10

اینکه کودکان مطالب مختلف و مهارت های زندگی را بیاموزند مسئله ی بسیار مهمی است و این امر وظیفه ی والدین آنهاست. اینکه برای آموزش این مهارت ها از چه روشی استفاده کنند نیز بسیار مهم است. استفاده از روش صحیح باعث می شود که کودک سریع تر و بهتر موضوعات مختلف را بیاموزد. استفاده از خواس مختلف پنج گانه در آموزش به کودک بسیار ضروری است.

یادگیری کودک از پایه تا نوجوانی

یادگیری عبارت است از اثراتی که محیط از طریق حواص (بینائی، شنوائی، بویائی، چشائی و لامسه (بساوائی) بر ذهن انسان می گذارد. این اثرات که به صورت تغییراتی کم و بیش دائمی در ”رفتار بالقوه“ یادگیرنده به وجود می آیند، نتیجه عوامل موقتی و زودگذر مانند خستگی، دارو، عوامل انگیزشی و تغییرات ناشی از رشد (پختگی) یا بلوغ نیست. یادگیری فقط آن چیزی نیست که به صورت تغییرات رفتار عملکرد تجلی می کند. بلکه چیزی است که جزئی از یادگیرنده می شود.

چرا کودکان بعضی مطالب را یاد نمی گیرند یا به یاد نمی آورند؟

بسیاری از ما دیده ایم که کودکان گاهی چیزهای مختلفی را که سابقاً با آنها آشنا بوده یا ظاهراً قرار گرفته بودند. دیگر به یاد نمی آورند. مربیان و والدین غالباً از خود می پرسند:

چرا که کودکان مطالب را فراموش می کنند؟

آیا مطالب را به درستی یافته گرفته بعد فراموش می کنند؟

چه کنیم تا این وضع پیش نیاید یعنی چگونه از ضعف در یادگیری و به یاد آوردن جلوگیری کنیم؟

بعضی از مربیان و والدین ضمن طرح پرسش های بالا می خواهند بدانند که چگونه حافظه کودکانی را که اشکالی ندارند، تقویت کنند و بر کارآئی آنها بیفزایند و از آموزش های خود نتیجه بهتری بگیرند. برای یافتن جواب این پرسش ها، نخست باید علت های ”یاد نگرفتن“ و ”به یاد نیاوردن“ را بشناسیم.

علت های عمده یاد نگرفتن

یاد نگرفتن اغلب نتیجه یک یا چند عامل کلی است.

۱) نداشتن هدف برای یادگیری

۲) نبودن انگیزه (علاقه) کافی برای یادگیری

۳) عدم توجه و دقت کافی به مطلب یا موضوع موردنظر (آموختنی). عدم توجه به آموختنی نیز به دلایل زیر می باشد:

الف) نبود علاقه و انگیزه کافی

ب) جالب نبودن محرک

ج) وجود موانعی برای دقت و توجه

۴) ناکافی بودن رشد جسمانی/ روانی (ذهنی، عاطفی، اجتماعی، اخلاقی) یادگیرنده

۵) نداشتن زمینه قبلی (معلومات پایه) برای یادگیری

۶) وجود نارسائی یا اشکال در حواس (بینائی، شنوائی، بویائی، چشائی و بساوائی)

۷) وجود مشکلات و مسائل عاطفی/ هیجانی (اضطراب شدید، نداشتن، اعتمادبه نفس، ترس از عدم موفقیت و …)

۸) تأثیر منفی آموختنی ها بر یکدیگر، این تأثیر منفی، بر اثر دو عامل بروز می کند.

منع مؤثر قبلی

منع مؤثر بعدی

علت های عمدهٔ به یاد نیاوردن

یاد گرفتن ناقص

بسیاری از مواقع ناتوانی در به یاد آوردن بدین علت است که مطالب یا موضوع موردنظر به خوبی یاد گرفته نشده، یعنی اشکال در یاد گرفتن مطالب است. در واقع، مطالب به یاد آورده نمی شوند چون به درستی فرا گرفته نشده، یعنی اشکال در یاد گرفتن مطالب است. در واقع مطالب به یاد آورده نمی شوند چون به درستی فرا گرفته نشده اند.

