images

ما معمولا از فرآیندهایی که ادراک ما را به وجود می آورند آگاهی نداریم. خواه این ادراک بینایی شنوایی یا بساوایی باشد کمتر اتفاق می افتد که به تجزیه و تحلیل احساس دریافت شده و مبنای تعبیر و تفسیر خود بپردازیم. ما فقط می دانیم که می بینیم می شنویم و به موارد و محرکهای معنی دار پاسخ می دهیم. چنین برداشتی اختصاص به نوع آدمی دارد که نسبت به اشیاء محیط خود انجام می دهد. بنابراین عادت ما بر این است که امور و اشیاء را در ذهن خود به صورت، شکل، آهنگ و صحنه های کل معنی دار سازمان دهیم.
اگر به یک ساعت دیواری نظر بیفکنیم در وهله نخست اجزاء آن را نمی بینیم، بلکه کل آن را به صورت یک زمان سنج درک می کنیم و هر گاه هیولایی بر روی پرده سینما ظاهر شود نخست کل اندام او مورد توجه قرار می گیرد سپس سر و چشم آنگاه دستها و پاها و دم او توجه ما را به خود جلب می کنند. این پدیده کل نگری که به گشتالت معروف است برای نخستین بار به وسیله مکس ورتهایمر، روان شناس آلمانی مطرح گردید.

این مطلب اختصاصی سایت دکتر سلام می باشد استفاده از آن فقط با ذکر منبع مجاز می باشد