24

اختلالات روحی و رفتاری نیز به همان اندازه که بیماری ها و اختلالات جسمی اهمیت دارند ، مهم هستنند. چه بسا گاهی این اختلالات حتی از اختلالات جسمی نیز خطرناک تر باشند ، پس توجه داشته باشید که هیچگاه نسبت به این مشکلات نباید بی توجه بود. در این موضوع در مورد یکی دیگر از اختلالات ، یعنی اختلال شخصیت وابسته صحبت می کنیم.

چشم انداز بیماری

راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات ذهنی چاپ چهارم تجدید نظر شدهDSM IV TR اختلال شخصیت وابسته را این چنین توصیف می کند: نیاز فراگیر و مفرط به حمایت شدن که به رفتار سلطه پذیری، وابستگی و ترسهای جدایی منجر می شود. این اختلال در اوایل بزرگسالی آغاز و در زمینه های گوناگون ظاهر می گردد. و با پنج مورد (یا بیشتر) از موارد زیر مشخص می شود:

بدون راهنمایی و اطمینان بخشی مفرط دیگران در تصمیم گیریهای روزمره دچار مشکل می شوند. نیاز دارند که دیگران مسئولیت بیشتر زمینه های مهم زندگی آنها را بپذیرند.

در ابراز مخالفت با دیگران به علت ترس از قطع حمایت یا تایید آنان دچار مشکل هستند. نکته:

ترسهای واقع گرایانهٔ مربوط به تلافی جویی را شامل نمی شود.

اشکال در طرح ریزی یا انجام کارها به تنهایی (که بیشتر به علت فقدان اعتماد به نفس در قضاوت یا توانائیها است تا فقدان انگیزش یا انرژی)

برای کسب محبت و حمایت دیگران افراط می کند، تا جایی که داوطلب انجام کارهایی می شود که ناخوشایند هستند.

در مواقع تنهایی به دلیل ترس زیاد از ناتوانی برای مراقبت از خود احساس ناراحتی یا درماندگی می کنند.

جستجوی مصرانه برای ایجاد رابطه ای دیگر به عنوان منبع مراقبت و حمایت، در زمانی که یک رابطهٔ صمیمانه قطع می شود.

اشتغال ذهنی غیرواقع گرایانه با ترس از رها شدن به حال خود برای مراقبت از خویشتن.

چشم انداز ابعادی

در این جا مدل پنج عاملی برای اختلال شخصیت وابسته یک نیمرخ فرضی را ایجاد کرده است (مک کری، ۱۹۹۴) :

الف ـ نوروزگرایی بالا: عواطف منفی مزمن که شامل اضطراب ، ترسویی ، تنش ، تحریک پذیریی، خشم، اندوهگینی، گناه، شرم، دشواری کنترل تکانه (برای مثال در خوردن، نوشیدن یا خرج کردن پول) باورهای نامعقول (برای مثال: انتظارات غیرواقع گرایانه طوری که خود را مجبور کند که همیشه کامل عمل کند)، بدبینی ، اضطراب بدنی بیمورد ، درماندگی و وابستگی به دیگران برای حمایت هیجانی وتصمیم گیری.

ب ـ برونگرایی پایین: انزوای اجتماعی، کناره گیری میان فردی، و فقدان شبکه های حمایتی، حالت عاطفی سطحی فقدان لذت و ذوق برای زندگی، اکراه نشان دادن قاطعانه خود یا فرض کردن نقشهای رهبری برای خود؛ حتی زمانی که شرایط فراهم باشد، بازداری اجتماعی و کمرویی.

ج ـ گشودگی پایین: دشواری در سازگاری اجتماعی یا هر گونه تغییر شخصی، تحمل پایین، سبک زندگی متفاوت یا درک متفاوت، بی تفاوتی هیجانی و عدم توانایی در فهم و درک احساسات خویش، دامنه علائق کاهش یافته، بی تفاوتی نسبت به هنر و زیبایی، همنوایی زیاد با مرجع.

د ـ توافق بالا: زودباوری، اعتماد بیش از اندازه به دیگران، صداقت زیاد و فراوان، عدم تمایز بین خود و دیگران، قدرت تشخیص علائق شخصی، ناتوانی در مقابله با دیگران و تلافی کردن، به راحتی از چیزی سود بردن.

ه ـ وظیفه شناسی بالا: شیفتگی به کار، معتاد بودن به کار تا اندازه ای که باعث محرومیت از خانواده می شود. دوباره کاری: مشتمل بر نظافت، پاکیزگی افراطی و توجه به جزئیات، خودانضباطی انعطاف ناپذیر.

چشم انداز رفتاری

بیماران مبتلا به اختلال شخصیت وابسته نیازهای خود را تحت الشعاع نیازهای دیگران قرار می دهند، مسئولیتهای مهم زندگی خود را به گردن دیگران می اندازند، به خود مطمئن نیستند، و اگر جز برای مدتی کوتاه تنها بمانند، احساس ناراحتی بسیاری می کنند. فروید قایل به یک بعد وابستهٔ دهانی برای این شخصیت بود که مشخصه هایش عبارت بود از وابستگی، بدبینی، ترس از امور جنسی، به خود مطمئن نبودن، انفعال، تلقین پذیری، و فقدان مداومت و پافشاری در کارها. این توصیف به طبقهٔ اختلال شخصیت وابسته در DSMIV شباهت دارد(کاپلان – سادوک ۲۰۰۳).

منشاء این اختلال می تواند در رفتار والدینی باشد که هم بیش حمایتگر و هم مستبد هستند. والدین بیش حمایتگر فرزندان را به وابسته بودن تشویق می کنند، واین وابستگی دلگرمی حمایتگرانه از جانب پدر و مادر را به همراه دارد(برنستین۱۹۹۲،هانت، برانینگ و ناو ۱۹۸۲). بعلاوه اگر ماهیت یک شغل تصمیم گیری مستقلی را بطلبد؛ این اختلال به عملکرد شغلی آسیب می رساند. روابط اجتماعی به افرادی محدود می شود که فرد به آنها وابسته است. اختلال شخصیت وابسته می تواند با اختلالات خلقی همزمان باشد(لورنگر ۱۹۹۶).