Motive-offshore

در آغاز قرن بیستم ثورندایک روان شناس آمریکایی، با آزمایشهایی روش یادگیری خود را مطرح می کند. وی گربه گرسنه ای را در درون جعبه قفس مانندی به نام جعبه معما جای می دهد و بیرون جعبه یک تکه گوشت یا یک ماهی کوچک قرار می دهد. این جعبه دارای یک در خروجی است که به وسیله اهرمی باز و بسته می شود. وقتی گربه را درون جعبه می گذارند حیوان برای رسیدن به غذا فعالیت می کند. پس از تلاش فراوان دست گربه به طور اتفاقی به میله اهرم برخورد می کند در باز می شود و به سوی غذا هجوم می برد. اما پیش از رسیدن به غذا حیوان را می گیرند و به دورن جعبه بر می گردانند. گربه دوباره تلاش را آغاز می کند و پس از مدتی کوشش بار دیگر در را باز می کند.
این عمل چندین بار تکرار می شود. ثورندایک مشاهده می کند که پیشرفت حیوان در یادگیری به طور نوسانی و نامنظم انجام می شود. یعنی زمان یادگیری به تدریج اما به گونه ای نامنظم کاهش می یابد (160، 30، 90، 60، 15، 7 ثانیه) سرانجام پیش از آزمایش و خطاهای مکرر گربه می آموزد چگونه در را باز کند.
مهمترین قانون یادگیری بر پایه آزمایش و خطا قانون گیرایی با نتیجه عمل بر این اصل استوار است که موجود زنده هر پاسخی را که به خشنودی بینجامد یا آنکه نتیجه رضایت بخشی داشته باشد مایل به تکرار آن است و از تکرار پاسخهایی که ایجاد ناخشنودی می کنند خودداری می نماید.
باید توجه داشت که در یادگیری بر پایه آزمایش و خطا اندیشه، یادآوری، استدلال، تصورات ذهنی و بینش جائی ندارند. آنچه در این نوع یادگیری مهم به نظر می رسد پیوندی است که بین محرک و پاسخ یا (S برقرار می شود و یادگیری به صورت فرآیندی مکانیکی و موفقیتی اتفاقی فقط بر اثر پاداش یا تکرار و آمادگی انجام می گیرد.

این مطلب اختصاصی سایت دکتر سلام می باشد استفاده از آن فقط با ذکر منبع مجاز می باشد