koodakan2

تغذیه کودک یکی از مهم ترین دغدغه های مادر و پدر است . بسیاری از خانواده ها به پزشک مشاور مراجعه کرده و برای بد غذایی کودکشان خواستار راه حلی هستند ، مشئله ی بد غذایی کودک مسوله ی پیش و پا افتاده ای نیست و در صورتی که جلوی آن را نگیریم احتمال بروز هر گونه ضعف در سنین بالاتر و نیز سوء تغذیه بسیار زیاد است.

رفتار بزرگترها  در این مورد بسیار تعیین كننده است؛ براى مثال اگر كودكى صبحانه  خوردن با خانواده خود را دوست داشتنى و با اهمیت نبیند، هیچ میلى به یك صبحانه خوب پیدا نمى‏كند .

در بسیارى از خانواده‏هایى كه زنان شاغل هستند دیده شده كه مادر، كودك را با عجله بیدار مى‏كند، با عجله لباس او را مى‏پوشاند و به زور، یك لقمه خشك در دستش مى‏گذارد تا آن را به عنوان صبحانه بخورد . آیا به نظر شما، كسى مى‏تواند در یك محیط عصبى، شلوغ و با عجله غذا بخورد؟

غذا خوردن آن هم در ابتداى صبح، باید همراه با آرامش باشد . ایستاده غذا خوردن، با عجله لقمه‏اى را درست كردن، در حالى كه كارهاى مختلفى را انجام مى‏دهید، فضاى ناامنى را براى یك تغذیه مناسب به وجود مى‏آورد . در چنین حالتى، هیچ كودكى میل به خوردن صبحانه ندارد .

خانواده‏هایى كه مجبورند صبح زود از خانه خارج شوند و وقت كافى براى صبحانه خوردن در كنار كودك خود را ندارند، بهتر است ‏برنامه‏اى را تنظیم كنند كه بتوانند همه با هم و در حضور كودك صبحانه بخورند و از این وعده غذایى لذت ببرند .

براى سر حال بودن در صبح و داشتن وقت کافی برای صرف صبحانه می توان:

– شب‏ها زودتر خوابید.

– یك سرى كارها را از قبل انجام داد.

– زودتر بیدار شد تا كودك فرصت انجام كارهاى اولیه را داشته باشد .

در بعضى از خانواده‏هایى كه مادران شاغل نیستند، مشكل به شیوه دیگرى خودنمایى مى‏كند ؛ بعضى از مادران آن قدر دیر از خواب بیدار مى‏شوند كه مى‏توانند صبحانه و ناهار را همزمان بخورند . دیر بیدار شدن، كوفتگى، خستگى و بى‏حوصلگى، بى‏اشتهایى را به همراه دارد . از آن جا كه مادر بى‏میل است‏براى تهیه صبحانه مناسب تلاشى نمى‏كند، در نتیجه با همان بى‏حوصلگى چیزى را براى كودك خود آماده مى‏كند تا او بخورد . كودكى كه همراه مادر خود دیر بیدار شده است طبیعى است كه صبحانه و ناهار او یكى مى‏شود .

به كودك فرصت‏بدهید تا صبحانه‏اش را كامل بخورد . در چنین فضایى نه تنها كودكان، بلكه هر انسانى از خوردن صبحانه لذت مى‏برد و طبیعى است كه این رفتار به عنوان یك عادت غذایى مناسب در كودك باقى مى‏ماند .

غذاى نیم روز صبح ( میان وعده اول )

از آن جا كه معده كودكان كم حجم است و غذاى كمى در معده آنها جا مى‏گیرد ، فاصله‏ى بین غذا خوردن كودك نباید خیلى زیاد باشد . كودكان، بین صبحانه و ناهار احتیاج به یك میان وعده دارند . این غذاى نیمروزى مى‏تواند انواع میوه، خشكبار، نان و شیرینى‏هاى سبك باشد . خوردن غذا در این زمان براى كودكان بسیار مهم است .

همراهى مادر با كودك در خوردن غذا مهم است؛ یعنى مادر در كنار كودك بنشیند، با او حرف بزند و با هم این غذاى نیمروزى را بخورند . كودكان در خوردن صبحانه یا ناهار و یا شام احتیاج به همراهى و همدلى اطرافیان خود دارند و دوست دارند كه بزرگترهایشان در كنارشان باشند و آنها را همراهى كنند . اگر غذاى نیمروز نامناسب باشد، در ناهاِر كودك حتما تاثیر منفى مى‏گذارد . تنقلاتى مانند انواع شكلات ، آب نبات و حجم زیاد شیرینى موجب مى‏شود تا كودك سیرى كاذب پیدا كند و میلى به غذا نداشته باشد . استفاده از انواع
خشكبار  ، دانه‏ها ، مغزها و میوه‏ها به مراتب بهتر است .

