18

وسواس یکی از اختلالات رفتاری به شمار می رود که بیشتر در افراد بزرگسال دیده می شود ، اما گاهی بروز این اختلال در دوران کودکی مشاهده می شود. این موضوع باعث تحت فشار قرار گرفتن کودک و همچنین بروز ناراحتی های ذهنی در او می شود.

اختلال وسواس فكری _ عملیOCD (Obsessive Compulsive Disorder) در كودكان به صورت تفكرات مزاحم و تكرار كلیشه وار رفتارهای خاصی بروز می كند كه موجب برانگیختگی و نگرانی آنان می شود. كودك وسواسی خود را از درون تحت فشار می بیند؛ فشار برای انجام دادن كارها، برای رسیدن به هدف، برای پیشرفت و موفقیت. او تصور می كند كه استرس ها و تنش های فكری او از خارج بر وی تحمیل می شوند، در حالی كه نوع تفكر او عامل اصلی این فشارهاست. او همواره به خود می گوید : «من باید…» بر طبق گزارش انجمن روانپزشكان آمریكا تقریباً از هر ۲۰۰ كودك و یا نوجوان، یك نفر دچار اختلال وسواس فكری عملی است. این اختلال به دلیل آن كه توام با درد، ناراحتی و یا بیماری جسمی خاصی نیست، معمولاً تا سنین نوجوانی و جوانی ناشناخته می ماند. از زمانی كه كودك به دوران نوجوانی پا می گذارد و روابط دوستی و اجتماعی او گسترده تر می شود، به دلیل داشتن چنین افكار و رفتارهایی از بودن در جمع دوستان و همسالانش احساس ناراحتی، فشار و استرس می كند؛ زیرا نگران است كه افكار و رفتارهای وسواسی او از حد خارج شوند و نتواند خود را كنترل كند و همین امر موجب طردشدگی، انزوا و تنهایی او شود. بدیهی است تمامی كودكان و نوجوانان نگرانی ها، تردیدها و ایده های گوناگونی دارند كه موجب حركت، تلاش و انگیزه آنان برای یادگیری، بازی، دستیابی و روابط اجتماعی شان می شود. اما اگر این تصورات و افكار آنان مانع از زندگی عادی شان شود، برای آنها مشكل ساز خواهد شد و آنها را از داشتن یك زندگی سالم و طبیعی بازخواهد داشت. برای مثال اغلب كودكان ۹ _ ۸ ساله عادت دارند كه بر روی درز سنگفرش های پیاده رو ها راه بروند یا اسباب بازی ها شان را مدام چك كنند و یا مراسم خوابشان را همیشه طبق آئین خاصی انجام دهند. چنین رفتارهایی كه معمولاً در این گروه سنی كودكان رایج است، احتمالاً در بهترین شكل خود، نوعی بازی به حساب می آید. اما زمانی كه همین كارها بر زندگی كودك تسلط می یابد و در عملكرد بهنجار او اخلال ایجاد می كند، جای نگرانی دارد. متاسفانه هر چه كودك و یا نوجوان بیشتر تحت تاثیر این افكار قرار گیرد، به تدریج در او قوی تر و پایدارتر می شود تا حدی كه موجب شرمساری و درماندگی او و خانواده اش می شود.

• سبب شناسی وسواس در كودكان

روانشناسان و متخصصان علوم رفتاری تا كنون نتوانسته اند علت و زمان دقیق شروع این اختلال را شناسایی كنند، ولی همگی بر این نكته اذعان دارند كه عوامل چندی اعم از: وراثت، روش های تربیتی والدین، ویژگی های خانوادگی، نابهنجاری كاركرد سیستم عصبی و آشفتگی های خلقی در بروز این اختلال در كودكان دخالت دارند. اختلال وسواس فكری و عملی اختلالی است همچون سایر بیماری های عادی، تغذیه ای، خواب و جسمی كه كودك هیچ كنترلی بر آن ندارد و والدین و اعضای خانواده او باید به این نكته توجه كنند كه بروز این گونه افكار و اعمال به هیچ عنوان تقصیر كودك نیست و كاملاً با افكار عادی كودك تفاوت دارد. برای مثال كودكی كه فكر باز بودن شیر گاز او را به ستوه آورده است، بارها و بارها با امتحان كردن شیر گاز سعی می كند اضطراب و تشویش خود را كاهش دهد، و یا كودكی كه نگران كثیف بودن دست هایش است، ممكن است چندین بار دست های خود را بشوید تا حدی كه پوست دست هایش حساس و قرمز شوند، و یا كودكی كه از درست بودن مشق ها و امتحانش شدیداً مضطرب است، ممكن است بارها و بارها آن را پاك كند و دوباره بنویسد.

• علائم و نشانگان اختلال وسواس فكری _ عملی در كودكان

شناخت علائم و نشانگان این اختلال در اغلب كودكان وسواسی قدری مشكل است؛ زیرا بچه ها قادرند خیلی ماهرانه افكار و رفتارهای وسواس گونه خود را مخفی نگه دارند. گاهی نیز والدین توانایی كشف افكار و اعمال وسواسی آنها را ندارند و گاهی نیز به گونه ای رفتارهای كلیشه ای خود را اجرا می كنند كه اطرافیانشان تصور می كنند، انجام این كارها جزء برنامه روزانه شان است. به طور كلی رایج ترین افكار و رفتار وسواسی كودكان و نوجوانان عبارتند از:

_ ترس از كثیفی.

