30

یکی از شایع ترین مشکلات و اختلالات که در زمان نوجوانی و جوانی بروز می کند ، ترس از اجماع است. البته این مسئله می تواند در کودکی نیز بروز کند و در موارد کمی نیز ، بزرگسالان دچار آن می شوند. ترس از اجتماع دو دلیل اساسی دارد : 1. مسئله ژنتیکی 2. محیط اجتماع و تاثیرات آن بر روی فرد.

ترس، برادر مرگ

ترس از اجتماع با علائم و نشانه های جسمی و عاطفی بروز می كند. علائم و نشانه های عاطفی و روحی شامل این موارد است:

۱) ترس شدید از موقعیت هایی كه در آن افراد غریبه و ناآشنا وجود دارند.

۲) ترس از حضور در مكان هایی كه حس می شود فرد مورد قضاوت قرار می گیرد.

۳) اضطراب از اینكه ممكن است سایرین به فرد بخندند و یا او را ناراحت كنند.

۴) ترس از اینكه سایرین علائم جسمی اضطراب را در فرد متوجه شوند.

۵) اضطرابی شدید در حدی كه زندگی روزمره، كار، مدرسه و سایر فعالیت های فرد را كاملا فلج كند.علائم و نشانه های جسمی شامل این موارد است:برافروختگی، تعریق شدید، لرزش، تهوع، درد شكم ، بروز مشكل در صحبت كردن، احساس گرفتگی عضلات، گیجی، تپش قلب، اسهال؛ به عبارتی فرد مبتلا در اجتماع حضور پیدا نمی كند تا به چنین علائمی مبتلا نشود.

هر مشكلی علتی دارد

معمولا ترس از اجتماع در اواسط نوجوانی شروع می شود، البته امكان بروز آن در كودكی هم وجود دارد. بندرت ممكن است شروع این اختلال در بزرگسالی باشد. این مشكل هم مثل بسیاری مشكلات دیگر در اثر تلفیقی از علل محیطی و ژنتیكی بوجود می آید.

ژن ها:

بعضی ژن ها ممكن است در بروز اضطراب و ترس نقش داشته باشند كه البته ژن دقیق مسئول ایجاد این اختلال هنوز مشخص نشده است. ضمنا ترس از اجتماع ریشه وراثتی هم دارد یعنی معمولا در خانواده و یا فامیل چندین نفر به این مشكل مبتلا هستند.

علل بیوشیمیایی:

محققان بر این باورند كه مواد شیمیایی طبیعی موجود در بدن ممكن است در ترس از اجتماع نقش داشته باشند مثلا عدم تعادل ماده ای در مغز بنام سروتونین ، یك عامل محسوب می شود چون در تنظیم خلق و عواطف نقش دارد.

پاسخ به ترس:

بعضی دانشمندان معتقدند كه ساختاری در مغز كه آمیگدال نام دارد در كنترل پاسخ به ترس نقش ایفا می كند. در افرادی كه این قسمت مغز فعالیت بیش از حد دارد پاسخ به ترس بسیار شدیدتر است و باعث اضطراب آنها در شرایط اجتماعی می شود.

كمك نمی خواهید؟

شرم و یا حالت نگرانی مختصر در موقعیت های جدید اجتماعی طبیعی است و ترس از اجتماع محسوب نمی شود، اما اگر حس كردید این اضطراب زندگی شما را سیاه كرده، باید درمان شوید. به هر حال این هم مشكلی است كه بوجود آمده و باید برطرف شود، در غیر این صورت بسیاری از موقعیت های اجتماعی را از دست می دهید و روزبه روز منزوی تر خواهید شد. حالاتی متداول در زندگی روزمره وجود دارد كه اگر تحمل آن برایتان سخت است و در این شرایط دچار اضطراب می شوید حتما باید به روانپزشك مراجعه كنید، نمی توانید از اتاق استراحت عمومی در محل كار و یا تلفن عمومی استفاده كنید، نمی توانید كالایی را كه مشكل دارد به مغازه پس بدهید، اصلا با غریبه ها ارتباط برقرار نمی كنید، نمی توانید در حضور دیگران چیزی بنویسید، به هیچ وجه تماس چشمی برقرار نمی كنید، نمی توانید در اتاقی وارد شوید كه قبل از شما افرادی در آن نشسته اند، قادر نیستند در رستوران غذا سفارش دهید، دوست ندارید شما را به افراد غریبه معرفی كنند، هیچ وقت شروع كننده صحبت و مكالمه نیستید.