ناهار كودك

ناهار كودك باید غذایى كامل با انواع مواد مغذى باشد . حداقل یك ساعت مانده به ناهار از دادن انواع تنقلات به كودك پرهیز شود. این تنقلات جلوى اشتهاى كودك را مى‏گیرد . به خصوص اینکه هرگز به کودک خود
هله و هوله  ندهید. قبل از ناهار، كودك را از غذا مطلع كنید و اگر در خانه است‏، حتما او را از نوع غذا و یا اینكه غذا در چه وضعیتى است ‏باخبر سازید . مى‏توانید از نیم ساعت مانده به غذا، كودك را ترغیب به غذا خوردن كنید و بگویید غذا به زودى آماده مى‏شود .

تجربه یك مادر

« من از صبح به كودكم مى‏گویم ، چه غذایى را مى‏خواهم درست كنم و گاهى با هم به نتیجه مى‏رسیم كه چه چیزى را درست كنم . در بعضى از مراحل او را تشویق مى‏كنم كه به من كمك كند . وقتى بوى غذا در آشپزخانه پیچید از او مى‏خواهم تا بو بكشد و همین مساله تبدیل به یك بازى براى ما مى‏شود . من با
رفتارهاى مختلف  نشان مى‏دهم كه غذا بسیار خوش رنگ، خوش‏عطر و خوش‏مزه است و سعى مى‏كنم با آب و تاب فراوان در مورد غذا حرف بزنم . حتما از او مى‏خواهم كه در چیدن سفره به من كمك كند و با هم سفره را براى غذا آماده مى‏كنیم . همیشه قبل از خوردن غذا مى‏گویم كه حالا ما بهترین و خوش مزه‏ترین غذاى دنیا را مى‏خوریم . »

شكى نیست وقتى مادر این گونه فضا را از نظر روانى آماده مى‏كند، كودك مشتاقانه از غذا استقبال خواهد كرد. كودكى كه در چنین محیطى غذا مى‏خورد، دیدگاه خوبى به غذا دارد و از خوردن آن لذت مى‏برد .

شور و شوق در غذا خوردن

یكى از عوامل مهمى كه موجب مى‏شود تا كودك غذاى خود را با میل و كامل بخورد، شور و شوق والدین و اطرافیان كودك است . هر چه این شور و شوق زیادتر باشد، كودك میل بیشترى به غذا پیدا مى‏كند . مادرى كه در رژیم است، پدرى كه بعضى از غذاها را مى‏خورد، و برخى را نمى‏خورد و از غذاها ایراد مى‏گیرد، موجب مى‏شود تا كودك نگرش مناسبى به غذا پیدا نكند .

خوردن قسمت‏هاى خاصى از یك ماده غذایى، زیر و رو كردن غذا، جست‏ وجو در ظرف غذا، همه و همه رفتارهاى ناپسندى است كه كودك از پدر، مادر و مراقبین خود مى‏آموزد . این رفتارها در نهایت موجب مى‏شود كه لذت غذا خوردن در جمع خانواده كم شود و در نهایت كودك نیز با بى‏میلى به غذا خوردن خود ادامه دهد . مادر، پدر و مراقبین كودك باید با رفتارهاى خود نشان بدهند كه همه غذاها لذیذ، مهم و ارزشمند هستند .

نظم در غذا خوردن

نظم در خوردن غذا بسیار مهم است و هم غذا خوردن مى‏تواند به نظم كودكان كمك كند و هم نظم مى‏تواند میزان میل كودكان را براى خوردن افزایش دهد . زمان هر وعده از غذا باید ثابت و مشخص باشد . این درست نیست كه یك بار كودك را ساعت 6 بیدار كرد و به او صبحانه داد، روز بعد ساعت 10 و روز دیگر ساعت 8 صبح . باید یك زمان مشخص را براى هر وعده غذایى در نظر گرفت . این نظم كمك مى‏كند تا معده كودك براى خوردن غذا ، به طور منظم عمل نماید . نامنظم بودن ساعت‏هاى هر وعده غذا ، به بى‏اشتهایى كودك منجر مى‏شود .