_ ترس از ویروس ها و میكروب ها.

_ نیاز به همدردی، دلسوزی و رسیدگی.

_ توجه بیش از اندازه به سر و وضع خود.

_ اعتقاد به خوش یمن بودن اعداد، روزها، ساعات و….

_ داشتن افكار مذهبی منفی.

_ داشتن افكار پرخاش جویانه و تمایلات جنسی نامتعارف.

_ ترس شدید از داشتن بیماری ها و یا صدمه دیدن یكی از اعضای خانواده.

_ اشتغال شدید فكری درباره كارهای خانگی.

_ داشتن ایده ها و افكار مزاحم و ناخودآگاه.

• تشخیص اختلال وسواس فكری _ عملی در كودكان و نوجوانان

كودكان و نوجوانانی كه دچار اشتغالات ذهنی، خشكی رفتار، اجرای رفتارهای آئینی و سخت گیری های بیش از اندازه می شوند، گاه چنان از اعمال و افكار خود مضطرب و پریشان می شوند كه تا آن كارها را انجام ندهند، آرام نمی گیرند. در مواردی نیز سعی می كنند این گونه افكار و رفتارهای خود را طوری سركوب كنند و یا عادی جلوه دهند كه دیگران را نسبت به خود حساس ننمایند؛ و در موارد دیگری كه قادر به كنترل رفتارهایشان نیستند، از والدین و سایر اعضای خانواده شان می خواهند كه آنان را در انجام آئین ها و مراسم افراطی وسواسی شان همراهی كنند. برای مثال ممكن است كودكی كه خودش وسواس مسواك زدن دارد، از مادرش نیز بخواهد كه او نیز چندین بار دندان هایش را مسواك بزند. به طور كلی علائمی كه والدین باید نسبت به بروز آنها حساس و هوشیار باشند تا این اختلال را در كودك شان زود تشخیص دهند، عبارتند از:

مجروح شدن و ترك خوردن پوست دست كودك بر اثر شستن مكرر دست ها.

مصرف بیش از اندازه صابون، دستمال كاغذی، نوار توالت و…

افت تحصیلی ناگهانی و پایین آمدن یك باره نمرات امتحانات مدرسه.

طول كشیدن بیش از اندازه مشق نوشتن.

سوراخ شدن و تكه تكه شدن پاك كن ضمن مشق نوشتن و امتحان دادن.

تعریف كردن مكرر و یك نواخت درس های روزانه با استفاده از جملات مكرر.

لباس عوض كردن بیش از اندازه.

داشتن مراسمی طولانی برای خوابیدن.

نگرانی برای سلامتی اعضای خانواده.

اصرار بر دادن آزمایش های گوناگون پزشكی، برای اطلاع از سلامتی خود و اعضای خانواده.

همچنین نكاتی كه پزشك، روانشناس و یا متخصص علوم رفتاری حین مصاحبه تشخیصی از كودك و اعضای خانواده اش درباره آنها پرس و جو می كند، عبارتند از: ۱ _ آیا افكار، اندیشه ها، تصورات، احساسات و موضوعاتی موجب نگرانی، آزار و تشویش تو می شوند؟ ۲ _ آیا مرتب در حال چك كردن وسایل و كارهایت هستی؟ ۳ _ آیا بیش از سایر دوستان و همكلاسی هایت دست می شویی؟ ۴ _ آیا مدام در حال شمردن اعداد و یا انجام دادن كارها بر طبق تعداد و شمارش خاصی هستی؟ برای مثال ۵ بار دست شستن، ۱۰ بار بازدید از شیر گاز، ۸ بار چك كردن قفل در و…. ۵ _ آیا كلكسیون ها و مجموعه های زیادی جمع می كنی؟ ۶ _ آیا هر چیزی باید سر جای خودش باشد؟ ۷ _ آیا قبل از این كه به رختخواب بروی، مجبور به انجام یك سری آیین ها و مراسم گوناگون هستی؟

از آن جایی كه ممكن است هر كودكی به راحتی پاسخ این پرسش ها را «آری» بدهد و منجر به تشخیص اشتباه پزشك شود، باید این سئوالات را از والدین و یا اعضای نزدیك خانواده كودك نیز پرسید و از سابقه بیماری های روانی از جمله اختلالات كلامی و یا حركتی اطلاع حاصل نمود. معمولاً اختلال وسواس زمینه ژنتیكی دارد و كودكانی كه یكی از اعضای خانواده شان دچار چنین اختلالاتی باشد، احتمال ابتلای به وسواس فكری_ عملی بیشتر است. معمولاً نشانگان اختلال وسواس به ندرت به یك باره شروع می شوند. سایر اختلالاتی كه معمولاً همراه با اختلال وسواس فكری _ عملی پدید می آیند، عبارتند از: اختلالات اضطرابی، افسردگی، اختلالات مربوط به كمبود توجه، بیش فعالی، اختلالات مربوط به یادگیری، اختلالات رفتاری (مثل ناخن جویدن، تیك های عصبی، خارش پوست).

