health mental
فشارهای روانی شدیدی وجود دارد که می تواند شخص آسیب پذیر را به ورطه افسردگی بکشاند از جمله:
بیماری: بعضی بیماری ها مانند سردرد میگرنی، ام اس و سکته قلبی می تواند بیش از درد و فشار روانی و ناتوانی فیزیکی ای که به دنبال آن می آید انسان را به سمت افسردگی سوق دهد و این باور را ایجاد کند که این بیماری ها به خودی خود از نظر جسمانی با افسردگی مرتبط می شوند. لیکن هر بیماری عمده ای می تواند به لحاط ایجاد نگرانی درازمدت از بابت عواقب آن از دست رفتن توانایی ها، کاهش  تمرکز، فشارهای جدید درباره امکان بهره گیری از درمان مناسب و تحمل پرداخت هزینه های مربوطه، شروع کننده چرخه جدیدی از بیماری افسردگی باشد.
ورشکستگی: کشور آمریکا دارای نظام رقابتی شدیدی است که در آن ثروت و دارایی مهم است نه سهم انسان در رفاه جامعه یا محبوبیت او میان سایرین. در چنین جامعه ای از دست دادن شغل می تواند ویرانگر باشد. بیشتر افراد داشتن شغل را ابزار شایستگی و مفید بودن می دانند و وجود این باور که از دست رفتن شغل نتیجه مشکلات اقتصاد جهانی بوده است نمی تواند چندان آرام بخش باشد.
از دست دادن یک رابطه بسیار مهم: غصه داری احساسی است بسیار مشابه افسردگی که در حقیقت می تواند منجر به بروز افسردگی شود مگر اینکه بتوانیم از کنار آن گذر کنیم. از دست دادن یک رابطه می تواند به معنی از دست دادن منبعی از مهر و محبت اعتبار و آرامش باشد.
از دست دادن موقعیت: همه ما ممکن است روزی موقعیت یا نقشی مهم را در زندگی از دست بدهیم مانند نان آور خانواده بودن، ورزشکاری موفق بودن، فرد مشهور بودن یا یک مادر بودن. این  اتفاقات ممکن است واقعیت های اجتناب ناپذیر زندگی باشند اما از آنجا که عزت نفس ما بر پایه آن ها قرار داشته است پذیرفتن و سر کردن با آن سبب افت روانی در ما خواهد شد.
ضربه های دیگر به اعتماد به نفس. مشکلات شخصی مانند صدمه ای که ممکن است توانایی ورزشی ما را تحت تاثیر قرار دهد یا موجب کاهش قدرت حافظه شود از ضربه های دیگری است که به اعتماد به نفس ما لطمه می زند.
تنش های روانی اجتماعی: وجود نابسامانی ای اقتصادی یا ترس از حملات تروریستی می تواند به افسردگی بینجامد.

این مطلب توسط  مجله پزشکی دکتر سلام تهیه شده است. استفاده از آن فقط با ذکر منبع دکتر سلام(hiDoctor.ir) مجاز می باشد