تنوع غذایى

تنوع مواد غذایى جدا از این كه نیازهاى مختلف جسمانى كودك را تامین مى‏كند،
بى‏اشتهایى  او را هم رفع مى‏كند . هر روز مى‏توان مواد صبحانه، ناهار و یا شام را تغییر داد . این كه هر روز صبح كودك شیر  و نان بخورد، طبیعى است كه موجب بى‏اشتهایى او مى‏شود . براى مثال مى‏توان یك روز كره، روز دیگر پنیر و در روزهاى دیگر، تخم‏مرغ  ، آب‏میوه، عسل  و . . . در صبحانه كودك گذاشت . البته دادن عسل به کودک زیر یک سال ممنوع است.

بعضى از پدرها و مادرها چون خودشان به عنوان مثال
هویج  و یا كدو دوست ندارند، این مواد را به كودكان نیز نمى‏دهند . انواع سبزى‏ها براى كودك مفید است و از همه آن‏ها مى‏توان در غذاهاى مختلف استفاده كرد .

به دلایل مختلف، گروهى از كودكان بعضى از مواد غذایى را دوست ندارند . ممكن است كودكى سیب‏زمینى، هویج و یا لوبیا را دوست نداشته باشد . مراقب كودك باید دقت كند كه آیا این دوست نداشتن یك عادت غلط است ‏یا واقعا میل به خوردن آن ندارد . اگر پس از بررسى‏هاى دقیق متوجه شدید كه كودك یك ماده غذایى مثلا سیب‏زمینى را دوست ندارد، بهتر است از دادن آن ماده غذایى براى مدتى صرف نظر كنید و كودك را مجبور به خوردن آن نكنید . براى مثال كودكانى كه از برنج زیاد استفاده مى‏كنند، بدنشان كمتر به سیب‏زمینى پخته نیاز پیدا مى‏كند . یا كودكانى كه زیاد گوشت مى‏خورند كمتر از لوبیا استقبال مى‏كنند . در حقیقت نیاز آن ماده غذایى به شكل دیگرى تامین مى‏شود .
بى‏اشتهایى روانى

بخش بزرگى از بى‏اشتهایى كودكان بیشتر جنبه روانى دارد . معمولا كودكانى كه با یكى از اعضاى خانواده خود مشكل دارند، به غذا بى‏میل مى‏شوند . كودكانى كه پدر و مادر مستبد دارند و یا از طرف اعضاى خانواده خود اذیت مى‏شوند بى‏اشتها مى‏شوند . بعضى وقت‏ها نیز كودك از طریق ابراز بى‏میلى و یا غذا نخوردن قصد دارد نظر دیگران را به خود جلب كند . در این حالت مراقب كودك باید دقت كند و به شكل‏هاى مختلف به نیازهاى كودك توجه نماید . بسیار غم‏انگیز است كه كودك بخواهد از طریق غذا نخوردن جلب توجه كند .

تجربه یك مربى

یكى از كودكان كلاسَم به نام “على‏” كه بسیار خوب غذا مى‏خورد، بعد از مدتى دچار نوعى بى‏اشتهایى شد . در صدد بر آمدم تا علت این مشكل را بفهمم. بعد از مدتى توجه و جست ‏وجو در رفتار خانواده او، متوجه شدم كه برادر كوچك على به تازگى به حرف آمده است و حرف‏هاى جالب و بامزه مى‏زند و در خانواده مرتب مورد توجه و تایید است و على مدتى است كه سعى مى‏كند با تكرار حرف‏هاى برادرش توجه خانواده را به خودش جلب كند، اما بزرگ‏ترها او را دعوا می کنند كه چرا مسخره‏بازى در مى‏آورد . على چندین بار به شیوه‏هاى مختلف سعى كرده كه با حرف‏ها و كارهایش توجه خانواده را جلب كند، ولى هیچ نوع موفقیتى به دست نیاورده است . تا این كه از طریق بى‏غذایى و بد غذایى با موفقیت توجه خانواده را به خود جلب كرده است . بخش دیگرى از بى‏اشتهایى روانى كاملا ناخود آگاه است؛ یعنى رفتارهاى خشن و تند پدر، مادر و مربى آن قدر آزار دهنده است كه كودك به نوعى سعى مى‏كند تحت هر شرایطى از بودن در كنار این افراد پرهیز كند و چون در زمان غذا خوردن این نزدیكى بیشتر مى‏شود، كودك سعى مى‏كند كه كمتر سر سفره حاضر شود و اگر با اصرار والدین حاضر شود با خوردن اندكى غذا، فورى از سر سفره بلند می شود تا خود را از این موقعیت آزار دهنده نجات ‏دهد .

كلام آخر

غذا خوردن یكى از نیازهاى اساسى كودكان است كه باید به آن اهمیت دهید تا دچار ضعف جسمى و روحى نشوند و همیشه شاداب باقی بمانند .