6

این روز ها به مسائلی مانند سلامت کودک و نوجوان در برابر بیماری هایی مانند هپاتیت و یا آنفولانزا از طرف دولت ها و کشور ها مورد بررسی و انجام است. اما مشکلی که بسیاری از جوامع در حال توسعه با آن مواجه اند ، توجه نکردن به سلامت نوجوانان و جوانان و کودکان از لحاظ جنسی است.

از طرفی جامعه و حتی تصمیم‌گیرندگان کلیدی نیز از حساسیت موضوع و نیاز به فعالیت مشترک آگاهی نداشته و در نتیجه شناخت درستی از نیازهای جسمی، روانی این دوران ندارند که عامل مهم سد راه ارائه خدمات آموزشی و مراقبت‌های بهداشتی به‌شمار می‌رود. زنان و مردان جوان، والدین فعلی یا والدین نسل آینده هستند که باید به آنها فرصت داده شود تا ظرفیت خود را در جهت سلامت کامل توسعه داده، نحوه پرورش فرزندان سالم را بیاموزند و از خطرات ناشی از شروع زودرس فعالیت‌های جنسی و حاملگی در سنین پایین برای خود و جامعه آگاه شوند و از آن اجتناب نمایند. اهمیت این قضیه به دلیل حجم بالای جمعیت جوان در سنین ۲۴ – ۱۵ سال است.

در حال حاضر متوسط سن بلوغ کاهش یافته و سن ازدواج در حال افزایش است. همچنین عقاید سنتی نیز در حال تغییر بوده، کاهش نفوذ و تأثیر خانواده، رواج شهرنشینی، مهاجرت، توسعه، توریسم و ارتباط جمعی در مجموع تغییرات وسیعی در رفتار جنسی و اجتماعی به‌وجود آورده است و در نتیجه نوجوانان امروزی بیشتر از سابق در معرض ارتباط‌های جنسی زودرس قرار دارند.

مطالعات نشان می‌دهد که در بعضی از مناطق آفریقا ۸۰ – ۵۰ درصد افراد ۱۹ – ۱۵ ساله و در بررسی دیگری در آمریکا دو سوم زنان مجرد روابط جنسی داشته‌اند. حاملگی و زایمان در سنین نوجوانی نرخ مرگ و میر مادر و نوزاد را افزایش می‌دهد. همچنین چون نوجوانان به استفاده از روش‌های پیشگیری از بارداری تمایلی نشان نمی‌دهند،بنابراین تعداد حاملگی‌های ناخواسته، سقط‌های غیرقانونی و بیماری‌های آمیزشی در اثر مقاومت‌های محافظت نشده افزایش می‌یابد. در فرزندان حاصل از این نوع بارداری‌ها، نارسی و کم وزنی شایع‌تر است. همچنین کودکان این مادران جوان در معرض بدرفتارهای‌های مختلف قرار گرفته و رها می‌شوند. تا زمانی که این‌گونه مسائل ادامه داشته باشد، خلاقیت و آرمان‌گرائی جوانان در جامعه در حال تحلیل و تصنیف خواهد بود. برای پیشگیری از این مشکلات با مشارکت خود جوانان و با توجه به فرهنگ خاص آنان باید راه‌های مناسب در نظر گرفته شود.

سازمان بهداشت جهانی، صندوق جمعیت ملل متحد و صندوق کودکان ملل متحد آمادگی خود را برای حمایت‌های لازم در این زمینه اعلام نموده‌اند. در کنفرانس بین‌المللی جمعیت در سال ۱۹۸۴ دولت‌ها به‌انجام اقداماتی در زمینه پیشگیری از حاملگی‌های زودرس، آموزش جنسی و راهنمایی در مورد تنظیم خانواده و نیز در دسترس قرار دادن این خدمات به نوجوانان فراخوانده شده‌اند.

در بررسی جهانی باروری به این نتیجه رسیده‌ایم که:

* زنان تحصیل کرده توانمندتر هستند

* موقعیت آنان در خانواده ارتقاء پیدا می‌کند

* قدرت بیشتری در اداره زندگی خود دارند

تا زمانی‌که امور جنسی در نوجوانان در اکثر جوامع به ‌صورت محرمانه باشد این قشر نسبت به خطرات فعالیت‌های جنسی محافظت نشده بی‌توجه خواهند ماند.

منابع اطلاعاتی و وسایل پیشگیری از حاملگی به ندرت در دسترس نوجوانان است فعالیت‌های جنسی غیرآگاهانه و محافظت‌ نشده سبب افزایش بیماری‌های آمیزشی از جملهایدز می‌شود.

بنابراین تأکید بر ادامه تحصیل نوجوانان به‌ ویژه دختران و ارتقاء سطح فرهنگ جامعه از ضروریات است و چون الگوهای باروری و رفتار جنسی جوانان متأثر از عوامل اجتماعی و در ارتباط با احساسات و رضایت روانی آنها است، بالا بردن مهارت‌ها و درک افرادی که بر جوانان اثر می‌گذارند منافع زیادی را دربردارد. در مواجهه با نیازهای خاص جوانان و ارائه خدمات مناسب و قابل دسترس باید تلاش بسیاری صورت گیرد.