درمان پذیر است، نگران نباشید

خوشبختانه این مشكل را می توان درمان كرد. البته هر چه زودتر برای درمان اقدام شود بهتر است. معمولا دو روش درمانی وجود دارد كه بسیار موثر است، یكی دارودرمانی است كه معمولا از ضدافسردگی ها استفاده می شود اما ممكن است از داروهای ضداضطراب و داروهایی موسوم به بتابلوكرها هم استفاده شود تا علائم فیزیكی مثل تپش قلب، فشارخون بالا و لرزش برطرف شود. دیگری روان درمانی است كه از روش رفتار درمانی شناختی استفاده می شود كه بسیار هم موثر عمل می كند. در این روش اساس كار تفكرات خود شماست، بدون اینكه به سایر افراد یا موقعیت ها توجه شود. در اصل تفكرات اصلی و ریشه ای شما محور قرار داده می شود و بعد از شما می خواهند خود را در شرایط ناخواسته ای كه قابل تغییر نیست فرض كنید و حال با همان تفكرات اصلی، رفتاری صحیح و مثبت تعریف كنید. در مواردی هم در مراحل خاصی از درمان، فرد را بتدریج در شرایط اجتماعی اضطراب ساز قرار می دهند تا بتواند در این شرایط با مهارت كافی و اعتمادبه نفس لازم برخورد داشته باشد.

درمانگر معمولا مهارت های اجتماعی فرد را بالا می برد و با او تمرین های مختلفی انجام می دهد تا فرد بتواند اعتماد به نفس لازم در برخورد با شرایط مختلف را بدست بیاورد.

آستین ها را بزنید بالا

علاوه بر ادامه روش های درمانی خودتان هم باید روش هایی را بكار ببندید تا بتوانید از پس این مشكل برآیید.

۱) افكار منفی در مورد خودتان نداشته باشید و این جور تفكرات را دور بریزید.

۲) از تمرین های شل كننده یا ریلاكسیشن استفاده كنید.

۳) یاد بگیرید چطور با استرس مقابله كنید.

۴) با افرادی كه حس می كنید با آنها راحت ترید رابطه برقرار كنید.

۵) وقتی اضطراب دارید در فعالیت های لذت بخش و سرگرمی های مورد علاقه شركت كنید.

۶) خواب كافی داشته باشید.

۷) رژیم غذایی متعادل را فراموش نكنید.

۸) اهداف واقعی داشته باشید و آرزو های دست نیافتنی را كنار بگذارید .

۹) هیچ گاه از موقعیت هایی كه شما را ناراحت می كنند فرار نكنید بلكه سعی كنید بتدریج با این موقعیت ها روبرو شوید تا مهارت كافی پیدا كنید.

۱۰) با دوستان یا بستگان قرار بگذارید كه بعضی اوقات ناهار را در مكان عمومی صرف كنید.

۱۱) تماس چشمی داشته باشید و اولین كسی باشید كه به دیگران سلام می كنید و یا موفقیتی را تبریك می گویید.

۱۲) مكالمه را شما آغاز كنید اما اطلاعات خود را با مطالعه روزنامه و یا سایر مطبوعات افزایش دهید تا حرفی برای گفتن داشته باشید.

۱۳) از دیگران تقدیر و تشكر كنید.

۱۴) بر روی خصوصیات شخصیتی خودتان كه به آنها علاقه دارید بیشتر متمركز شوید.

۱۵) نسبت به دیگران علاقه نشان دهید و در مورد منزل، فرزندان، نوه ها ، سرگرمی ها یا مسافرت هایشان با آنها صحبت كنید.

۱۶) از افراد غریبه و ناآشنا آدرس بپرسید تا تمرین بیشتری كرده باشید. فراموش نكنید افكار ناراحت كننده منشا اضطراب هستند، مثل:<اگر در امتحان رد شوم چی می شود؟>

یكی از مهم ترین اقدامات در این زمینه آن است كه به آخرین حد مسئله فكر كنید. اگر پاسخ شما به یك سوال اشتباه باشد چه می شود؟ آسمان به زمین می آید؟!از صفحه روزگار محو می شوید؟!مسلما خیر. پاسخ صحیح را یاد می گیرید و اطلاعات تان بیشتر می شود. بهتر است در مواقعی كه تنها هستید در مورد افكار منفی به حد نهایی آن فكر كنید و بعد تمرین كنید كه مثبت اندیش باشید.