نبودن محرک مناسب

گاهی کودکان مطلب یا موضوعی را که به خوبی یاد گرفته اند به یاد نمی آورند، زیرا محرک مناسبی برای به یاد آوردن آن وجود ندارد. مثلاً کودکی که ناظر آتش سوزی در محل خاصی بوده، ممکن است در مواقع عادی آن حادثه را به یاد نیاورد، ولی با گذشتن از محل حادثه که با خود حادثه ارتباط ذهنی و عاطفی پیدا کرده آتش سوزی را به یاد آورد. یا هنگام مشاهده عکس یا فیلم یا یک ماشین آتش نشانی یا لباس کارکنان آتش نشانی یا صدای آژیر ماشین آتش نشانی آن حادثه و آن خیابان را به یاد می آورد.

سرکوب اطلاعات

بسیار دیده ایم که افراد مطلب یا موضوعی را که برای آنها با اضطراب و ناراحتی همراه بوده به طور موقت به یاد نمی آورند. مثلاً کودکی که به درس حساب علاقه ندارد، فراموش می کند که تکالیف حسابش را انجام دهد یا نوجوان که در درسی مانند دیکته نمره کم گرفته، نمره اش را فراموش می کند و حال آنکه نمرات خوب درس های دیگر را به یاد دارد. بسیاری معتقدند که هرگاه تجربه ای در کودک احساس شدید اضطراب و گناه و به طور کلی احساس نامطبوع به وجود آورد. بدون اینکه خود بر این امر آگاهی داشته باشد و به طور غیرعمد آن را از ذهن ”خودآگاه“ خود دور می سازد. بیرون راندن خاطره ها یا مطالب اضطراب آور را ”سرکوب کردن“ یا ”سرکوبی“ می نامند. ظاهراً در سرکوبی، اطلاعات به طور دائمی نگهداری می شوند ولی به دلایلی که گفتیم، در شرایط و موقعیت های خاصی، فرد آنها را به یاد نمی آورد.

نبودن انگیزه برای به یاد آوردن

داشتن انگیزه نه تنها در مورد یاد گرفتن، بلکه در مورد به یاد آوردن مطالب نیز نقش دارد. در زندگی روزمره با موارد زیادی برخورد می کنیم که می بینیم در حالی که کودک مطلبی را به خوبی آموخته آن را به موقع به یاد نمی آورد. یکی از علت های این امر آن است که دیگر نیازی به یادآوری آن نمی بیند. این حالت را به خصوص در شرایطی که کودک یا نوجوان کاری را به اتمام رسانده، مثلاً بعد از گذراندن امتحان، زیاد مشاهده می کنیم. یعنی او تا زمانی که امتحان نداده، مطلب را به خوبی به یاد دارد ولی بعد از اینکه امتحان سپری شد، چون دیگر نیازی به آن نمی بیند، درصدد مرور کردن آن مطالب برنمی آید و لذا مطالب تدریجاً از ذهن دور می شود و به یاد نمی آید.

گذشت زمان

به نظر می رسد که قدرت نگهداری مطالبی که فرا گرفته شده، با گذشت زمان ضعیف می شود. در این مورد برخلاف ضعف یاد گرفتن مطالب، یادگیری به خوبی انجام شده، ولی ظاهراً اثر آن به مرور زمان از بین رفته است.

تجربه نشان داده که اگر کودکی مطلبی را بیاموزد و بعد از آن بخوابد (یعنی بعد از یادگیری عامل بازدارنده ای وجود نداشته باشد)، پس از بیداری آموخته شده را بهتر به یاد می آورد. حال آنکه اگر همان کودک یا نوجوان همان مطالب را به همان میزان بیاموزد و بیدار بماند و بعد از آن مطالب دیگری را فرا گیرد، مطالب قبلی ضعیف می شود.