تا زمانی که امور جنسی در نوجوانان در اکثر جوامع به صورت محرمانه باشد این قشر نسبت به خطرات فعالیت‌های جنسی محافظت نشده بی‌توجه خواهند ماند منابع اطلاعاتی و وسایل پیشگیری از حاملگی به ندرت در دسترس نوجوانان است.

فعالیت‌های جنسی غیرآگاهانه و محافظت نشده سبب افزایش بیماری‌های آمیزشی از جمله ایدز می‌شود اطلاعات موجود نشان می‌دهد که میزان بیماری‌های آمیزشی اختصاصی جنسی در گروه سنی ۱۹ – ۱۵ سال بالاترین میزان را داشته و میزان بستری شدن اختصاصی سنی در اثر بیماری‌های لگن سرطان گردن رحم در کشورهای صنعتی افزایش یافته است.

اطلاعات آماری در مورد بیماران مبتلا به ایدز نشان‌دهنده آن است که در بسیاری از موارد عفونت HIV نتیجه ارتباطات جنسی دوران نوجوانی است.

در پژوهشی که در کشورمان ایران صورت گرفت،نتایج زیر به‌دست آمد:

۱) موانع اجتماعی و خانوادگی برای آموزش مسائل بهداشت بلوغ بر خلاف تصور عمومی وجود ندارد یا بسیار کم است که این موفقیت را ناشی از توجیه و توضیح طرح برای مسئولین سیاسی ـ مذهبی قبل از اجراء هماهنگی آموزش‌ها یا اعتقادات و باورهای مذهبی، توجه به ظرایف فرهنگی، استفاده از افراد مورد وثوق و رابطین مورد اعتماد مردم، توجه به باورها و اعتقادات و باورهای مذهبی، توجه به باورها و اعتقادات محلی، احترام گذاشتن به خانواده‌ها و استفاده از شیوه‌های صحیح آموزشی دانسته‌اند.

۲) میزان سواد مادران می‌تواند نقش مؤثری در انتقال آموزش‌ها به دختران داشته است.

۳) لازم است آموز‌ها از سنین پایین‌تر ۱۰ – ۹ سالگی شروع شود تا هنگام برخورد دختران با علائم بلوغ و قاعدگی نکته مبهمی برایشان وجود نداشته باشد. همچنین ضروری است در سنین بالاتر نیز وجوه دیگر بهداشت باروری آموزش داده شود.

۴) دختران در مورد تغییرات جسمی و علائم خلقی، روانی و اجتماعی بلوغ اطلاعات بسیار کمی دارند و این امر در مورد علائم روانی و تکامل رفتاری و تشخیصی محسوس‌تر است. آموزش، سبب افزایش اطلاعات بهبود نگرش و ارتقاء عملکرد دختران شده و موجب نگرش مثبت نسبت به پدیده بلوغ و قبول تغییرات بلوغ به‌عنوان تغییرات فیزیولوژیک شده است که این امر باعث رفع نگرانی‌ها، تقویت حس اعتماد به نفس و احترام به خویشتن می‌شود.

۵) از بین راه‌های مختلف آموزشی مثل کتاب درسی، پرسنل بهداشتی ـ درمانی و …”دختران صالح‌ترین و مطمئن‌ترین راه کسب اطلاعات را مادران خود دانسته‌اند بنابراین استراتژی آموزش از طریق خانواده به ‌وسیله نیروی متشکل و داوطلب مردمی یعنی رابطین بهداشتی، با توجه به استمرار ارتباط آنان با خانواده‌ها و هماهنگی طبقاتی، تحصیلی و اجتماعی با آنان مطمئن‌ترین، مؤثرترین، امکان‌پذیرترین و مستمرترین راه برای آموزش دختران است.

این استراتژی به‌عنوان رویکرد آموزشی مردم مدار (community base) بهترین راه برای تأمین نیازهای آموزشی و همچنین تغییر فرهنگی و اجتماعی محسوب می‌شود.

موانع بهداشت باروری نوجوانان

۱) غالباً سیاست منسجمی برای حمایت و حفظ بهداشت باروری نوجوانان وجود ندارد و در صورت وجود جوابگوی نیازهای حاضر و آتی نیست. به‌طور کلی جامعه و حتی تصمیم‌گیرندگان کلیدی از نیاز به فعالیت مشترک و حساسیت موضوع آگاهی ندارند.

۲) نوجوانان اطلاعات و راهنمایی‌های لازم را در خانه و مدرسه کسب نمی‌کنند.

۳) متأسفانه تنها راه کسب اطلاعات این کنجکاوان، نشریه‌های غیرعلمی، تلویزیون و فیلم‌های غربی با تصاویری است که بیش از آموزش روابط نسی صحیح و عاقلانه، نشانگر و اشاعه‌دهنده انحرافات و بدآموزی‌ها است.

۴) افراد جوان و بزرگ‌ترها (شامل اولیاء مدرسه و والدین و…) نه تنها اغلب نسبت به مسائل خاص جوانان آگاهی و حساسیت ندارند بلکه این افراد معمولاً به‌علت معذب بودن و شرم از صحبت و بحث در امور جنسی نمی‌توانند رابطه‌ مؤثری در زمینه رفع نیازهای آموزشی با آنان برقرار نمایند. این امر سبب می‌شود که مشارکت جوانان در برنامه‌های آموزشی و خدماتی برای همسالان خود چه از نظر شناخت نیازهای خاص آنان و یا تعیین کمیت و کیفیت این خدمات اندک باشد.