• روش های درمان اختلال وسواس فكری _ عملی در كودكان و نوجوانان

پژوهش های مختلف نشان می دهند كه بهترین نوع درمان اختلال وسواس در كودكان استفاده از روش های رفتاردرمانی و در مواردی توام با دارودرمانی است. بر طبق این روش ها، ابتدا رفتاردرمانگر، كودك را تشویق می كند تا افكار و آئین های وسواسی خود را به طور دقیق و جزءبه جزء شرح دهد، تا او بتواند اجزای كلیدی این رفتارها را شناسایی كند. آنگاه از او می پرسد كه انجام دادن كدام یك از رفتارهای وسواسی اش ضروری نیست و آیا می تواند بدون آن كه نگران و مضطرب شود، از انجام آن بخش از رفتارهایش صرف نظر كند. در این مرحله درمانگر، ضمن پذیرش حالات، افكار و رفتار كودك، سعی می كند به او بفهماند كه هر فردی ممكن است در مواردی دچار خشكی رفتار و اشتغالات ذهنی وسواسی شود كه به دلایل نامفهومی مدام آنها را تكرار می كند. هدف او از این كار آن است كه تا حدود زیادی آئین ها و افكار وسواسی كودك را متزلزل كند تا حدی كه رفته رفته بتواند گام های موثری برای حذف این گونه رفتارها بردارد. گروه دیگری از رفتاردرمانگران كه روش های خود را بر پایه دیدگاه شناخت درمانی استوار كرده اند نیز برای درمان اختلال وسواس در كودكان و نوجوانان سعی می كنند ابتدا به كودك بیاموزند كه چگونه می تواند احساسات و افكارش را درباره فكر و عملی كه انجام می دهد، تغییر دهد. برای مثال، اگر كودكی وسواس دست شستن دارد، از او می خواهند كه دست هایش را كثیف كند (مثلاً گل آلود، چرب، خمیری، ماسه ای و…) و سعی كند بدون آن كه چندین بار دست هایش را بشوید به بازی خود ادامه دهد و فقط در انتهای بازی دستش را بشوید. در این روش، تغییر نگرش كودك درباره كثیفی و آلودگی مدنظر است و این كه او بتواند به خود بقبولاند كه خمیر نوعی وسیله بازی برای كودكان است كه از مواد بهداشتی درست شده است و لزومی نیست در حین خمیربازی چندین بار دست هایش را بشوید. روش های درمان رفتاری زمانی كه اعضای خانواده هم درگیر حل مشكل شوند، بهترین شیوه درمان محسوب می شود. طبق نظر روانشناسان و متخصصان علوم رفتاری، كودكانی كه برای درمان خود از این گونه شیوه ها استفاده می كنند، نیاز به حمایت، همكاری و مشاركت تمام اعضای خانواده دارند. در حقیقت، درصد بهبودی كودك بدون همراهی خانواده خیلی كم می شود، زیرا شیوه های درمان شناختی رفتاری اغلب با قدری اضطراب و نگرانی توام هستند كه اگر حمایت روانشناس، والدین و اعضای خانواده را همراه نداشته باشد، درمان و بهبود كودك را به تاخیر می اندازد. به همین دلیل بهتر است به روان درمانگری مراجعه شود كه حمایت و پشتیبانی لازم را از كودك بنماید.

• كمك های والدین و اعضای خانواده

زمانی كه كودكی دچار مشكل وسواس می شود، مادر و پدر او باید به این نكته توجه داشته باشند كه كودك گناه و تقصیری ندارد. وقتی آنان قصد درمان و بهبودی بیماری فرزندشان را دارند، باید از هر جهت كودك را مورد حمایت خود قرار دهند. والدین باید سعی كنند آگاهی های خود را در زمینه نوع بیماری فرزندشان بالا ببرند و انتظارات و خواسته هایی در حد توان كودك از او داشته باشند. آنها باید بدانند كه چنانچه همراه و مشفق كودك باشند، روند درمان او روزبه روز تسریع خواهد یافت و رفتارها و افكار آزاردهنده كودك نیز به تدریج از بین خواهند رفت. مادر و پدر باید بتوانند كمترین بهبودی كودك را تشخیص دهند و او را مورد تشویق و حمایت خود قرار دهند. در نظر داشته باشید هیچ كودك وسواسی ای بدون داشتن والدینی مضطرب، پریشان و مبتلا به اختلالات عصبی وجود ندارد. تمام اعضای خانواده باید نسبت به این موضوع حساس و هوشیار باشند. آنان باید تا حد امكان شرایط را برای كودك آرام و عادی نگه دارند تا او بتواند مشكلات و سختی های درمان را راحت تر تحمل كند. خانه ای پرتنش و اضطراب هیچ گاه نمی تواند به كودك كمك كند تا با نگرانی و تشویش ناشی از شیوه های درمانگری مقابله نماید.