بیماری های روانی تحت تأثیر شوک تشنجی الکتریکی قرا گرفت اند، حوادث و اعمال قبلی از وارد شدن شوک الکتریکی را برای همیشه از یاد برده اند در چنین مواردی، به یاد نیاوردن را به علت از بین رفتن اثر حافظه می دانند. معلوم شده است که افرادی که به علل مختلف از جمله به کار گرفتن غیرصحیح گیره (فورسیس) در زایمان، به زمین خوردن پیشانی، به در و دیوار زدن شدید سر (به عنوان جلب توجه از جانب کودک و یا هنگام تنبیه توسط مربیان و والدین، تصادم و …) قسمت پیشانی یا جلوی مغزشان آسیب دیده، در مقایسه با افرادی که دچار چنین ضایعه ای نشده اند، حافظه ضعیف تری دارند. علاوه بر ضایعات مغزی، ممکن است ناشی از بیماری های مختلفی مانند سیفلیس، صرع و نرسیدن اکسیژن کافی به مغز در هنگام به دنیا آمدن یا بعد از آن باشد.

چگونه پیش نیازهای لازم را برای یاد گرفتن فراهم کنیم؟

برای آنکه یاد گرفتن به بهترین نحو صورت گیرد، باید حداقل، عوامل یا شرایط زیر که معمولاً تحت عنوان ”پیش نیاز“ یادگیری مطرح می شود وجود داشته باشد:

۱) هدف وجود داشته باشد.

۲) انگیزه برای یاد گرفتن وجود داشته باشد و ادامه یابد (انگیزه پایدار باشد)

۳) به مواد آموختنی توجه و دقت کافی بشود.

راه های مطرح کردن هدف برای یادگیری

۱) بیان هدف

۲) تعیین هدف های کوتاه مدت

چگونه برای یادگیری انگیزه به وجود آوریم؟

۱) برانگیختن علاقه مستقیم، مقصود آن است که کودک آن را یاد می گیرد چون از دانش آن لذت می برد و صرف نظر از پاداش خاصی آن موضوع یا مطلب را به کار می برد.

۲) برانگیختن علاقه غیرمستقیم

منظور از علاقه غیرمستقیم آن است که کودک مطلب یا دانشی را به خاطر اینکه به او پاداش داده شود یا تشویق و تمجیدی در پی آن باشد فرا می گیرد مثلاً نمره بهتر، جایزە، تشویق، جلب توجه همسالان و بزرگسالان و … را به دنبال دارد.

راه های برانگیختن علاقه (انگیزه) برای یادگیری

۱) طرح آموختنی ها به صورت پرسش های جالب

مطلبی را که می خواهیم کودک یاد بگیرد به صورت پرسش روشن و جالب بپرسیم مثلاً نام فصل ها چیست؟ این عمل علاوه بر اینکه محرکی برای فکر کردن کودکان است موجب می شود که آن چیزی را که خود به طور فعال به آن پی برده اند بهتر بیاموزند و به یاد آورند.

۲) تجربه و تماس مستقیم با آموختنی

سعی کنیم که کودک با آنچه را که می خواهد یاد بگیرد تماس پیدا کند و تجربه مستقیم و عملی داشته باشد. مثلاً اگر می خواهیم راجع به خاصیت آهنربائی مطلبی را یاد بدهیم باید موقعیتی ایجاد کنیم تا آنها تجربیاتی عملی با آهنربا کسب نمایند.

۳) یاد دادن (تعلیم) آموختنی ها به دیگران

باید موقعیتی ایجاد شود که کودک آنچه را خود آموخته است به همسالان یا کوچکترها بیاموزد. این کار باعث مرور مطالب در ذهن کودک و ایجاد انگیزه بیشتر برای یادگیری کودک فراهم می کند.

۴) اجراء نقش

کودک می تواند نقش های اجرائی در زمینه آموزشی خود داشته باشد کودک را تشویق کنیم در مورد موضوعاتی مثل تاریخ، ادبیات، مسائل دینی و … موضوع را به صورت نمایش اجراء کند. کودک باید در انجام این حرکات هم نقش های خوب و هم نقش های بد را تجربه کند و آنها را به طور عملی تجربه و حس کند. ضمناً کودک در این نوع بازی از تمام حس های خود بهره می گیرد.

۵) روشن کردن محاسبن آموختن و معایب نیاموختن برای یادگیرنده

باید علاوه بر روش های فوق سعی کنیم محاسن آموختن و معایب نیاموختن را برای کودک و نوجوان روشن کنیم.