خود تن در دهد. انسان در هر حال مختار و مسئول است. این فقیه و روحانی محقق جبر روانی یا رفتاری را که فرد بر آن هیچ گونه اختیار ارادی ندارد، مردود می شمارد. گرچه او به بررسیهای تجربی در حوزه فعالیتهای خاص خود ارج می نهاد اما معرفت نهایی را ناشی از عقل می دانست.

این مطلب اختصاصی سایت دکتر سلام می باشد استفاده از آن فقط با ذکر منبع مجاز می باشد